کتابخانه عمومی سعدی

فرهنگسرای سعدی

۱۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

آدالبرت شتیفتر و هر آنچه درباره زندگی و آثارش باید بدانید

آدالبرت شتیفتر

زندگی نامه آدالبرت شتیفتر

آدالبرت شتیفتر ، نویسنده ، شاعر و هنرمند اتریشی به تاریخ ۲۳ اکتبر ۱۸۰۵ در منطقه بوهم دیده به جهان گشود. او یکی از بزرگترین نویسندگان اروپا و یکی از پیروان سبک توصیف چشم اندازهای طبیعی و گرایش ناتورالیسم می باشد.

شتیفتر در منطقه بوهم که در زمان نویسنده جزو کشور اتریش بود، زاده شد و کودکی را در دل جنگلها و کوهستانهای بوهم گذراند که زمینه پر نقش آثار آینده اش قرار گرفت. همانطور که می دانید او یکی از بزرگترین پیروان ناتورالیسم می باشد و وجه شهرت وی نیز به توصیف های بی نظیر او از طبیعت بر می گردد.

آنچه که خود در این باره گفته است ، ذکر این نکته را می رساند که وی در تمام طول دوره ی کودکی بنیانی را در درون خویش بنا نهاده است که به طبیعت و آنچه که در آن جاری است ، دقتی بی نظیر و ایمانی شایسته داشته است. شتیفتر در مدرسه مذهبی تعلیم و تربیتی عالی یافت، پس به وین رفت تا تحصیلات خود را در رشته حقوق ادامه بدهد، اما به تاریخ طبیعی و ریاضی و نقاشی علاقه مند شد.

وی از آن زمان ، نقاشی را بطور جدی دنبال کرد. هنر در  زندگی او بسیار نقش داشت ، خاصه نقاشی در سراسر زندگی، هنر مورد علاقه و یگانه صورت بیان اندیشه های هنریش گشت.

ورود به حوزه ی نقاشی به او کمک کرد که به بالاترین سطح ممکن از درک جزییات در زندگی برسد و این امر سپس در نوشته هایش نیز بسیار نمود پیدا کرد. در این جا ، جای دارد یک نکته از دنیای نویسندگی برای شما دوستان بگوییم و آن این است که اکثر نویسنده های موفق در جهان ، هنر را همیشه ستوده اند و خود به یک هنر مشغول شده اند.

با این اوصاف ، توصیه بر این است که اگر نویسندگی را دنبال می کنید ، حتما به یکی از هنرها گرایش پیدا کنید و آن هنر را در حد فراغت ذهن بیاموزید. وی پس از دوران دانشجویی برای امرار معاش به تدریس خصوصی پرداخت و استعداد فراوانش در این زمینه موجب شد که درهای خانواده های اشرافی شهر وین و انجمنهای فرهنگی به رویش گشوده گردد.

مطلب پیشنهادی : کلیپ انگیزشی

شتیفتر گرچه بسیار دیر و در سی سالگی به استعداد نویسندگی خود پی برد، پس از انتشار نخستین آثار، نویسنده ای زبردست معرفی شد. اولین قصه های او در طی سالهای ۱۸۴۴-۰ ۱۸۵ در مجموعه ای شامل شش جلد با عنوان مطالعه ها انتشار یافت.

قصه های این مجموعه گاه تحت نفوذ نویسندگانی چون هوفمان قرار داشت، اما بسیار زود سبک شخصی نویسنده بر هر نفوذی غلبه یافت. توصیفهای شاعرانه از چشم اندازهای طبیعت و زندگی مردم، علاقه شدید به عواطف انسانی و دقت در وصف، نمودار سبک شخصی نویسنده و تسلط او در هنر نقاشی است که همه جا به وسیله تجزیه و تحلیل احساسها، رنگی قوی و جاندار می گیرد.

عشق در شکلهای گوناگون پایه قصه ها قرار دارد، شیوه نگارش روشن و شفاف و از خوش اهنگی و دلنشینی خاص برخوردار است. از معروفترین قصه های این مجموعه آبدیاس است که در آن استادی نویسنده در تجسم بخشیدن و زنده گرداندن جنگلها و کوهستانهای بوهم آمیخته با حوادث فراوانی از سرزمین افریقا یا خرابه های شهر قدیم رم به چشم می خورد.

آبدیاس قهرمان کتاب، جوانی است که برای امرار معاش از خانواده دور می شود و پس از سالها کار و کوشش و فراهم آوردن سرمایه با خوشبختی کامل به وطن بازمی گردد که ناگهان با تیره روزی های گوناگون روبرو می شود. پس از موفقیت های داستان آبدیاس ، وی موفق به نشر کتاب دیگری شد که نام آن بریگیتا است.

بریگیتا است که از حیث دسیسه و پیچ و خم حوادث گوناگون بسیار غنی و در عین سادگی از شور فراوان برخوردار است. داستان مرد مجرد از قصه های دیگر این مجموعه است که زیبائی شاعرانه ای دارد.این داستان توانست ارتباطی عمیق میان شاعرانگی و ادبیات منثور ایجاد کند و در نوع خود یکی از شاهکارهای شتیفتر محسوب می شود.  مجموعه مطالعه ها شتیفتر را ناگهان به شهرت رساند و از زیباترین کتاب های منثور ادبیات آلمانی به شمار آمد.

این کتاب دارای متنی بسیار باریک بین و هوشمندانه است. اگر به تاریخ ادبیات اروپا در طی سالهای چاپ این اثر رجوع کنید ، در خواهید یافت که این اثر توانسته است با اختلاف خود را به یکی از برترین آثار ادبی آن زمان تبدیل کند.

نهضت های ۱۸۴۸ اتریش نویسنده را سخت منقلب ساخت وهرگز نتوانست به آزادی معنوی که آرزوی دائمیش بود، دست یابد. در این زمان با سمت بازرس آموزشی به شهر لینتس رفت، تا آخر عمر آنجا ماند و بهترین آثارش را خلق کرد. مجموعه داستان سنگهای رنگارنگ در ۱۸۵۳ در دو جلد انتشار یافت که از بهترین قصه های عامیانه تقلید شده و در واقع برای کودکان نوشته شده بود.

مطلب پیشنهادی : قانون جذب

در داستان سنگ بلور که از بهترین داستان های این مجموعه است، نویسنده حادثه غم انگیز دو کودک را شرح می دهد که در میان برف راه گم کرده، سرگردان مانده و ناچار شده اند که شب عید نوئل را تنها در یخ بندان بسر برند.

شتیفتر در مقدمه این مجموعه اصول اندیشه خود را در باره طبیعت و نظام و تعادلی که در مظاهر و جلوه های گوناگون آن وجود دارد، بیان می کند و علاقه خود را به دنیائی منظم و زندگی دور از هر نوع انقلاب و ویرانگری نشان میدهد. در ۱۸۵۷ کتاب عشق وا پسین در سه جلد منتشر شد که شهرت نویسنده را به خارج از کشورش کشاند و توجه نیچه فیلسوف آلمانی را به خود جلب کرد و نثر آن را با نثر گوته قابل سنجش دانست. کتاب عشق واپسین که شاهکار شتیفتر بشمار می آمد، دنباله نوع سنتی رمان تربیتی است و شکل پذیرفتن روح جوانی را از آغاز زندگی تا دوران پختگی نشان می دهد که در نظام دقیق و قوانین عمیق دنیا رو به تکامل می رود.

این رمان که بدون نام قهرمان است، در اول شخص مفرد نوشته شده است. این کتاب توانست ، دروازه های اندیشه ی این نویسنده ی بزرگ را به دیگر مرزهای ادبی جهان باز کند و فرصتی برای وی فراهم سازد که اندیشه هایش را در یک مقیاس جهانی به نمایش بگذارد. از آن گذشته ، او با انتشار این کتاب ، ثابت کرد که به چه میزان باورهای فکری منسجمی در باب آرا خویش و فلسفه ی جهان شمول خویش دارد و به دنبال آن توانست جایگاه خود را به عنوان یک نویسنه طراز اول و اندیشمند در جهان به تثبیت برساند.

رمان ویریکو نیز همین موضوع را به صورت داستانی تاریخی عرضه می کند. این رمان در سه جلد میان سال های ۱۸۶۵ و ۱۸۶۹ منتشر شده و پرده نقاشی گسترده ای از تاریخ بوهم در قرون وسطا است. ویریکو در زمره ی  بهترین رمان های تاریخی ادبیات آلمان بشمار می آید. اما بعد از انتشار این داستان ، زندگی شتیفتر دچار دگرگونی ها و تحول های بسیار شد.

البته نمی توان به صراحت اعلام کرد که داستان های او و نوشته ی اخیر او باعث این امر شد ، اما روحیه ی این نویسنده ی بزرگ پس از سالها تلاش در زمینه ی نویسندگی و بیان دردها و رنج های بشری دچار یک خمودگی و فسردگی شد و این امر بر زندگی او بسیار تاثیر گذاشت. همچنین پس از ان  شتیفتر به دنبال یک سلسله مصیبت خانوادگی و ابتلای به بیماری دردناک و درمان ناپذیر خود کشی کرد. در آثار استیفتر سبک کلاسیک آلمان و آرزوهای بشر دوستانه که ولفگانگ گوته بزرگترین نماینده آن بود، بخوبی آشکار است. هنر شتیفتر از خیال پردازی به دور است. وی تنها به روابط مداوم افراد با یکدیگر و روابط انسان با طبیعت توجه دارد.

در هنر نویسندگی او زیبائی و حقیقت با هم می آمیزد و ستایش از زندگی ساده و احساس عمیق دور از هر گونه جار و جنجال در بیشتر آثارش نمودار است. او دغدغه ی انسان و انسانیت را در تمامی آثار خود به نمایش گذاشته است. اگر مروری به آثار او داشته باشید ، یقینا به این امر پی خواهید برد که به چه میزان هر کدام از کارهای او با تفکرهای غنی انسانی همراه است و چگونه وی وجود نوشته های خود را از درون مایه ای انسانی الهام گرفته است.آ دالبرت شتیفتر دور از کشمکش و مشاجره به تربیت و پرورش هموطنانش همت می گمارد.

