
درودی به روح تو استاد طوس کجایی زنی باز بر طبل کوس تبرزین و گرزگرانت کجاست چکاچک ز تیغ یلانت کجاست شده باز مازندران پر زدیو بیاور تو گستهم سالار نیو بکن زنده طهمورث دیوبند کیومرث آورو گرز و کمند برآور به توران دوباره غریو که کیخسروآیدبه همراه گیو سپاهی فرستاده خاقان چین که یغما کندخاک ایران زمین به همراه اوهست پورپشنگ سر پر غرورو پراز کبروجنگ توبیدارکن زال زر را زخواب زند گرز بر ترک افراسیاب فریدون و کاوه درفش کیان بیاور تو کاووس شاه جهان یل زابلستان تهمتن کجاست زنداوشبیخون به دشمن کجاست تو راز پر سوم افشا بکن توخاک وطن باز احیا بکن زبان کهن زنده ازنام توست که پروازسیمرغ ازبام توست درودی ز خاقان نثار تو باد بهار وطن خود بهار تو باد
#خاقان_کرمی

کتاب مرثیه ابوعتا داستان عشقی زمینی است که رنگ میبازد و زمینه تحولی الهی را فراهم میکند.
قلم ونگارش،درخششی بی غروب هستند رشحات مثبت وامیدآفرین قلم،بی تردید ،موجبات تقرب به درگاه خداوند متعال ورضایت مردم رافراهم می سازد نویسنده ؛بایدمتوکل بوده تانیت،گفتار ونوشتارش ازوسوسه ها وهوای نفسانی؛مبراشود درغیراین صورت؛گمراهی درکمین نشسته است.. باناظردانستن خداوند ،یک نویسنده،نخستین خواننده اش راخودش ،بداند سپس نوشتارش برای مخاطبان وافرادغایب،تقسیم بندی میگردد آنانی که مجهولاتشان کمتراست،آرامش بیشتری دارند وآنانی که مجهولاتشان،کمتراست آرامش بیشتری دارند قلم ونگارش ،والاترین ابزاری هستند تاسیمای واقعی خویشتن را آنگونه که هستیم؛ عاری ازحجاب ونقاب،ببینیم وازموهبت ها،شکرگزارباشیم،ناشکری،قهرخداوندرابه ارمغان میاورد... نویسنده ملزم است که روشنگری راپیشه ی خودسازدوازکتمانگری برحذرباشدازتحلیل آسیب های جامعه؛غفلت نورزیده وباکمک گرفتن ازاندیشمندان علوم اجتماعی مخصوصن ،جامعه شناسی،مدیریت وروانشناسی جهت ارائه ی راه کاروراه حل به متولیان بیمناک نشده ولحظه ای ازپای ننشینند.... آنگاه تردیدها،بی تفاوتی هاو تضادها به یقین،مبدل میشوند اینگونه به آسانی باروح خویشتن ومردم ،مرتبط میشویم اصلی ترین رسالت نویسنده این است که خویشتن،غایبان ومخاطبان رابه دورازرخوت واندوه در آرامشی نسبی ،سهیم نمایند نویسنده، نباید بااطناب ،گفتن امور واضح وتوصیف بدیهیات،مخاطب رامنفعل واز کشف ولذت خوانش،محروم نمایند نویسنده،مداوم وبی وقفه ازطریق نگارش ،دیدگاههای شخصی ،مفاهیم ذهنی واندیشه هایش رادرمعرض دید وداوری مخاطبان،قرارمیدهد وپیوسته توسط جامعه،داوری میشوند درتعاملی چندجانبه خواننده ها نیز،متقابلن، استنباط شخصی راابرازوبه جدیت ،دنبال میکنند آسیب شناسی ،ارائه راه کار،عشق ورزی،گره گشایی،روشنگری وخیرخواهی راصرفا تایپ نمیکنند ویابانوشته های زیبا؛ جلوه نمیدهند بلکه آسیب شناسی، عشق ورزی،گره گشایی، مهرورزی وخیرخواهی بارفتاروعملکردهای مفید درمیدان عمل ؛نشان داده میشوند اگرصرفن ،بنابرتعاریف قشنگ باشد،زیباترین حرف ها ونوشته هابرروی دیوارها،نقش بسته اند نویسنده ی متعهدباقدرت متحیرکننده ی قلم درپروسه ی آگاه سازی تنویراذهان و بازگشت به خویشتن بازبانی زلال،ملایم وبی تکلف، خواننده را باخود،همراه میکند مخاطب راشادمانه ترغیب تاپایان ماجرابه خواندن اش ادامه دهد رمزگونه گی،پیچیده گویی درمحتوای اثر،ابهام می آفریند مضامین چون با رازآلودگی آمیخته،شونددریافت معانی ودرک مفاهیم راباتاءخیرمواجه خواهندساخت باساده ترین مفاهیم واشاره به مصادیق ملموس درزندگانی روزمره،میتوان سیمای واقعیت هارابه تصویرکشید هنگامیکه عصاره ی نوشته ازجنس گفتن،نباشدو ازجنس تصویرگری باشد،باورپذیری وهمذات پنداری درذهن مخاطبان، نقش می بنددوکمتربه بوته فراموشی،سپرده میشود.. خواننده های گرانقدر ،نباید ازخواندن یک نوشته ونوع روایت گری اش، احساس ملال کنندویا احساس سرخوردگی درضمیرآنان به وجودبیاید.