#قصه_گویی 

🌹نشست قصه گویی داستان ننه سرما برای کودکان در کتابخانه سعدی شهرستان شهریار

🌷 نشست قصه گویی   «داستان ننه سرما برای کودکان در شب یلدا»  در کتابخانه سعدی شهرستان شهریار برگزار شد.

🌷 در ادامه سلسله نشست های  قصه گویی ،«داستان ننه سرما» با حضور تعدادی از اعضای کتابخانه در بخش کودک کتابخانه سعدی برگزار شد.
  
🌷در این نشست که با استقبال کودکان برگزار شد، خانم زهره مقدمی ،داستان ننه سرما را برای کودکان قصه گویی و بلندخوانی کرد .


🌺داستان ننه سرما برای کودکان در شب یلدا

🌹روزی روزگاری، ننه سرما بانوی زمستان، به همراه هوای سرد به شهر ما آمد. ننه سرما آنقدر پیر بود که انگار روی تمام موهایش برف نشسته. این مادربزرگ در آسمان زندگی می کرد و دو پسر داشت که سرما را با خود می آوردند. یکی از آن ها چله‌ کوچک و دیگری چله بزرگ.

چله‌ی بزرگ مرد مهربانی بود که از روز اول زمستان، برای ۴۰ روز بر زمین حکمفرمایی می کرد؛ اما بعد از این که حکمفرمایی چله بزرگه تمام میشد، پسر دوم ننه سرما یعنی چله کوچیکه حکمرانی خود را بر جهان آغاز می کرد. او برعکس برادرش مهربانش، بدجنس و سرد بود و با خود، برف، یخ و هوای بسیار سرد می آورد.

با این وجود، زمان فرمانروایی او کوتاه بود و تنها ۲۰ روز طول می کشید. با اینکه برادر بزرگتر به او می گفت که با دنیا مهربان باشد و اینقدر هوا را سرد نکند، گوش برادر کوچکتر بدهکار نبود.....

 

🌹┄┅═✼📚✼═┅┄🌹