اندیشه ها و آرزوهایش بیشتر رنگ اعتدال دارد تا رنگ انقلابی هرج و مرج طلبی و همین امر نیز موجبات موفقیت وی به عنوان یک نویسنده ی بزرگ را فراهم آورده است. همانطور که گفتیم ، وی به تاریخ ۲۸ ژانویه ی ۱۸۶۸ در شهر لینتس خود کشی کرد و چشم از دنیا فرو بست.

آثار آدالبرت شتیفتر

  • مطالعه ها _ مجموعه شش جلدی
  • آبدیاس
  • بریگیتا
  • مرد مجرد
  • سنگ های رنگارنگ
  • سنگ بلور
  • عشق واپسین
  • ویریکو
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

زندگینامه امام حسین (ع)

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 

زندگی‌نامه حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام)

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً
ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

****

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُوسَى کَلِیمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ عِیسَى رُوحِ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَلِیِّ اللَّهِ‏
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ خَدِیجَةَ الْکُبْرَى السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَاللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَطَعْتَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ حَتَّى أَتَاکَ الْیَقِینُ
فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
یَا مَوْلایَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ
لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیَابِهَا
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِیُّ الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ الْهَادِی الْمَهْدِیُّ
وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیَا
وَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ وَ أَنْبِیَائهُ وَ رُسُلَهُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ [بِآیَاتِکُمْ‏] مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی
وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِکُمْ وَ عَلَى أَجْسَادِکُمْ وَ عَلَى أَجْسَامِکُمْ وَ عَلَى شَاهِدِکُمْ
وَ عَلَى غَائِبِکُمْ وَ عَلَى ظَاهِرِکُمْ وَ عَلَى بَاطِنِکُمْ ...

زندگی‌نامه حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام)

یَا اَباعَبْدِاللّهِ یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الشَّهیدُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَنا وَ مَولانا
اِنا تَوَجَّهنا وَ استَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه

*****

به گزارش گروه استان‌های باشگاه خبرنگاران جوان از شهرکرد؛ حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) سومین امام شیعیان جهان، در سوم شعبان سال چهارم هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد و در عاشورای سال ۶۱ هجری در کربلا به شهادت رسید.

ولادت و نام گذاری امام حسین (ع)

حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) سومین امام شیعیان جهان، در سوم شعبان سال چهارم هجری قمری در مدینه منوره به دنیا آمد و در عاشورای سال ۶۱ هجری در کربلا به شهادت رسید.
ولادت و نام گذاری امام حسین (ع):
حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) سومین امام شیعیان جهان؛ دومین فرزند برومند و گرانقدر حضرت امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، پس از امام حسن مجتبی (ع) است.
حضرت امام حسین (ع)، گوهری الهی و تابناک، چراغ درخشان و جاودان هدایت، و کشتی نجاتی است که هماره بر تارک تاریخ می درخشد و خواهد درخشید (إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی و سَفینَةُ النَّجاةِ) و طالبان هدایت و انسان‏هاى خسته از ظلم و ذلت را بیدار و به حق رهنمون می سازد.
وقتی خبر ولادت امام حسین (ع) به پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) رسید، به خانه حضرت على (ع) و فاطمه (س) آمد و به اسماء فرمود تا کودک را بیاورد.اسماء او را در پارچه اى سپید پیچید و خدمت رسول اکرم (ص) برد، آن حضرت (ص) هم به دستور خدای متعال و براساس پیامی که جبرئیل امین وحی الهی آورد، این مولود مبارک و نورانی را به نام پسر کوچک هارون (شُبِیر) که به عربى (حسین ) خوانده می شود، نام نهاد.
به این ترتیب بود که نام پر عظمت «حسین» از جانب پروردگار جهانیان، براى دومین فرزند امام علی (ع) و فاطمه زهرا (س) در خانه ولایت انتخاب شد.
در روز هفتم ولادتش نیز مادرش فاطمه زهرا (س) گوسفندى را براى فرزند خود، عقیقه کرد و سر مبارک این نوزاد را تراشید و هم وزن موى سرش، نقره صدقه داد.
کنیه حضرت امام حسین (ع) هم «اباعبد الله» است و «سیدالشهداء»، «ثار الله»، «شهید»، «سبط»، «وفى»، «زکى»، «ابالشهداء» و «خامس آل عبا» از القاب امام سوم شیعیان می باشد.
امام حسین (ع) دارای شأن و منزلتی بسیار والا و بالا در پیشگاه مقدس الهی می باشد.
بسیاری از کتب تفسیر و حدیث و تاریخ هم حضرت سیدالشهداء (ع) را از مصادیق بارز آیات تطهیر (احزاب/ 33)، مباهله (آل عمران/ 61)، مودت (شوری/ 23)، اطعام (انسان/ 8) و کلمات (بقره/ 37) و آیات پایانی سورة مبارکه فجر بیان می کنند.
امام حسین (ع) دارای زندگانی پر فراز و نشیبی است. رحلت جد بزرگوارش پیامبر اکرم (ص) و پس از آن فتنه های مدینه، غصب فدک، غصب ولایت و مجروحیت و شهادت مادر عزیزش و ریحانه رسول خدا حضرت فاطمه زهرا (س)، خانه نشینی و پس از آن حکومت پدر ارجمندش امام علی (ع) همراه با جنگ های جمل، صفین و نهروان، و شهادت آن بزرگوار در سال 40 هجری در کوفه، فتنه های زمان امامت بردارش امام حسن (ع) و جریانات پس از آن از جمله خلافت معاویه و یزید در دوران امامت خود تا واقعه جانگداز کربلا، از فراز و نشیب های مهم و تاریخ ساز در زندگانی پر برکت حضرت سیدالشهداء (ع) است.
امام حسین (ع) در آغوش پیامبر خدا (ص) بزرگ شد و مانند برادرش امام حسن (ع)، مورد علاقه شدید آن حضرت بود که درباره اش فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ ...»
ابراز علاقه و توجه رسول خدا (ص) به امام حسن و امام حسین (ع) که نشان از مقام شامخ این دو بزرگوار داشت، چنان بود که همه اصحاب، از آن آگاه بودند.
ایمان، علم، بخشش، بزرگواری، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگیری از بینوایان، عفو و حلم از صفات برجسته این حجت الهی به شمار می‌رفت.
شش سال و چند ماه از عمر گرانقدر امام حسین (ع) در زمان حیات مبارک رسول خدا (ص) بود و پس از رحلت ایشان، 30 سال هم با پدر بزرگوارش امام علی (ع) زیست که در این زمان هم از موقعیت بسیار والایی برخوردار بود.
در دوران امامت پدر ارجمندش (ع)، همچون برادر عزیزش و همچون سربازی فداکار در کنار آن حضرت بود و در سه جنگ جمل، صفین و نهروان شرکت داشت. پس از شهادت امام علی (ع) که امامت به برادرش امام حسن بن علی (ع) رسید هم مانند یک سرباز، مطیع کامل رهبر و مولای خویش و همراه برادر بود و در اطاعت اوامر ایشان، ذره‌ای سستی نمی‌کرد.
حضرت سیدالشهدا (ع) پس از انعقاد پیمان صلح (صلح امام حسن (ع) با معاویه)، همراه با برادر گرامی و بقیه اهل بیت (ع) از کوفه به مدینه آمدند و پس از شهادت امام حسن مجتبی (ع) در سال ۵۰ هجری قمری (که با توطئه معاویه و به دست همسرش جعده، دختر اشعث بن قیس الکندی مسموم و به شهادت رسید.)، بار امامت را به دوش گرفت.

حضرت امام حسین بن علی (ع) از محور‌های وحدت و چهره‌های برجسته و شاخص شیعه و همواره یکی از معترضین سرسخت نسبت به سیاست‌ها و ظلم‌های امویان (حکومتی که از سال ۴۱ هجری با معاویه اولین خلیفه اموی شروع می‌شود و تا سال ۱۳۲ هجری ادامه می‌یابد) بود که حاکمان اموی از نفوذ شخصیت او بیم داشتند.