بذرنومیدی و بی فردایی، نبایدافشانده شود ،چون حق الناس است شعارزدگی وحرف های عاری ازعمل و بدون پشتوانه ی کاربردی به محتوای اثربه شدت ؛لطمه واردمی کند. انسجام بین حروف، واژگان،جمله ها وارتباطی متشکل بین پاراگراف ها مستندبه مبانی اولیه قواعدزبان فارسی ازمواردضروری هستند مخاطبان موحد، آگاه وبابصیرت ازتکرار حرفهای متناقض وپیامهای تاءثردهنده درفضای مجازی وشبکه های اجتماعی به ستوه آمده اند حاضرنیستند باحرفهای متناقض ،کلیشه ها ونوشته های منسوخ ومنجمدی که درشبکه های اجتماعی مستمر،منتشرمیشوند ؛اوقات خودراسپری نمایند. نوشتارخوب واثرفکری شفاف،میتواند؛افقی جدید دراذهان؛ بگشایند تامخاطبان فهیم وگرانسنگ رادرکشف ازخوانش ؛سهیم نمایند جذابیت،کشش وماندگاری نوشته درنخستین گام به قدرت ایمان و باورهای قلبی نویسنده،وابسته است که تاثیربرروی خودش،اشخاص غایب ومخاطبانش،به سهولت قابل سنجش بوده وبه آسانی درپیمانه ی داوری قرارمیگیرد نوشته های کلیشه ای، ضعیف،سطحی وبی کیفیت به مرور،محکوم به فنا میشوند آهسته آهسته ،اعتبارخودراازدست داده وشخصیت نویسنده رانزدمخاطبان،بی مقدار می کند فقط نوشته های متقن، درست، قوی،باکیفیت ومنسجم درگردونه ی رقابت های فرهنگی به حیاتشان،ادامه خواهندداد درنهایت قدر ت نوشته های مستدل، دلپذیر ودل انگیز میتواند،حس ماندگاری ازایمان ،خودباوری،همبستگی ووفای به عهدرا برجای بگذارد
طرح پیک کتاب خدمتی دیگر از اداره کتابخانههای عمومی شهرستان آران و بیدگل است که با توجه به رسالت کتابخانههای عمومی در تامین نیاز اطلاعاتی کاربران برنامهریزی شده است. در گام اول، کتابخانه عمومی مجتهدالزمان بیدگلی مسئولیت اجرای این طرح را با هدف تسهیل دسترسی اعضای کتابخانه به منابع مکتوب و تحویل کتاب درب منازل بر عهده گرفته است.
داستان کوتاه داستان: داستان به معنی« افسانه، سرگذشت، قصّه، حکایت، دستان هم گفته اند.» داستانسرا، یا داستانسرای: به معنی« داستان گو، افسانه سرای، قصه گو، کسی که داستان بگوید یا بنویسد.» افسانه: فسانه، قصه، حکایت، داستان، سرگذشت. سرگذشت: آنچه که بر کسی گذشته، حادثه ای که برای شخصی رخ داده، شرح حال، سرگذشته نیز گفته اند. قصه: خبر، حدیث، حکایت، داستان. حکایت: نقل کردن خبر یا سخن از کسی، به معنی داستان و سرگذشت. اگر به معنی داستان در فرهنگ لغات عمید دقت کنیم، و بعد به معانی لغاتی که در معنی داستان آورده شده نظر بیندازیم، تقریبا آنچه در معنی داستان آمده است ( افسانه، سرگذشت، قصه، حکایت، دستان)، در دل کلمات دیگر هم به صورت جداگانه آمده اند. ظاهرا کلمه داستان را در معانی سایر لغات هم به کار برده است. این به صورت عام پذیرفتنی ست، اما در نظر خاص و آنها که به صورت تخصصی به قضیه نگاه می کنند، عقیده دارند:« امروزه هر یک از این کلمات در جای خود معنی خاص خود را دارند» برای مثال عقیده دارند:« داستان قالب خود را دارد با ویژگی های خاص خود، حکایت و قصه و سرگذشت و افسانه هم قالب و سبک خاص خود را دارند.» هریک از اینها در جای خود به فرا خور مطلب به صورت اختصار شرح داده خواهد شد. نمونه یک داستانک: سالگرد ازدواج ـ عزیزم، فراموش نکردم سالگرد ازدواج مونه؟ از اوضاعم خبر داری که. بیکارم و دست و بالم خالیه. می دونی که چقدر دوست دارم...؟ ــ می دونم. خُب که چی؟ ــ بیا بگیر، چند تا شاخه گل برات آوردم. ــ ای وای! بازم از خرج خونه کش رفتی...؟ ــ نه بخدا، از گل فروشی سر خیابون کش رفتم...!. *** این داستان دیالوگ محور است و راوی ندارد. دو شخصیت دارد که زن و شوهرند و از نظر معیشتی در فشار هستند، چرا که خانم حاضر نیست حتی برایش گل بخرند چون از خرج خانه برداشت می شود. در اینکه داستان است شکی نیست. ویژگی های کامل داستان را دارد. در قالب داستانک می گنجد چون دارای 59 کلمه است.