#آموزش_عمومی #داستان داستان کوتاه داستان: داستان به معنی« افسانه، سرگذشت، قصّه، حکایت، دستان هم گفته اند.» داستانسرا، یا داستانسرای: به معنی« داستان گو، افسانه سرای، قصه گو، کسی که داستان بگوید یا بنویسد.» افسانه: فسانه، قصه، حکایت، داستان، سرگذشت. سرگذشت: آنچه که بر کسی گذشته، حادثه ای که برای شخصی رخ داده، شرح حال، سرگذشته نیز گفته اند. قصه: خبر، حدیث، حکایت، داستان. حکایت: نقل کردن خبر یا سخن از کسی، به معنی داستان و سرگذشت. اگر به معنی داستان در فرهنگ لغات عمید دقت کنیم، و بعد به معانی لغاتی که در معنی داستان آورده شده نظر بیندازیم، تقریبا آنچه در معنی داستان آمده است ( افسانه، سرگذشت، قصه، حکایت، دستان)، در دل کلمات دیگر هم به صورت جداگانه آمده اند. ظاهرا کلمه داستان را در معانی سایر لغات هم به کار برده است. این به صورت عام پذیرفتنی ست، اما در نظر خاص و آنها که به صورت تخصصی به قضیه نگاه می کنند، عقیده دارند:« امروزه هر یک از این کلمات در جای خود معنی خاص خود را دارند» برای مثال عقیده دارند:« داستان قالب خود را دارد با ویژگی های خاص خود، حکایت و قصه و سرگذشت و افسانه هم قالب و سبک خاص خود را دارند.» هریک از اینها در جای خود به فرا خور مطلب به صورت اختصار شرح داده خواهد شد. نمونه یک داستانک: سالگرد ازدواج ـ عزیزم، فراموش نکردم سالگرد ازدواج مونه؟ از اوضاعم خبر داری که. بیکارم و دست و بالم خالیه. می دونی که چقدر دوست دارم...؟ ــ می دونم. خُب که چی؟ ــ بیا بگیر، چند تا شاخه گل برات آوردم. ــ ای وای! بازم از خرج خونه کش رفتی...؟ ــ نه بخدا، از گل فروشی سر خیابون کش رفتم...!. *** این داستان دیالوگ محور است و راوی ندارد. دو شخصیت دارد که زن و شوهرند و از نظر معیشتی در فشار هستند، چرا که خانم حاضر نیست حتی برایش گل بخرند چون از خرج خانه برداشت می شود. در اینکه داستان است شکی نیست. ویژگی های کامل داستان را دارد. در قالب داستانک می گنجد چون دارای 59 کلمه است.