حضرت اباعبدالله الحسین (ع) از اینکه معاویه به ناحق بر اریکه حکومت اسلام تکیه زده و سخت مشغول تخریب اساس جامعه و قوانین اسلامى و الهی است، به سختى رنج می برد ولى به دلیل شرایط موجود و مانند برادرش امام حسن (ع)، امکان حرکت و ایجاد جنبش و قدرتی برای مقابله با او را نداشت.
در تمام طول مدتى که معاویه براى ولایتعهدى فرزندش یزید از مردم بیعت می گرفت، امام حسین (ع) به شدت با اومخالفت کرد و تن به بیعت یزید نداد و ولیعهدى او را نپذیرفت و البته معاویه هم در اصرارى برای این موضوع به امام (ع) نکرد.
با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری، یزید هم به ناحق بر مسند حکومت اسلامى نشست و خود را امیرالمؤمنین خواند، و به والی مدینه نوشت که از امام حسین (ع) به نفع او بیعت بگیرد (و اگر مخالفت کرد، او را به شهادت برساند)، اما سیدالشهداء (ع) که فساد یزید و بی لیاقتی او را می‌دانست، از بیعت امتناع کرد و برای نجات اسلام از سلطه یزید که به زوال و محو دین می‌انجامید، راه مبارزه را در پیش گرفت.
دوران خلافت یزید که فردى فاسد و شرابخوار بود، به دلیل شخصیت وی و اتفاقاتی مانند فاجعه کربلا و شورش مردم مدینه در واقعه حره که در آن رخ می دهد، از بدترین دوران تاریخ سیاسی اسلام محسوب می شود که با خونریزی، فساد و انحراف کامل از دین و سنت پیامبر اسلام (ص) همراه بود.
بنابراین آن حضرت (ع)، شبانه و مخفىانه از مدینه به سوى مکه هجرت کرد. این خبر در بین مردم مکه و مدینه منتشر شد و به کوفه هم رسید. کوفیان از امام حسین (ع) که در مکه به سر می برد دعوت کردند تا به سوى آنان بیاید و و زمامدار امورشان باشد. آن حضرت (ع) در پی نامه نگاری‌ها و دعوت کوفیان و شیعیان عراق، ابتدا مسلم بن عقیل (ع) پسر عموى خویش را برای بررسی اوضاع به کوفه فرستاد و نامه‌هایی برای شیعیان کوفه و بصره نوشت. با ورود مسلم بن عقیل (ع) به کوفه، مورد استقبال گرم و بی سابقه اى قرار گرفت و هزاران نفر به عنوان نایب و سفیر امام (ع) با وی بیعت کردند. او هم در نامه اى این مسائل را به محضر امام حسین (ع) نوشت.
امام حسین (ع) با دریافت پاسخ کوفیان در بیعت با مسلم بن عقیل، هر چند کوفیان را از زمان حکومت پدر و برادر خود به خوبى می شناخت و می دانست گفته ها و بیعتشان با مسلم (ع) قابل اعتماد نیست اما براى اتمام حجت و اجراى امر پروردگار، به سوى کوفه رهسپار شد.
حضرت سیدالشهداء (ع) تا روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری قمری یعنى روزى که مردم مکه عازم رفتن به منى بودند، در مکه ماند و در چنین روزى با اهل بیت و یاران خود، از مکه به طرف عراق حرکت کرد، اما پیمان شکنی کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل (ع)، اوضاع عراق را نامطلوب ساخت.
یزید که از حرکت مسلم به سوى کوفه و بیعت کوفیان با او آگاه شده بود، عبیداله بن زیاد را که از پلیدترین یاران یزید و طرفداران جنایتکار، حیله گر و بى رحم حکومت بنى امیه بود، به کوفه فرستاد. ابن زیاد از ضعف ایمان، دورویى و ترس مردم کوفه استفاده کرد و با تهدید وارعاب، آنان را از اطراف مسلم پراکنده ساخت. مسلم نیز به تنهایى با عمال ابن زیاد به نبرد پرداخت و نهایتاً پس از جنگى دلاورانه و شجاعانه، دستگیر شد و به شهادت رسید.
ابن زیاد حتی برخی افراد خیانتکار و بی ایمان کوفه را علیه امام حسین (ع ) برانگیخت و کار به جایى رسید که عده اى از همان کسانى که براى امام (ع) دعوتنامه نوشته بودند، زره و لباس جنگ پوشیدند و منتظر ماندند تا سیدالشهداء (ع) از راه برسد و او را به شهادت برسانند.
ابن زیاد، حر بن یزید ریاحى را براى زیر نظر گرفتن امام حسین (ع) و همراهانش فرستاد و عمر بن سعد را هم با سپاهیانش به کربلا اعزام نمود. او به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر امام حسین (ع) را به شهادت برساند او را حاکم رى خواهد کرد.
کاروان حضرت سیدالشهدا (ع) که همراه خانواده، فرزندان و یاران به سوی کوفه می‌رفت، در دوم ماه محرم الحرام سال ۶۱ هجری و پیش از رسیدن به کوفه، وارد سرزمین «کربلا» که منطقه اى خشک و غیر آباد بود. حُرّ بْن یَزید ریاحی بر اساس دستور عمر بن سعد در این سرزمین، راه را بر امام حسین (ع) بست و ایشان را مجبور به توقف کرد.

امام سوم شیعیان (ع) به ناچار در همان جا توقف کرد و آن جا را خیمه گاه خویش قرار داد. آن حضرت (ع) پس از رسیدن به کربلا، پرسید این سرزمین چه نام دارد؟ گفتند: کربلا است. امام حسین (ع) همین که نام کربلا را شنید، فرمود: «اَللّهُمَ اِنّى اَعُوذُ بِکَ مِنَ الْکَربِ وَ الْبَلاء» سپس فرمود: «این موضع کرب و بلا و محل محنت و عنا (رنج) است، فرود آیید که اینجا منزل و محل خیمه ‏های ما و این زمین، جای ریختن خون ماست و در این مکان، قبر‌های ما واقع خواهد شد ...»

پس در آن جا فرود آمدند و خیمه‌ها را برپا نمودند و در طرف دیگر، حُرّ بْن یَزید با یاران و سپاهیان خویش فرود آمد و خیمه هاى دشمنى و قتال با آل رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) را برپا نمود و چون روز دیگر شد، عمر بن سعد ملعون با چهار هزار سوار به کربلا رسید و در برابر لشکر آن امام مظلوم (ع) فرود آمدند. ایشان در این سرزمین در محاصره سپاهیان دشمن که هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شد، قرار گرفت، ولی تسلیم نیرو‌های یزید نشد.

عمر بن سعد ملعون حتی دستور داد آب را بر روى امام حسین (ع) و یاران و همراهانشان ببندند و آنها و حتی زنان و کودکان را در آن بیابان گرم و سوزان، در فشار تشنگی و عطش قرار دادند.

سرور و سالار شهیدان (ع) با سلاح خون به دیدار شمشیر مى رفت که «اِنْ کانَ دینُ مُحَمَّدٍ لَمْ یَسْتَقِم اِلاَّ بِقتلى فَیا سُیوفُ خُذینی» (اگر دین محمد صلی الله علیه و آله جز با کشتن من پایدار نمى‏‎ماند، پس اى شمشیر‌ها مرا دریابید.» و موقع حمله به دشمن ذکر «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» مى‏‎گفت و سرانجام در روز عاشورا و در سن 57 سالگی، مظلومانه و تشنه کام، همراه اصحابش که بیش از 72 تن نبودند اما از شجاع ترین افراد به شمار می رفتند، در آن سرزمین به شهادت رسید.

یاران شهادت طلب و با وفای سیدالشهدا (ع) بویژه حضرت باب الحوائج قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس (ع) نمونه بارز آگاهی، ایمان، شجاعت و فداکاری بودند که در رکاب آن حضرت (ع) به فیض شهادت رسیدند. جمعی از بنی هاشم بودند. جمعی از مدینه با آن حضرت (ع) آمده بودند، برخی در مکه و در طول راه به ایشان پیوستند. برخی هم از کوفه توانستند به جمع آن حماسه سازان شهید بپیوندند. کسانی هم در راه نهضت حسینی، پیش از عاشورا شهید شدند (مانند مسلم بن عقیل، هانی بن عروة و قِیس بن مُسَهَّر صیداوی) که آنان نیز جزو اصحاب امام حسین (ع) به شمار می‌آیند.
دشمنان خدا پس از شهادت جانگداز و حماسه آفرین اباعبدالله الحسین (ع)، سر مقدس آن حضرت (ع) و جمعی از یاران ایشان را از بدن ها جدا کردند و بر بالای نیزه زدند و اهل بیت و فرزندان داغدیده آنان را همراه با حضرت امام سجاد (ع) و حضرت زینب کبری (س) به اسارت کوفه و شام بردند، در حالی که شهرها را چراغانی و آذین بندی می کردند و در این راه، مصائب بسیاری بر این عزیزان به عنوان فرزندان و جگرگوشه های رسول خدا (ص) وارد شد.
پس از پایان ماجرای عاشورای سال ۶۱ هجری قمری و شهادت سید و سالار شهیدان (ع) و یاران باوفای آن حضرت، عمر بن سعد فرمانده سپاهیان عبیدالها بن زیاد، در روز یازدهم محرم، اجساد کشته‌های سپاه خویش را شناسایی و گردآوری و آنان را دفن کرد و در حالی که بدن‌های مطهر و قطعه قطعه شهدای اهل بیت (ع) همراه با پیکرمقدس امام حسین (ع) و سایر شهیدان و یارانشان، به صورت بسیار جگر خراشی بر زمین مانده بود، کربلا را به قصد کوفه ترک کرد، حال آنکه کسی جرأت نمی‌کرد این اجساد پاک را دفن کند.
پیکر‌های مطهر شهدای کربلا، سه روز بر روی زمین ماند تا این که در پایان روز دوازدهم (شب سیزدهم) محرم، زنان قبیله بنی اسد (نام تیره‏ای از قبایل عرب، از فرزندان اسد بن خزیمه بن مدرکه) که در غاضریه در نزدیکی کربلا چادر زده و سکونت داشتند و از کشته شدن امام حسین (ع) و یارانش به دست سپاه حکومتی امویان مطلع گردیده بودند، ضمن گذر بر میدان جنگ و دیدن اجساد شهداء، تحت تأثیر قرار گرفته، مردان خود را خبر و مورد شماتت قرار داده و آنان را به انجام دفن این عزیزان ترغیب نمودند.
بهرحال گروهی از مردان قبیله بنی اسد برای خاکسپاری شهدا، وارد زمین کربلا شدند، ولی چون بدن‌ها پاره پاره بود، آنها را نمی‌شناختند و در حالت تحیر و تردید قرار گرفتند که در این هنگام حضرت امام سجاد (ع)، به صورت ناشناس و از راه اعجاز، از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و ضمن حضور در جمع آنان، پیکر‌های مطهر شهدا را معرفی و با کمک بنی اسد دفن کردند.
امام علی ابن الحسین (ع) پس از معرفی و اقامه نماز بر پیکر نورانی شهدا، به گودال قتلگاه رفت، با پیکر پاک پدر (ع) معانقه فرمود، صورت به رگ‌های بریده اش نهاد و گریه‌های زیادی کرد. بر بدن مطهرش نماز گذارد، آنگاه چند قدم عقب تر، کمی از خاک‌ها را با دست خود کنار زد، قبر و لحدی حاضر و آماده و صندوقی شکافته نمایان شد، حضرت (ع) دستان خود را زیر پیکر پدر شهیدش حضرت سیدالشهداء (ع) گشود و فرمود: «بسم الله و بالله و على ملّة رسول الله، صدق الله و رسوله، ماشاء و لا حول و لا قوة إلاّ بالله العظیم». سپس به تنهایی و بی آنکه بنی اسد در این کار همراهی اش کنند، پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان فرمود: «همراه من کسی هست که یاری می‌کند.» آن گاه پیکر پاک امام حسین (ع) را در قبر نهاد، سپس صورت بر آن رگ‌های بریده گذاشت و فرمود: «خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت! دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است. اما شبِ بیداری و غم است و اندوهگین همیشگی، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی. سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من،‌ای فرزند رسول خدا» و بعد از هموار کردن قبر شریف، بر روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را با لب تشنه و غریبانه شهید کردند. "
آن گاه به طرف پیکر مطهر عمویش؛ حضرت قمر بنی هاشم، عباس بن علی (ع) در نزدیکی نهر علقمه و شریعه فرات (در راه غاضریّه، همان محلی که به شهادت رسید و اکنون قبر مقدس اوست.) رفت و او را در همان حال دید که فرشتگان آسمان‌ها را دهشت زده و حوریان بهشتی را گریان ساخته بود. خود را روی بدن مقدس او انداخت و رگ‌های بریده‌اش را می‌بوسید و می‌فرمود: " پس از تو خاک بر سر دنیا!‌ای قمر بنی‌هاشم! از من سلام بر تو باد،‌ای شهید خدایی! رحمت و برکات الهی بر تو باد! " برای او نیز، قبری گشود و به تنهایی، آن بزرگوار را نیز وارد قبر کرد، همان گونه که برای پدرش کرد و به بنی اسد فرمود: با من کسانی اند که یاری ام می‌کنند.
برای بنی اسد مجالی گذاشت تا در دفن شهدای دیگر مشارکت کنند، دو جا برای آنان تعیین کرد و فرمود: دو گودال حفر نمایند، در اوّلی شهدای بنی هاشم و در دیگری اصحاب را قرار دادند.
حضرت علی اکبر (ع) را نیز پایین پای حضرت امام حسین (ع) به خاک سپردند، بنابراین نزدیک‌ترین شهیدان به حضرت امام حسین (ع)، فرزندش علی اکبر (ع) در پایین پای آن بزرگوار است.
همین طور بقیه شهدای کربلا را پائین پای حضرت امام حسین (ع) دفن نمودند. اما پیکر پاک حر بن یزید ریاحی را (به درخواست مادرش) به قبیله‌اش، جایی که هم اینک قبر اوست، بردند.
ابن شهر آشوب و مسعودی می‌گویند: برای بسیاری از آن‌ها قبر‌های آماده یافتند و مرغان سفیدی بر گرد آنان دیدند.

زندگی‎نامه حضرت امام حسین (علیه السلام)

 


از آن پس، کربلا کانون الهام و عاشورا سرچشمه قیام و آزادگی شد و شهادت مظلومانه امام حسین (ع) سبب زنده شدن اسلام و بیدار شدن وجدان‌های خفته گردید.

به همین دلیل ماه محرم با حادثه عاشورا عجین شد و فرا رسیدن آن، دل‌ها را پر از غم می‌سازد و پیروان و شیفتگان سرور و سالار شهیدان (ع) از اول محرم، با سیاه پوش کردن محافل و مجالس، به یاد آن امام شهید (ع) و یاران باوفایش، به عزاداری می‌پردازند.

قیام حضرت امام حسین (ع) از روز امتناع از بیعت با یزید تا روز عاشورا، ۱۷۵ روز به طول انجامید که شامل ۱۲ روز در مدینه، ۴ ماه و ۱۰ روز در مکه، ۲۳ روز در بین راه مکه تا کربلا و ۸ روز در کربلا از ۲ تا ۱۰ محرم است.

******

انس با قرآن، اخلاص و توجه به رضایت الهی، اخلاق کریمانه همراه با گذشت، تواضع و فروتنى، سخاوت و ‏احسان، امر به معروف و نهی از منکر، ایثار، توکّل، توجه به عبادت و حق تلاوت قرآن، حق‏گویى، حضور در محضر الهى، ذکر، خوف و خشیت الهى، صبر و تسلیم و رضا، عزت‏ طلبى و ذلّت ستیزى را می‌توان از بارزترین نکات و صفات قابل توجه در حرکت و قیام امام حسین (ع) به عنوان انسانی قرآنى برشمرد.

******

امام حسین (ع) در طول سفر خود به کربلا، خدا را تنها تکیه گاه مى‏‌داند، در دومین سخنرانى در روز عاشورا پس از آن‏ که هر دو سپاه آماده‏ نبرد شدند، خطاب به سربازان عمر سعد فرمود: «سخن مرا بشنوید و عجله نکنید ... بى تردید، سرور من آن خدایى است که قرآن را فرو فرستاده و همواره دوستدار شایستگان است.»

آن حضرت (ع) در عین صلابت و قاطعیت، رئوف، و در عین تهجّد شبانگاهى، در روز، چون شیر بر دشمنان مى‎‏غرّد، از یک سو بر جهاد و شهادت، شجاعت، هجرت و امر به معروف و نهى از منکر به عنوان عناصر کلیدى حضور مؤثر در جامعه تأکید مى‏‌کند و از دیگر سو، مؤمنانى را مى‌‏ستاید که شب‌ها به نجواى با معبود می ‏پردازند.
امام حسین (ع) انس ویژه‏اى با نماز داشت. از برادرش حضرت ابوالفضل العباس (ع) خواست یک شب از امویان مهلت بگیرد تا در آن شب به دعا، نماز، تلاوت قرآن و استغفار و راز و نیاز با خدا بپردازد.
«اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُوَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَه وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّهَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَهَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ اَنِّی قَد کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ وَ تِلاوَهَ کِتابِهِ وَ کَثْرَهَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ.»
«به نزد آنان بازگرد، و چنانچه توانستى تا فردا را از آن‌ها مهلت بگیر و آن‌ها را امشب از ما دفع نما، که ما امشب برای پروردگارمان نماز بگزاریم، و او را بخوانیم، و از او طلب آمرزش نماییم، زیرا خدای تعالی می‌داند که من همیشه نماز، تلاوت کتابش (قرآن)، راز و نیاز و دعای بسیار و استغفار را دوست می‌دارم.»
صبحگاه عاشورا یاران خویش را چنین به صبر فرا مى‏‎خواند که: «اى کریم زادگان! صبورى کنید، زیرا مرگ چونان پلى است که شما را از سختى‎ها و آسیب‏‌ها عبور داده و به بهشت‏ هاى پهناور و نعمت‏هاى جاودانه مى‌رساند ...»
در ظهر عاشورا نیز که تنور جنگ به شدت گرم شده بود، به شخصى که وقت نماز را به ایشان یادآورى کرد، فرمود: «نماز را به یادمان آوردى، خدا تو را از نمازگران قرار دهد، بلکه اکنون وقت آن است، از دشمنان بخواهید که دست از جنگ بشویند تا نمازمان را بخوانیم.» و چون آنان حاضر به این امر نشدند، سعید بن عبداللَّه حنفى و زهیر بن قین، پاسدارى از جان امام (ع) برای اقامه نماز را بر عهده گرفتند و در این راه شهید شدند.
امام حسین (ع) هم با اقامه این نماز در میدان نبرد روز عاشورا، اهمیت عبادت و بندگی خدا را برای همیشه تاریخ به نمایش گذاشت و ثبت کرد.
عصر عاشورا هم در قتلگاه و عروجگاه کربلا، در نیایشى عاشقانه با تن و بازوى زخمدار چنین فرمود که: «بر قضا و حکم تو صبر مى‏‎کنم، اى خداى من، جز تو خدایى نیست. اى فریادرس فریادگران!»
امام (ع) در روز عاشورا در مقابل سپاه دشمن فریاد بر آورد که: «آگاه باشید که زنازاده پسر زنازاده (ابن زیاد) مرا بین دو چیز مخیّر ساخته؛ یا شمشیر کشیده آماده جنگ شوم و یا لباس ذلّت بپوشم و با یزید بیعت نمایم ولى ذلت از ما بسیار دور است (هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة)».
آن حضرت (ع) در روز عاشورا بعد از شهادت اصحاب، سر مبارک خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: «الَّلهُمَّ اِنّک تَرى‏ ما یُصْنَعُ بولد نبیّک» (خدایا تو شاهدى که با پسر پیغمبر تو چه مى‏‎کنند؟)، همچنان که پس از شهادت طفل شیرخوار خود حضرت علی اصغر (ع)، دست مبارک خود را زیر گلوى او گرفت، وقتى که دستش پر از خون شد، آن را به طرف آسمان پاشید و فرمود: «آن ‏چه که این مصیبت را بر من آسان مى‏ کند، این است که این مصایب در محضر خدا و منظر او واقع مى ‏شود.»
سیره‏ ارجمند سیدالشهدا (ع) را در قرآن باید نگریست تا به حقیقت آن یا شمه‎‏اى از حقیقتش دست یافت.
آن حضرت (ع) نه تنها شاگرد مکتب قرآن که عِدْل و شریک قرآن است، از این‏ روست که در فرازى از زیارتنامه‏ شریف آن امام و سرور آزادگان مى‏‎خوانیم: «السَّلامُ عَلَیکَ یا شریکَ القُران» (سلام بر تو اى شریک قرآن).
اُنس اباعبدالله الحسین (ع) با قرآن به دوران حیات جسمى محدود نمى شود بلکه بعد از شهادت نیز ادامه دارد: منهال بن عمرو می‌گوید:، چون سر مطهّر امام علیه السلام را به دمشق آورده و بر نى حمل مى‏ کردند، من پیش روى او بودم. شخصى سوره‏ کهف را مى‏ خواند تا رسید به آیه‏ شریفه‏ «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کَانُوا مِنْ آیَاتِنَا عَجَبًا» «آیا پنداشتى که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت ماست؟!» (آیه ۱۰)، به خدا سوگند ناگاه آن سر مطهر به سخن آمد و با زبان فصیح فرمود: «شگفت‏ تر از اصحاب کهف، واقعه‏ شهادت و بردن من بر نى است.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

روز دارو ساز

پنجم شهریور، روز بزرگداشت زکریای رازی است. به پاس زحمات و کشفیات این حکیم و شیمیدان بزرگ ایرانی در عرصه داروسازی، روز بزرگداشت وی، روز داروسازی نام نهاده شده است.

 

محمد زکریای رازی:
محمد زکریای رازی (251ه-ق، 313 ه-ق) پزشک، فیلسوف و شیمیدان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینه پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و به عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است. به گفته جرج سارتن (پدر تاریخ  علم) زکریای رازی بزرگترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود. زکریای رازی این دانشمند ایرانی از آن جا که کتاب های خود را به زبان عربی می نوشت نزد غربیان به جالینوس عرب نیز مشهور بوده است.

 

داروسازی

 بی گمان یکی از شاخه های بسیار مهم دانش پزشکی زمان ما دانش دارو شناسی و دارو سازی است، که مهارت روزمره را مطلبد و دانش داروشناسی از نیاز های اولیه است و هیچ کدام از دست اندر کاران رشته های پزشکی از این دانش بی نیاز نیستند پزشک، داروساز، دندانپزشک، پرستار، ماما و دیگر وابستگان این رشته اگر دارو شناس نباشند در کار خود موفق نخواهند بود.

 

تاریخچه داروسازی:
استفاده از دارو به قبل از تاریخ مکتوب می رسد (تسکین درد زخم های بدن از طریق قرار دادن عضو در آب سرد و یا استفاده از برگ تازه درختان و یا گل آلود کردن عضو) از هنگام تهیه و جمع آوری مواد داروئی دانش داروسازی آغاز شد و به این ترتیب در اثر بروز بیماری های مختلف و غریزه بقاء در طول اعصار متمادی داروهای مختلف کشف گردیدند. در قرن هفتم قبل از میلادASKLEPIOS به عنوان بزرگ ترین خدایان تندرستی مورد اعتقاد یونانیان بود و در آن زمان بیمار می بایست دست یا عصای آسک لپیوس و یا زبان مار مقدس را می بوسید تا مورد رحمت خدا  قرار می گرفت عصای آسک لپیوس و مار مقدس که دور آن حلقه زده بود به عنوان نشانه رسمی پزشکی در دنیا شناخته شد. در سمت راست آسک لپیوس دخترش HYGIA می ایستاد که در دستش یک جام از شربت شفاء بخش برای بیمار قرار داشت و مار مقدس نیز بر بازویش حلقه زده بود از آن پس جام و مار نیز به عنوان نشانه دارو سازی در جهان شناخته شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

معرفی کتاب امام حسین (ع) این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیه)

خرید کتاب امام حسین (ع) این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیه) ، جعفر شوشتری   ، آبانه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کتاب امام حسین (ع) این گونه بود (ترجمه الخصائص الحسینیه) تألیف شیخ جعفر شوشتری ترجمه صادق حسن زاده نشر آبانه

 

اثر حاضر ترجمه فارسی کتاب «الخصائص الحسینیة» علامه حاج شیخ جعفر شوشتری است. در ابتدا مقدمۀ مفصلی از نویسنده در خصوص سوگواری بر امام حسین (ع) آورده شده است. سپس مطالب کتاب در

یازده فصل تنظیم شده است. ابتدا جایگاه وجودی امام حسین (ع) از آغاز آفرینش نور تا پایان رستاخیز مطرح شده، سپس صفات و اخلاق و عبادت‌های پسندیدۀ امام حسین (ع) ذکر شده و ویژگی‌ها، صفات و

ارزش‌های اخلاقی و عبادی امام حسین (ع) در روز عاشورا بیان شده است. در ادامه مباحثی مانند الطاف الهی و احترام‌های ویژه خداوند بر امام حسین (ع)، آثار گریستن بر امام حسین (ع)، ویژگی‌های زیارت

ایشان و ... ارائه شده است. در نهایت ویژگی‌ها و صفات مشترک میان پیامبران و امام حسین (ع) ذکر شده است.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

علت نامگذاری هفته دولت چیست؟

دوم شهریور آغاز هفته دولت

علت نامگذاری هفته دولت چیست؟

 

 


 

 

به گزارش روابط عمومی رادیو معارف ؛به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰ و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردانمردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.
امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت شهیدان رجایی و باهنر فرمودند: ملتی که قیام کرده است در مقابل همه قدرت‌های عالم، ملتی که برای اسلام قیام کرده است، برای خدا قیام کرده است، برای پیشرفت احکام قیام کرده است، این ملت را با ترور نمی شود عقب راند؛...گرچه خود واقعه و خود این افرادی که شهید شده اند، در نظر همه ما عزیز و ارجمندند. آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی هستند که با هم در جبهه‌های نبرد با قدرت‌های فاسد هم جنگ و هم رزم بودند.
علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

معرفی ۱۰ کتاب در مورد امام حسین علیه السلام

نام کتاب:شخصیت امام شهیدان
مشخصات کتاب:
عنوان : شخصیت امام شهیدان علیه السلام
پدیدآورندگان : امام سوم حسین بن علی علیه السلام(توصیف گر)
زهرا ریعان(پدیدآور)
ناشر : زهرا ریعان
نوع : متن
جنس : مقاله
الکترونیکی
زبان : فارسی
توصیفگر : سیره امامان
افعال امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلامعناوین اصلی کتاب شامل:
امام حسین علیه السلام از نگاه انبیاء الهی ؛ حسین از نگاه پیامبر و علی؛ ویژگی های شخصیت امام حسین علیه السلام؛ ویژگی های شخصیت امام حسین علیه السلام از رهگذر سیره رفتاری او؛

نام کتاب:تحقیقی پیرامون عزت امام حسین علیه السلام
مشخصات کتاب:
نویسنده : اصغر فروغی ابری
ناشر : اصغر فروغی ابری
عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه ؛ مدخل بحث ؛ چکیده ؛ عزت امام حسین؛ تعلق به خاندان رسالت ؛ عبادت و بندگی ؛ توکل بر خدا؛ مرگ با عزت ؛ موضع عزت مندانه امام حسین در مواجهه با خلفای اموی ؛

نام کتاب:جلوه هایی از اندیشه سیاسی امام حسین علیه السلام در سخنرانی منا
مشخصات کتاب:
عنوان : جلوه هایی از اندیشه سیاسی امام حسین علیه السلام در سخنرانی منا
پدیدآورندگان : امام سوم حسین بن علی علیه السلام(توصیف گر)
دری نجف آبادی، قربانعلی، ۱۳۲۴-(پدیدآور)
وضعیت نشر : قم: موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، ۱۳۸۷
نوع : متن
جنس : مقاله
الکترونیکی
زبان : فارسی
توصیفگر : تاریخ اسلام
اندیشه های سیاسی
قیام عاشورا
منا
عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ پیشگفتار؛ نامه و پاسخ استیضاح گونه امام به معاویه؛ دعوت در منا و اتمام حجت؛ خطبه در منا؛ درس ها و عبرت ها؛ اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر؛ جایگاه و مسؤولیت خطیر دانشمندان؛ ریشه ها و علل ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ نتایج و آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ مجاری امور و احکام و حکومت اسلامی، به دست دانشمندان الهی است؛ اهداف حکومت اسلام؛ اهداف نهضت عاشورا؛ شیوه های مبارزاتی امام حسین؛

نام کتاب:جلوه هایی از شخصیت امام حسین علیه السلام در مبارزه با تحریف
مشخصات کتاب:
عنوان : جلوه هایی از شخصیت امام حسین علیه السلام در مبارزه با تحریف
پدیدآورندگان : امام سوم حسین بن علی علیه السلام(توصیف گر)
بهشتی، احمد، ۱۳۱۴-(پدیدآور)
ناشر : فصلنامه مصباح، زمستان ۱۳۷۴ – شماره ۱۶
نوع : متن
جنس : مقاله
الکترونیکی
زبان : فارسی
توصیفگر : تحریف
عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه؛ حقیقت تحریف از دیدگاه راغب اصفهانی؛ موقعیت بنی امیه تا زمان یزید؛ ابعاد تحریف

نام کتاب:زندگانی امام حسین علیه السلام
مشخصات کتاب:
سرشناسه : رسولی، سیدهاشم، ۱۳۰۸ –
عنوان و نام پدیدآور : زندگانی امام حسین علیه السلام / هاشم رسولی محلاتی.
مشخصات نشر : تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۲٫
مشخصات ظاهری : بیست، ۵۹۱ ص.
شابک : ۴۵۰۰ ریال ۹۶۴-۴۳۰-۱۷۵-۷ : ؛ ۱۱۰۰۰ ریاال( چاپ دوم) ؛ ۷۰۰۰۰ ریال (چاپ سیزدهم) ؛ ۷۵۰۰۰ ریال: چاپ چهاردهم ۹۷۸-۹۶۴-۴۳۰-۱۷۵-۹ : ؛ ۷۵۰۰۰ ریال(چاپ پانزدهم)
یادداشت : چاپ قبلی: انتشارات علمیه اسلامیه، ۱۴۱۰ق. = ۱۳۶۸٫
یادداشت : چاپ دوم: ۱۳۷۴٫
یادداشت : چاپ سوم: ۱۳۷۸٫
یادداشت : چاپ چهارم: ۱۳۷۸٫
یادداشت : چاپ پنجم: ۱۳۷۹٫
یادداشت : چاپ ششم: ۱۳۸۱٫
یادداشت : چاپ هفتم:۱۳۸۱٫
یادداشت : چاپ هشتم: ۱۳۸۲٫
یادداشت : چاپ نهم:۱۳۸۲٫
یادداشت : چاپ سیزدهم: ۱۳۸۶٫
یادداشت : چاپ چهاردهم و پانزدهم: ۱۳۸۸٫
یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس
موضوع : حسین بن علی علیه السلام، امام سوم، ۴ – ۶۱ق — سرگذشتنامه
شناسه افزوده : دفتر نشر فرهنگ اسلامی
رده بندی کنگره : BP41/4/ر۵ز۹ ۱۳۷۲
رده بندی دیویی : ۲۹۷/۹۵۳
شماره کتابشناسی ملی : م ۷۲-۵۶۶
عناوین اصلی کتاب شامل:
ولادت؛ دوران کودکی و دامان پر مهر جد و پدر و مادر؛ از رحلت رسول خدا تا شهادت امیرالمؤمنین؛ پس از شهادت پدر؛ پس از شهادت برادر؛ ولیعهدی یزید؛ دوران حکومت ننگین یزید تا قیام و نهضت امام حسین؛ علل قیام و نهضت مقدس امام حسین و بحث و تحقیق درباره ی روایات این باب؛ علم امام به شهادت خود و یاران؛ آیاتی که تأویل به شهادت امام حسین شده؛ خبرهایی که از امیرالمؤمنین در این باره نقل شده؛ روایاتی که از خود امام حسین در این باره نقل شده؛ خلاصه ای از آنچه تاکنون درباره ی نخستین علت قیام ذکر شد؛ گفتاری از محمد عبده؛ از استاد محمد عبدالباقی؛ علائلی؛ حرکت امام به سوی مکه و ماجراهای پس از آن؛ حرکت مسلم بن عقیل به سوی کوفه و ماجراهای بعد از آن؛ وضع کوفه و مردم آن شهر پس از شهادت مسلم و هانی؛ دستگیریهای گسترده و پر شدن زندانها از شیعیان؛ چگونه عبیدالله بن زیاد بر مردم کوفه مسلط شد؟؛ حرکت امام به سوی عراق؛ در کربلا چه گذشت…؟؛ شهادت امام و یاران آن حضرت؛ شهادت اهل بیت؛ شهادت امام؛ شمه ای از فضایل و مکارم اخلاق امام حسین؛ عبادت آن حضرت

نام کتاب:حکومت از دیدگاه امام حسین علیه السلام
مشخصات کتاب:
عنوان : حکومت از دیدگاه امام حسین علیه السلام
پدیدآورندگان : امام سوم حسین بن علی علیه السلام(توصیف گر)
محمد رضا بندرچی(پدیدآور)
وضعیت نشر : قم: محمد رضا بندرچی، ۱۳۸۷
نوع : متن
جنس : مقاله
الکترونیکی
زبان : فارسی
توصیفگر : ولایت امام حسین علیه السلام
افعال امام حسین علیه السلام
امر به معروف و نهی از منکر
عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه ؛ متن کامل حدیث و ترجمه آن ؛ بررسی سندی حدیث ؛ بررسی فقهی مفاد حدیث شریف ؛ دلالت حدیث بر ولایت رهبری، ولایت فتوا، ولایت قضا؛ نکته ؛ نتیجه

نام کتاب:عبرتهای عاشورا

مشخصات کتاب:
سرشناسه : الهامی نیا، علی اصغر، ۱۳۳۶ –
عنوان و نام پدیدآور : عبرتهای عاشورا/ تهیه کننده پژوهشکده تحقیقات اسلامی؛ نویسنده علی اصغر الهامی نیا.
مشخصات نشر : قم: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، انتشارات زمزم هدایت ، ۱۳۹۰٫
مشخصات ظاهری : ۱۲۸ ص.
شابک : ۲۰۰۰۰ریال ۹۷۸-۹۶۴-۲۴۶-۱۱۷-۲ :
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
یادداشت : کتابنامه: ص.[۱۲۷] – ۱۲۸٫
موضوع : عاشورا
موضوع : واقعه کربلا، ۶۱ق. — تاثیر
موضوع : واقعه کربلا، ۶۱ق. — نتایج و تاثیرات
شناسه افزوده : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی
شناسه افزوده : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. نمایندگی ولی فقیه. پژوهشکده تحقیقات اسلامی. انتشارات زمزم هدایت
رده بندی کنگره : BP41/5 /الف۶۸ع۲ ۱۳۹۰
رده بندی دیویی : ۲۹۷/۹۵۳۴
شماره کتابشناسی ملی : ۲۵۰۸۲۰۰
عناوین اصلی کتاب شامل:
کلیات؛ تبیین واژه ها؛ تفاوت درس و عبرت؛ ضرورت عبرت آموزی؛ عبرت آموزی در قرآن و روایات؛ ویژگی های عبرت آموزان؛ انحراف از دین؛ جدایی از اهل بیت پیامبر؛ دنیا گرایی؛ پاورقی

نام کتاب:شخصیت سیاسی اجتماعی و اخلاقی رهبری نهضت عاشورا

مشخصات کتاب:
نویسنده: محمد مهدی بهدار وند
ناشر : حکومت اسلامی » زمستان ۱۳۸۱ – شماره ۲۶
عناوین اصلی کتاب شامل:
شخصیت سیاسی اجتماعی و اخلاقی رهبری نهضت عاشورا؛ مقدمه ؛ اصلاح طلبی (امر به معروف و نهی از منکر)؛ عدالت خواهی ؛ ظلم ستیزی ؛ کمالات و فضائل معنوی ؛ استقامت در برابر مصائب ؛ زهد و رضا؛ شجاعت ؛ جانفشانی و شهادت ؛ پاورقی

نام کتاب:شجاعت و شهامت امام حسین علیه السلام

مشخصات کتاب:
عنوان : شجاعت و شهامت امام حسین علیه السلام
پدیدآورندگان : امام سوم حسین بن علی علیه السلام(توصیف گر)
محمدعلی کلهر(پدیدآور)
ناشر : محمدعلی کلهر
نوع : متن
جنس : مقاله
الکترونیکی
زبان : فارسی
توصیفگر : شجاعت امام
قیام عاشورا
امام حسین علیه السلامعناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه ؛ تعریف لغوی ؛ شجاعت و شهامت در صحنه های اجتماعی سیاسی ؛ شجاعت و شهامت در افشای چهره منافقانه یزید؛ شجاعت و شهامت امام حسین در دفاع از مال خویش و مسلمانان ؛ شجاعت و شهامت در صحنه های جنگ

نام کتاب:سیمای شخصیت امام حسین علیه السلام
مشخصات کتاب:
نوع: مقاله
پدیدآور: فاضلی، مریم ترابی
عنوان و شرح مسئولیت: سیمای شخصیت امام حسین علیه السلام [منبع الکترونیکی] / فرخ فاضلی، مریم ترابی
ناشر : مریم ترابی
توصیف ظاهری: ۱ متن الکترونیکی: بایگانی HTML؛ داده های الکترونیکی (۱۳ بایگانی: ۹۹٫۹KB)
موضوع: حسین بن علی علیه السلام، امام سوم
فضایل اخلاقی
شناسه افزوده: ترابی، مریم
عناوین اصلی کتاب شامل:
مقدمه ؛ روز شمار حوادث در زندگی امام حسین علیه السلام؛ امام حسین علیه السلام و بیت رفیع رسالت ؛ نسب شناسی امام حسین علیه السلام؛ فرزندان امام حسین علیه السلام؛ خصوصیات اخلاقی و سیره رفتاری امام حسین ؛ امام حسین؛ الگوی انسان ها؛ ویژگی های شخصیت امام حسین علیه السلام؛ سیمای امام حسین علیه السلام در آیینه شعر و ادب فارسی ؛ حسین علیه السلام در آیینه زیارت نامه ها؛ نتیجه

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

زندگینامه امام حسین (علیه السلام)

زندگینامه امام حسین (علیه السلام)
 

 

دومین فرزند برومند حضرت علی و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، که درود خدا بر ایشان باد، در خانه وحی و ولایت چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام (ص ) رسید، به خانه حضرت علی (ع ) و فاطمه را فرمود تا کودکش را بیاورد. اسما او را در پارچه ای سپید (2) (س ) آمد و اسما پیچید و خدمت رسول اکرم (ص ) برد، آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش ، امین وحی الهی ، جبرئیل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد ای رسول خدا، این نوزاد را به نام پسر کوچک هارون (شبیر) چون علی برای تو بسان هارون (5) که به عربی (حسین ) خوانده می شود نام بگذار. (4)برای موسی بن عمران است ، جز آن که تو خاتم پیغمبران هستی .
و به این ترتیب نام پرعظمت "حسین " از جانب پروردگار، برای دومین فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا که سلام خداوند بر او باد، گوسفندی را برای کشت ، و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موی سر او (6) فرزندش به عنوان عقیقه (7) نقره صدقه داد.
 
حسین (ع ) و پیامبر (ص )
از ولادت حسین بن علی (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفی که پیامبر راستین اسلام (ص ) درباره حسین (ع ) ابراز می داشت ، به بزرگواری و مقام شامخ پیشوای سوم آگاه شدند. سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (ص ) حسین (ع ) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی ، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی ، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهای خدایی که نه نفرند و خاتم ایشان ، (8) قائم ایشان (امام زمان "عج ") می باشد.
انس بن مالک روایت می کند: وقتی از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می داری ، فرمود:
بارها رسول گرامی حسن (ع ) و حسین (ع ) را به سینه می فشرد و (9) حسن و حسین را، (10) آنان را می بویید و می بوسید. ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است ، در عین حال اعتراف می کند که : "رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه های خویش نشانده بود و به سوی ما می آمد، وقتی به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست (11) داشته ، و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است .
عالی ترین ، صمیمی ترین و گویاترین رابطه معنوی و ملکوتی بین پیامبر و حسین را می توان در این جمله رسول گرامی اسلام (ص ) خواند که فرمود: "حسین از من و من از (12) حسینم
 
حسین (ع ) با پدر
شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپری شد، و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم ازجهان فروبست و به لقای پروردگار شتافت ، مدت سی سال با پدر زیست . پدری که جز به انصاف حکم نکرد، و جز به طهارت و بندگی نگذرانید، جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت . پدری که در زمان حکومتش لحظه ای او را آرام نگذاشتند،همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند. در تمام این مدت ، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت می کرد، و در چند سالی که حضرت علی (ع ) متصدی خلافت ظاهری شد، حضرت حسین (ع ) در راه پیشبرد اهداف اسلامی ، مانند یک سرباز فداکار همچون برادر بزرگوارش می کوشید، و در جنگهای "جمل "، "صفین " و "نهروان " شرکت و به این ترتیب ، از پدرش امیرالمؤمنین (ع ) و دین خدا حمایت کرد و (13) داشت . حتی گاهی در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض می کرد.
در زمان حکومت عمر، امام حسین (ع ) وارد مسجد شد، خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن می گفت . بلادرنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: "از منبر (14) پدرم فرود آی ....

 
امام حسین (ع ) با برادر
پس از شهادت حضرت علی (ع )، به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع )مامت و رهبری شیعیان به حسن بن علی (ع )، فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع )، منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحی محمدی و ولایت علوی بود، همراه و همکار و همفکر برادرش بود. چنان که وقتی بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ ، امام حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتیها را تحمل نماید، امام حسین (ع ) شریک رنجهای برادر بود و چون می دانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین معاویه ، در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویی نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود، امام حسین (ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوی معاویه بشکند و سزای ناهنجاریش را به کنارش بگذارد، ولی امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشی فراخواند، امام حسین (ع ) پذیرا شد و به جایش بازگشت ، آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه (15) برآمد، و با بیانی رسا و کوبنده خاموشش ساخت .
 
امام حسین (ع ) در زمان معاویه
چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنیا رحلت فرمود، به گفته رسول خدا (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و وصیت حسن بن علی (ع ) امامت و رهبری شیعیان به امام حسین (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبری جامعه گردید. امام حسین (ع ) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام ، بر اریکه حکومت اسلام به ناحق تکیه زده ، سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامی و قوانین خداوند است ، و از این حکومت پوشالی مخرب به سختی رنج می برد، ولی نمی توانست دستی فراز آورد و قدرتی فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامی پایین بکشد، چنانچه برادرش امام حسن (ع ) نیز وضعی مشابه او داشت .
امام حسین (ع ) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگی قدرت بپردازد، پیش از هر جنبش و حرکت مفیدی به قتلش می رساند، ناچار دندان بر جگر نهاد و صبر را پیشه ساخت که اگر برمی خاست ، پیش از اقدام به دسیسه کشته می شد، و از این کشته شدن هیچ نتیجه ای گرفته نمی شد.
بنابراین تا معاویه زنده بود، چون برادر زیست و علم مخالفتهای بزرگ نیفراخت ، جز آن که گاهی محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم را به آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثری خواهد نمود. و در تمام طول مدتی که معاویه از مردم برای ولایت عهدی یزید، بیعت می گرفت ، حسین به شدت با او مخالفت کرد، و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولی عهدی او را نپذیرفت و حتی گاهی (16) سخنانی تند به معاویه گفت و یا نامه ای کوبنده برای او نوشت .
معاویه هم در بیعت گرفتن برای یزید، به او اصراری نکرد و امام (ع ) همچنین بود و ماند تا معاویه درگذشت ...

 
قیام حسینی
یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامی تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند،و برای این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند، مصمم شد برای نامداران و شخصیتهای اسلامی پیامی بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین منظور، نامه ای به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که برای من از حسین (ع ) بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان . حاکم این خبر را به امام حسین (ع ) رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع ) چنین فرمود:
"انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل (17) یزید آن گاه که افرادی چون یزید، (شراب خوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتی ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامی بنشیند، باید فاتحه اسلام را خواند. (زیرا این گونه زمامدارها با نیروی اسلام و به نام اسلام ، اسلام را از بین می برند.)
امام حسین (ع ) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است ، اگر در مدینه بماند به قتلش می رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفی از مدینه به سوی مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه ، همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید، در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت ، و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان از امام حسین (ع ) که در مکه بسر می برد دعوت کردند تا به سوی آنان آید و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقیل ، پسر عموی خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت و واکنش اجتماع کوفی را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد. مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه ای روبرو شد، هزاران نفر به عنوان نایب امام (ع ) با او بیعت کردند، و مسلم هم نامه ای به امام حسین (ع ) نگاشت و حرکت فوری امام (ع ) را لازم گزارش داد.
هر چند امام حسین (ع ) کوفیان را به خوبی می شناخت ، و بی وفایی و بی دینی شان را در زمان حکومت پدر و برادر دیده بود و می دانست به گفته ها و بیعتشان با مسلم نمی توان اعتماد کرد، و لیکن برای اتمام حجت و اجرای اوامر پروردگار تصمیم گرفت که به سوی کوفه حرکت کند.
با این حال تا هشتم ذی حجه ، یعنی روزی که همه مردم مکه عازم رفتن به "منی " بودند و هر کس در راه مکه جا مانده بود با عجله تمام می خواست خود را به مکه (18) برساند، آن حضرت در مکه ماند و در چنین روزی با اهل بیت و یاران خود، از مکه به طرف عراق خارج شد و با این کار هم به وظیفه خویش عمل کرد و هم به مسلمانان جهان فهماند که پسر پیغمبر امت ، یزید را به رسمیت نشناخته و با او بیعت نکرده ، بلکه علیه او قیام کرده است .
یزید که حرکت مسلم را به سوی کوفه دریافته و از بیعت کوفیان با او آگاه شده بود، ابن زیاد را (که از پلیدترین یاران یزید و از کثیفترین طرفداران حکومت بنی امیه بود) به کوفه فرستاد. ابن زیاد از ضعف ایمان و دورویی و ترس مردم کوفه استفاده نمود و با تهدید ارعاب ، آنان را از دور و بر مسلم پراکنده ساخت ، و مسلم به تنهایی با عمال ابن زیاد به نبرد پرداخت ، و پس از جنگی دلاورانه و شگفت ، با شجاعت شهید شد.
(سلام خدا بر او باد). و ابن زیاد جامعه دورو و خیانتکار و بی ایمان کوفه را علیه امام حسین (ع ) برانگیخت ، و کار به جایی رسید که عده ای از همان کسانی که برای امام (ع ) دعوت نامه نوشته بودند، سلاح جنگ پوشیدند و منتظر ماندند تا امام حسین (ع ) از راه برسد و به قتلش برسانند.
امام حسین (ع ) از همان شبی که از مدینه بیرون آمد، و در تمام مدتی که در مکه اقامت گزید، و در طول راه مکه به کربلا، تا هنگام شهادت ، گاهی به اشاره ، گاهی به اعلان می داشت که : "مقصود من از حرکت ، رسوا ساختن حکومت ضد اسلامی یزید و صراحت ، برپاداشتن امر به معروف و نهی از منکر و ایستادگی در برابر ظلم و ستمگری است و جز حمایت قرآن و زنده داشتن دین محمدی هدفی ندارم .
و این مأموریتی بود که خداوند به او واگذار نموده بود، حتی اگر به کشته شدن خود و اصحاب و فرزندان و اسیری خانواده اش اتمام پذیرد. رسول گرامی (ص ) و امیرمؤمنان (ع) و حسن بن علی (ع ) پیشوایان پیشین اسلام ، شهادت امام حسین (ع ) را بارها بیان فرموده بودند. حتی در هنگام ولادت امام حسین (ع )، و خود امام حسین (ع ) به (19) رسول گرانمایه اسلام (ص ) شهادتش را تذکر داده بود.
علم امامت می دانست که آخر این سفر به شهادتش می انجامد، ولی او کسی نبود که در برابر دستور آسمانی و فرمان خدا برای جان خود ارزشی قائل باشد، یا از اسارت خانواده اش واهمه ای به دل راه دهد. او آن کس بود که بلا را کرامت و شهادت را سعادت می پنداشت . (سلام ابدی خدا بر او باد) .
خبر "شهادت حسین (ع ) در کربلا" به قدری در اجتماع اسلامی مورد گفتگو واقع شده بود که عامه مردم از پایان این سفر مطلع بودند. چون جسته و گریخته ، از رسول الله (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و امام حسن بن علی (ع ) و دیگر بزرگان صدر اسلام شنیده بودند. بدینسان حرکت امام حسین (ع ) با آن درگیریها و ناراحتیها احتمال کشته شدنش را در اذهان عامه تشدید کرد. بویژه که خود در طول راه می فرمود: "من کان باذلا فینا مهجته (20) و موطنا علی لقاء الله نفسه فلیرحل معنا.
هر کس حاضر است در راه ما از جان خویش بگذرد و به ملاقات پروردگار بشتابد، همراه ما بیاید. و لذا در بعضی از دوستان این توهم پیش آمد که حضرتش را از این سفر منصرف سازند.
غافل از این که فرزند علی بن ابی طالب (ع ) امام و جانشین پیامبر، و از دیگران به وظیفه خویش آگاهتر است و هرگز از آنچه خدا بر عهده او نهاده دست نخواهد کشید.
باری امام حسین (ع ) با همه این افکار و نظریه ها که اطرافش را گرفته بود به راه خویش ادامه داد، و کوچکترین خللی در تصمیمش راه نیافت .
سرانجام ، رفت ، و شهادت را دریافت . نه خود تنها، بلکه با اصحاب و فرزندان که هر یک ستاره ای درخشان در افق اسلام بودند، رفتند و کشته شدند، و خونهایشان شنهای گرم دشت کربلا را لاله باران کرد تا جامعه مسلمانان بفهمد یزید (باقی مانده بسترهای گناه آلود خاندان امیه ) جانشین رسول خدا نیست ، و اساسا اسلام از بنی امیه و بنی امیه از اسلام جداست .
راستی هرگز اندیشیده اید اگر شهادت جانگداز و حماسه آفرین حسین (ع ) به وقوع نمی پیوست و مردم یزید را خلیفه پیغمبر (ص ) می دانستند، و آن گاه اخبار دربار یزید و شهوترانیهای او و عمالش را می شنیدند، چقدر از اسلام متنفر می شدند، زیرا اسلامی که خلیفه پیغمبرش یزید باشد، به راستی نیز تنفرآور است ... و خاندان پاک حضرت امام حسین (ع ) نیز اسیر شدند تا آخرین رسالت این شهادت را به گوش مردم برسانند. و شنیدیم و خواندیم که در شهرها، در بازارها، در مسجدها، در بارگاه متعفن پسر زیاد و دربار نکبت بار یزید، هماره و همه جا دهان گشودند و فریاد زدند، و پرده زیبای فریب را از چهره زشت و جنایتکار جیره خواران بنی امیه برداشتند و ثابت کردند که یزید سگ باز وشرابخوار است ، هرگز لیاقت خلافت ندارد و این اریکه ای که او بر آن تکیه زده جایگاه او نیست . سخنانشان رسالت شهادت حسینی را تکمیل کرد، طوفانی در جانها برانگیختند، چنان که نام یزید تا همیشه مترادف با هر پستی و رذالت و دناءت گردید و همه آرزوهای طلایی و شیطانیش چون نقش بر آب گشت . نگرشی ژرف می خواهد تا بتوان بر همه ابعاد این شهادت عظیم و پرنتیجه دست یافت .
از همان اوان شهادتش تا کنون ، دوستان و شیعیانش ، و همه آنان که به شرافت و عظمت انسان ارج می گذارند، همه ساله سالروز به خون غلتیدنش را، سالروز قیام و شهادتش را با سیاه پوشی و عزاداری محترم می شمارند، و خلوص خویش را با گریه بر مصایب آن بزرگوار ابراز می دارند. پیشوایان مآل اندیش و معصوم ما، هماره به واقعه کربلا و به زنده داشتن آن عنایتی خاص داشتند.
غیر از این که خود به زیارت مرقدش می شتافتند و عزایش را بر پا می داشتند، در فضیلت عزاداری و محزون بودن برای آن بزرگوار، گفتارهای متعددی ایراد فرموده اند. ابوعماره گوید: "روزی به حضور امام ششم صادق آل محمد (ع ) رسیدم ، فرمود اشعاری در سوگواری حسین برای ما بخوان . وقتی شروع به خواندن نمودم صدای گریه حضرت برخاست ، من می خواندم و آن عزیز می گریست ، چندان که صدای گریه از خانه برخاست .
بعد از آن که اشعار را تمام کردم ، امام (ع ) در فضلیت و ثواب مرثیه و گریاندن مردم بر امام (21) حسین (ع ) مطالبی بیان فرمود و نیز از آن جناب است که فرمود: "گریستن و بی تابی کردن در هیچ مصیبتی شایسته (22) نیست مگر در مصیبت حسین بن علی ، که ثواب و جزایی گرانمایه دارد.
باقرالعلوم ، امام پنجم (ع ) به محمد بن مسلم که یکی از اصحاب بزرگ او است فرمود: "به شیعیان ما بگویید که به زیارت مرقد حسین بروند، زیرا بر هر شخص باایمانی که (23) به امامت ما معترف است ، زیارت قبر اباعبدالله لازم می باشد.
امام صادق (ع ) می فرماید: "ان زیارة الحسین علیه السلام افضل ما یکون من الاعمال . (24) همانا زیارت حسین (ع ) از هر عمل پسندیده ای ارزش و فضیلتش بیشتر است .
زیرا که این زیارت در حقیقت مدرسه بزرگ و عظیم است که به جهانیان درس ایمان و عمل صالح می دهد و گویی روح را به سوی ملکوت خوبیها و پاکدامنیها و فداکاریها پرواز می دهد. هر چند عزاداری و گریه بر مصایب حسین بن علی (ع )، و مشرف شدن به زیارت قبرش و بازنمایاندن تاریخ پرشکوه و حماسه ساز کربلایش ارزش و معیاری والا دارد، لکن باید دانست که نباید تنها به این زیارتها و گریه ها و غم گساریدن اکتفا کرد، بلکه همه این تظاهرات ، فلسفه دین داری ، فداکاری و حمایت از قوانین آسمانی را به ما گوشزد می نماید، و هدف هم جز این نیست ، و نیاز بزرگ ما از درگاه حسینی آموختن انسانیت و خالی بودن دل از هر چه غیر از خداست می باشد، و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضیه بپردازیم ، هدف مقدس حسینی به فراموشی می گراید.
 
اخلاق و رفتار امام حسین (ع )
با نگاهی اجمالی به 56سال زندگی سراسر خداخواهی و خداجویی حسین (ع )، درمی یابیم که هماره وقت او به پاکدامنی و بندگی و نشر رسالت احمدی و مفاهیم عمیقی والاتر از درک و دید ما گذشته است . اکنون مروری کوتاه به زوایای زندگانی آن عزیز، که پیش روی ما است :
جنابش به نماز و نیایش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسیاری و حتی در آخرین شب (25) داشت . گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز می گزاشت .
زندگی دست از نیاز و دعا برنداشت ، و خوانده ایم که از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خدای خویش به خلوت بنشیند. و فرمود: "خدا می داند که من نماز و تلاوت (26) قرآن و دعای زیاد و استغفار را دوست دارم (27) حضرتش بارها پیاده به خانه کعبه شتافت و مراسم حج را برگزار کرد.
ابن اثیر در کتاب "اسد الغابة " می نویسد: "کان الحسین رضی الله عنه فاضلا کثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال (28) الخیر جمیعها. حسین (ع ) بسیار روزه می گرفت و نماز می گزارد و به حج می رفت و صدقه می داد و همه کارهای پسندیده را انجام می داد.
شخصیت حسین بن علی (ع ) آنچنان بلند و دور از دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع ) پیاده به کعبه می رفتند، همه بزرگان و شخصیتهای اسلامی به (29) احترامشان از مرکب پیاده شده ، همراه آنان راه می پیمودند.
احترامی که جامعه برای حسین (ع ) قائل بود، بدان جهت بود که او با مردم زندگی می کرد - از مردم و معاشرتشان کناره نمی جست - با جان جامعه هماهنگ بود، چونان دیگران از مواهب و مصائب یک اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ایمان بی تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و یاور مردم ساخته بود.
و گرنه ، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ، و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمی بستند، و حرم رسول الله (ص ) را برای او خلوت نمی کردند... این روایت یک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست ، بخوانیم :
روزی از محلی عبور می فرمود، عده ای از فقرا بر عباهای پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره های خشکی می خوردند، امام حسین (ع ) می گذشت که تعارفش کردند و او هم پذیرفت ، نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : "ان الله لا یحب المتکبرین "، خداوند متکبران را دوست نمی دارد. (30)
پس فرمود: "من دعوت شما را اجابت کردم ، شما هم دعوت مرا اجابت کنید.
آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند. حضرت دستور داد و بدین ترتیب پذیرایی گرمی (31) هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند، از آنان به عمل آمد، و نیز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل خویش به جامعه آموخت .
شعیب بن عبدالرحمن خزاعی می گوید: "چون حسین بن علی (ع ) به شهادت رسید، بر پشت مبارکش آثار پینه مشاهده کردند، علتش را از امام زین العابدین (ع ) پرسیدند، فرمود این پینه ها اثر کیسه های غذایی است که پدرم شبها به دوش می کشید و به خانه (32) زنهای شوهرمرده و کودکان یتیم و فقرا می رسانید.
علائلی در کتاب "سمو المعنی " می نویسد:
"ما در تاریخ انسان به مردان بزرگی برخورد می کنیم که هر کدام در جبهه و جهتی عظمت و بزرگی خویش را جهان گیر ساخته اند، یکی در شجاعت ، دیگری در زهد، آن دیگری در سخاوت ، و... اما شکوه و بزرگی امام حسین (ع ) حجم عظیمی است که ابعاد بی نهایتش هر یک مشخص کننده یک عظمت فراز تاریخ است ، گویا او جامع همه (33) والاییها و فرازمندیها است .
آری ، مردی که وارث بی کرانگی نبوت محمدی است ، مردی که وارث عظمت عدل و مروت پدری چون حضرت علی (ع ) است و وارث جلال و درخشندگی فضیلت مادری چون حضرت فاطمه (س ) است ، چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار فضیلتهای خدایی نباشد. درود ما بر او باد که باید او را سمبل اعمال و کردارمان قرار دهیم .
امام حسین (ع ) و حکایت زیستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد کردارش نه تنها نمونه یک بزرگ مرد تاریخ را برای ما مجسم می سازد، بلکه او با همه خویشتن ، آیینه تمام نمای فضیلتها، بزرگ منشیها، فداکاریها، جان بازیها، خداخواهیها وخداجوییها می باشد، او به تنهایی می تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت را ضامن گردد. بودن و رفتنش ، معنویت و فضیلتهای انسان را ارجمند نمود.

پی نوشتها:

در سال و ماه و روز ولادت امام حسین (ع ) اقوال دیگری هم گفته شده است ، ولی (1)
ما قول مشهور بین شیعه را نقل کردیم . ر. به . ک . اعلام الوری طبرسی ، ص .213
احتمال دارد منظور از اسما، دختر یزید بن سکن انصاری باشد. ر. به . ک . اعیان (2)
الشیعه ، جزء ,11 ص .167
امالی شیخ طوسی ، ج 1، ص .377 (3)
شبر بر وزن حسن ، و شبیر بر وزن حسین ، و مبشر بر وزن محسن ، نام پسران هارون (4)
بوده است و پیغمبر اسلام (ص ) فرزندان خود حسن و حسین و محسن را به این سه نام
نامیده است - تاج العروس ، ج 3، ص ,389 این سه کلمه در زبان عبری همان معنی را
دارد که حسن و حسین و محسن در زبان عربی دارد - لسان العرب ، ج ,66 ص .60
معانی الاخبار، ص .57 (5)
در منابع اسلامی درباره عقیقه سفارش فراوان شده و برای سلامتی فرزند بسیار (6)
مؤثر دانسته شده است . ر. به . ک . وسائل الشیعه ، ج ,15 ص 143به بعد.
کافی ، ج 6، ص .33 (7)
مقتل خوارزمی ، ج 1، ص 146- کمال الدین صدوق ، ص .152 (8)
سنن ترمذی ، ج 5، ص .323 (9)
ذخائر العقبی ، ص .122 (10)
الاصابه ، ج ,11 ص .30 (11)
سنن ترمذی ، ج 5، ص 324- در این قسمت روایاتی که در کتابهای اهل تسنن آمده (12)
است نقل شد تا برای آنها هم سندیت داشته باشد.
الاصابه ، ج 1، ص .333 (13)
تذکرة الخواص ابن جوزی ، ص 34- الاصابه ، ج 1، ص ,333 آن طور که بعضی از (14)
مورخین گفته اند این موضوع تقریبا در سن ده سالگی امام حسین (ع ) اتفاق افتاده
است .
ارشاد مفید، ص .173 (15)
رجال کشی ، ص 94- کشف الغمة ، ج 2، ص .206 (16)
مقتل خوارزمی ، ج 1، ص 184- لهوف ، ص .20 (17)
روز هشتم ماه ذیحجه مستحب است که حاجیها به "منی " بروند، و در آن زمان به (18)
این حکم استحبابی عمل می کردند، ولی در زمان ما مرسوم شده است که از روز هشتم
یکسره به عرفات می روند.
کامل الزیارات ، ص 68به بعد - مشیر الاحزان ، ص 9. (19)
لهوف ، ص .53 (20)
کامل الزیارات ، ص .105 (21)
کامل الزیارات ، ص .101 (22)
کامل الزیارات ، ص .121 (23)
کامل الزیارات ، ص .147 (24)
عقد الفرید، ج 3، ص .143 (25)
ارشاد مفید، ص .214 (26)
مناقب ابن شهرآشوب ، ج 3، ص 224- اسد الغابة ، ج 2، ص .20 (27)
اسد الغابة ، ج 2، ص .20 (28)
ذکری الحسین ، ج 1، ص ,152 به نقل از ریاض الجنان ، چاپ بمبک ی ، ص 241- (29)
انساب الاشراف .
سوره نحل ، آیه .22 (30)
تفسیر عیاشی ، ج 2، ص .257 (31)
مناقب ، ج 2، ص .222 (32)
از کتاب سمو المعنی ، ص 104به بعد، نقل به معنی شده است . (33)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی