کتابخانه عمومی سعدی

فرهنگسرای سعدی

۲۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

فراخوان طرح‌های پژوهشی سال ۱۳۹۹ نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر شد

از سوی دفتر پژوهش و آموزش؛

فراخوان طرح‌های پژوهشی سال ۱۳۹۹ نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور منتشر شد

پوستر طرح های پژوهشی

دفتر پژوهش و آموزش بر اساس نیازهای پژوهشی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، پژوهشگران را به مشارکت در طرح‌های پژوهشی سال ۱۳۹۹ فرا خواند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، دومین فراخوان دوسالانۀ نهاد به منظور حل مسائل پژوهشی کتابخانه‌های عمومی از سوی دفتر پژوهش و آموزش نهاد منتشر شد.

در این فراخوان از شخصیت‌های حقوقی (دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی، انجمن‌های علمی، شرکت‌های دانش‌بنیان و ...) و حقیقی (پژوهشگران و دانشوران دانشگاهی و منفرد) در دامنه‌های موضوعی و رشته‌های تخصصی: علم اطلاعات و دانش‌شناسی، علوم اجتماعی و رفتاری، حقوق و سیاست‌گذاری عمومی، علوم مالی و اقتصادی، مدیریت و کارآفرینی، مهندسی (عمران، شهرسازی، تأسیسات، صنایع، رایانه و فناوری اطلاعات)، مطالعات علم و فناوری (علوم محض، تاریخ و فلسفه و سیاست‌گذاری و ترویج علم وفناوری)، هنر و معماری دعوت شده است پیشنهاده‌های خود را در انطباق با درخواست‌نامه‌های (RFP) اعلام‌شده تا دهم مهرماه ۱۳۹۹ تنظیم نموده، از طریق سامانۀ «مدیریت طرح های پژوهشی نهاد کتابخانه های عمومی کشور» ارسال کنند.

بنا براین اطلاعیه، انتشار ۱۲ درخواست‌نامۀ این فراخوان در دو مرحله (۱۱ مرداد: هشت درخواست‌نامه؛ ۲۰ مرداد: چهار درخواست‌نامه) صورت می‌گیرد.

همچنین از آنجا که زمان ثبت طرح‌های پژوهشی در سامانۀ ملّی سمات و دریافت شناسۀ رهگیری و انعقاد قرارداد، محدود و تعریف‌شده است، مهلت ارسال پیشنهاده تمدید نخواهد شد و پنجم آبان، زمان اعلام نتایج داوری پیشنهاده‌ها خواهد بود.

لازم به ذکر است کارکنان نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و مجریان طرح‌های پژوهشی جاری نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور نمی‌توانند در این فراخوان شرکت کنند و مشارکت و تداوم همکاری ایشان از طریق (شبکۀ متخصصان کتابخانۀ عمومی) و فراخوان‌های آتی امید می‌رود.

متن کامل فراخوان و فایل درخواست‌نامه‌ها از طریق سامانه «مدیریت طرح‌های پژوهشی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور» به نشانی  http://rpm.iranpl.ir  قابل مشاهده و دسترسی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

نامگذاری کتابخانه ای در تهران به نام روح الله رجایی

در آستانه روز خبرنگار و با هدف تکریم جهادگران عرصه رسانه صورت می گیرد؛

نامگذاری کتابخانه ای در تهران به نام روح الله رجایی

روح الله رجایی

در آستانه روز خبرنگار و با هدف تکریم خبرنگاران انقلابی و جهادگر عرصه رسانه، نهاد کتابخانه های عمومی کشور کتابخانه ای را در تهران به نام روح الله رجایی نامگذاری می کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، در آستانه روز خبرنگار با هدف تکریم خبرنگاران انقلابی و جهادگر عرصه رسانه، کتابخانه ای در تهران به نام روح الله رجایی نامگذاری می شود. 

زنده‌یاد روح‌الله رجایی، دانش‌آموخته مقطع دکترای رشته علوم ارتباطات بود که از سال ۱۳۸۰ روزنامه‌نگاری را به‌صورت حرفه‌ای آغاز کرد و در طول دوران فعالیتش به عنوان روزنامه نگاری فعال شناخته می شد و در خدمت رسانی و رساندن صدای محرومان و آسیب دیدگان به مردم و مسئولان پیشگام بود.

این روزنامه نگار خوش نام، جهادگر و سردبیر روزنامه جام جم ۳۰ تیرماه بر اثر کرونا در گذشت. پس از درگذشت او شخصیت های ملی و انقلابی با ارسال پیام هایی فقدان این روزنامه نگار جهادی را تسلیت گفتند.

محمدباقر قالیباف رییس مجلس شورای اسلامی، علی ربیعی سخنگوی دولت، عبدالعلی علی عسکری رئیس رسانه ملی، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان، سعید رضا عاملی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، علیرضا معزی معاون ارتباطات و اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری، حسین انتظامی معاون وزیر و رییس سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد خُدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدرضا نوروزپور مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایمان شمسایی مشاور امور رسانه ای و ارتباطات رییس سازمان بازرسی کل کشور، احمد مسجد جامعی عضو شورای شهر تهران، پرویز اسماعیلی سفیر ایران در کرواسی، استادان و پیشکسوتان رسانه و ده ها روزنامه نگار برجسته کشور درگذشت روح الله رجایی روزنامه‌نگار جوان، متعهد، کاربلد و دغدغه‌مند و سردبیر روزنامه جام جم را تسلیت گفتند.

گفتنی است کتابخانه ای که به نام روح الله رجایی نام گذاری می شود در پارک شقایق محله شمیران نو واقع است. این کتابخانه در سال ۱۳۸۴ توسط شهرداری منطقه ۴ با زیربنای ۴۶۵ متر مربع ساخته و به نهاد کتابخانه های عمومی کشور واگذار شد و با۱۳۸۲۳عنوان در۱۸۲۶۴ نسخه کتاب، مجهز به سالن مطالعه خواهران و برادران، بخش مرجع و کتابخانه تخصصی کودک و نوجوان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

رخدادهای هفته ولایت و امامت چیست؟ با 7 فضیلت و مناسبت در یک هفته آشنا شویم

حادثه غدیر، اعطای انگشتر به فقیر توسط امیرمومنان در حال رکوع، روز مباهله، معجزه بساط، لیله المبیت و نزول سوره «هل اتی» از جمله رویدادهای این هفته هستند.

مناقب و فضایلی چند از امیرالمومنین (ع) به مناسبت های مختلف و در سال های متفاوت به وقوع پیوسته، ولی از حیث ماه و روزها در یک مقطع زمانی خاص قرار دارند و با عید غدیر همزمان شده اند که یک هفته را از هجدهم تا بیست و پنجم ماه ذیحجه شامل می شوند. این هفته را هفته ولایت و امامت نام نهاده اند. بارزترین این فضایل، هشت فضیلت هستند، که هفت مورد آن را به عنوان هفته ولایت و امامت انتخاب نموده اند تا به هر روز یک فضیلت اختصاص یابد.
1. هجدهم ذیحجه:
غیر از این که روز هجدهم ذیحجه، روزی است که پیامبر اسلام(ص)، علی(ع) را به عنوان جانشین خود منصوب نمودند، در این روز، پس از کشته شدن عثمان، مردم با امیرمومنان بیعت کردند و آن حضرت خلیفه مسلمانان شد.
نقل دیگر، بیانگر این است که بیعت مردم در یازده روز به آخر ذیحجه مانده به وقوع پیوسته که قریب همین تاریخ می شود. البته چند نقل دیگر هم هست که همه گویای این است که بیعت در ماه ذیحجه به وقوع پیوسته است.
2. نوزده ذیحجه:
در این روز ازدواج حضرت امیرالمومنین با حضرت زهرا(س) به وقوع پیوست. البته در تاریخ ازدواج، چند قول دیگر هم وجود دارد.
3. بیست و یکم ذیحجه:
روزی است که امیرمومنان انگشتر خود را در حال رکوع به فقیر صدقه داد و آیه «ولایت» نازل شد. البته روز بیست و چهارم را هم گفته اند.
4. بیست و یکم ذیحجه:
در این روز معجزه «بساط» به وقوع پیوست. البته روز بیست و چهارم و بیست و هفتم را هم نقل کرده اند.
5. بیست و چهارم ذیحجه:
در این روز، داستان مباهله رسول خدا(ص) با نصارای نجران به وقوع پیوست. دو قول، روزهای 21 و 25 ذیحجه را هم نقل کرده اند.
6. بیست و چهارم ذیحجه:
روزی است که عقد اخوت و برادری امیرمومنان با پیامبر اکرم(ص) محقق شد و در همین روز، حدیث منزلت را پیامبر به حضرت علی(ع) فرمود.
7. بیست و چهارم ذیحجه:
آن شبی است که امیرمومنان در بستر پیامبر به هنگام هجرت به مدینه خوابید که به «لیله المبیت» معروف است.
8. بیست و پنجم ذیحجه:
روزی است که سوره «هل اتی» در وصف امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) و فرزندانشان نازل شد و در آن، آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» وجود دارد.
برگرفته از کتاب «هفته ولایت، هفت روز در سایه‌سار عشق»، بازگردان علی اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

تعطیلی ارائه خدمات کتابخانه ای به اعضای کتابخانه های عمومی تمدید شد

9 /5/ 1399

با ابلاغ ستاد ملی مبارزه با کرونا؛

تعطیلی ارائه خدمات کتابخانه ای به اعضای کتابخانه های عمومی تمدید شد

با ابلاغ ستاد ملی مبارزه با کرونا، ارائه خدمات کتابخانه ای به اعضای کتابخانه های عمومی شهر تهران از شنبه 11مرداد تا پنجشنبه 16مرداد تعطیل اعلام شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران؛ با توجه به تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا، ارائه خدمات کتابخانه ای به اعضاء کتابخانه های عمومی شهر تهران از شنبه 11مرداد لغایت پنجشنبه 16مرداد تعطیل اعلام شد.
 از روز دوشنبه 16تیرماه تاکنون با توجه به اعلام ستاد ملی مبارزه با کرونا شهر تهران ارائه خدمات به اعضا تعطیل شده است و هرگونه تغییر در ساعت فعالیت کتابخانه ها و نیز موارد دیگر از طریق پایگاه اطلاع رسانی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران به نشانی tehranpl.ir و یا tehranpl در اینستاگرام و کانال بله به آگاهی عموم مردم خواهد رسید.
گفتنی است کتابخانه های عمومی شهرستان های استان تهران نیز براساس ابلاغ ستاد ملی مبارزه با کرونا در فرمانداری های شهرستان نسبت به پذیرش اعضاء و یا فعالیت کتابداران بدون حضور اعضاء اقدام خواهند نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

وظایف کارگزاران نظام اسلامی

ن‌ها و اهداف حکومت و نظام اسلامی
● ویژگی‌ها و صفات کارگزاران و مسئولین نظام اسلامی
● وظایف کارگزاران و مسئولین در برابر نظام و ملت

آرمان‌ها و اهداف حکومت و نظام اسلامی

اعتماد به خداو احکام الهی
یقیناً یکى از عناصرى که عامل پیشرفت اسلام بود، اعتماد به خدا و احکام الهى بود: «امن الرسول بما انزل الیه من ربه و المؤمنون کل امن باللَّه و ملائکته و کتبه و رسله» (بقره.285 ) خود پیامبر و مؤمنینِ صدر اوّل، از اعماق دل به پیام اسلام و شعارهاى اسلامى، حقایق اسلامى و کافى بودن اسلام را براى نجات بشریت، حقیقتاً از بن دندان قبول داشتند. این ایمان، عامل بسیار مهمّى است.

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام 15/8/1378

 


اعتقاد، ایمان، اخلاص، مجاهدت براى اداى تکلیف، مجاهدت براى خدا، مجاهدت منهاى درآمد مادّىِ آن مجاهدت و تلاش. اینها مهمّ است؛ اینهاست که یک مجموعه ویک نظام را حفظ می کند.
در اصل انقلاب هم همین معنا بود و امروز هم هست. نباید به بعضى از ظواهرى که مخالفان اصل نظام سعى مى‏کنند آنها را درشت و پر رنگ و رنگ‏آمیزى کنند و نسبت به آنها مبالغه نمایند، فریب خورد. حقیقت قضیه، وجود ایمان است.
امروز ایمان در دل جوانان ما، در دل مردم و در سرتاسر کشور ما گسترده است. البته عدّه‏اى این را نمى‏فهمند. هم آن روزى که معنویت در غربت بود - مثل دوران امام سجّاد علیه‏السّلام - و هم آن‏روزى که معنویت در قدرت بود - مثل زمان پیامبر - در هر دو حال کسانى بودند که نمى‏توانستند درک کنند که هدف از این تلاش، از این مجاهدت و از این حرکت معنوى چیست؛....:
.... جهت گیرىِ آن قدرت چیست؟ صلاح و فلاح انسان؛ نجات انسان از مصائب مادّى و معنوى؛ نجات انسان از بى‏عدالتى؛ نجات انسان از دشمنی‌ها و بغض جاهلانه میان دلهاى انسانها؛ نجات انسان از چنگال قدرتِ جمعى غافل و کور و مستى که جز منیّت چیز دیگرى نمى‏فهمند. گرفتارى بزرگ بشر همیشه این بوده است. بشر در بیشتر دوران عمر خود، گرفتار قدرتهایى بوده است که مستِ منیّت و خودخواهى بوده‏اند و چیزى که برایشان اهمیت نداشته و ندارد، سرنوشت انسانهاست.

 

فرازی ازبیانات مقام معظم رهبرى و فرمانده کلّ قوا در دیدار فرماندهان و گروه کثیرى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏ به مناسبت «روز پاسدار» 22/8/1378

 


عدالت ـ تأمین آزادی
در زمینه اقتصادى، چیزهایى که ما به آنها اهمیت مى‏دهیم، رونق اقتصادى و اشتغال و کاهش تورّم و خودکفایى در مواد اساسى کشاورزى است؛ یعنى امنیت غذایى کشور. اینها مسائل بسیار مهم و اساسى است و باید در این دوره، ما به حدّ مطلوب به این اهداف نائل شویم. ما باید تورّم را یک‏رقمى کنیم. البته در بعضى از کشورهایى که اسم بردند، آن طور که آمار نشان مى‏دهد، تورّم خیلى بالاست. البته پیشرفتها و رشدهایى داشته‏اند، اما سطح تورّم خیلى بالاست؛ اصلاً غیرقابل تحمّل است و زندگى خیلى سخت است، که من نمى‏خواهم اسم این کشورها را بیاورم.
در عرصه اجتماعى، توسعه باید با مردم گره بخورد؛ مردم باید محور توسعه باشند. عدالت حتماً یکى از شاخصهاى اصلى است. برنامه‏ریزى و سیاستگذارى‏اى که عدالت و توزیع عادلانه ثروت را در جامعه ندیده بگیرد، نمى‏تواند چشم‏انداز مورد نظر ما را تأمین کند....: توجّه کنید حتماً عنصر عدالت اجتماعى و اقتصادى و توزیع عادلانه ثروت رعایت شود. نمى‏گوییم همه درآمد برابر داشته باشند - این‏که مورد بحث نیست - اما نمى‏توانیم از عنصر عدالت که یکى از اساسى‏ترین عناصر در نظام جمهورى اسلامى است، صرف‏نظر کنیم؛ باید حتماً رعایت شود.
رفع فقر و ایجاد امنیت مدنى و قضایى هم بسیار مهمّ است و باید حتماً ملاحظه شود. آزادى باید به شکل منطقى و صحیح در جامعه تأمین شود؛ همان آزادى‏اى که انقلاب اسلامى و نظام اسلامى پرچمش را در دنیاى اسلام بلند کرد؛ نه آزادى به شکل افراطى، تقلیدى و من‏درآوردى. کجا بحث آزادى در این منطقه از دنیا مطرح بود؟ در دنیاى اسلام، پرچم آزادى را نظام جمهورى اسلامى بلند کرد؛ در شعارهایش «استقلال» و «آزادى» طنین‏انداز بود. البته خیلى از کشورها ادّعاى آزادى دارند و شعارش را هم مى‏دهند؛ اما آزادى مدنى در بخشهایى به‏شدّت نقض مى‏شود. هم در اروپا و هم در خودِ ایالات متّحده امریکا این‏گونه است. در امریکا آزادى تا آن‏جایى است که به منافع اساسى سرمایه‏داران - که صحنه‏گردانهاى پشت صحنه نظام امریکای هستند - لطمه نخورد. هرجا مختصر خدشه‏اى وارد آید، آزادى به‏شدّت سرکوب مى‏شود؛ از هیچ‏کس هم ملاحظه و تقیّه نمى‏کنند. ما به آزادى معتقدیم. اعتقاد ما به آزادى و تأمین حقوق شهروندى در مسائل اجتماعى هم، ریشه‏دار و داراى مبناى دینى است.

 

فرازی ازبیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران‏ 1382/5/15

 


استقلال ملت
شعار استقلال، یکى از مهمترین شعارهاست. اگر استقلال نباشد، یک ملت به آزادى خود و به شعار آزادى خود هم نمى‏تواند خوشبین باشد. استقلال را بعضى عمداً، بعضى سهواً، بعضى از روى غفلت و بعضى از روى خباثت، مى‏خواهند به دست فراموشى بسپارند. من امروز درباره‏ى مسئله استقلال - در وقتى که گنجایش این سخن را داشته باشد - در برابر شما برادران و خواهران عزیز مطالبى را عرض مى‏کنم.
معنى استقلال چیست؟ براى یک ملت، استقلال چه مفهوم و چه ارزشى دارد؟ استقلال، یعنى این‏که یک ملت بتواند بر سرنوشت خود مسلّط باشد؛ بیگانگان دست دراز نکنند و سرنوشت او را خائنانه و مغرضانه رقم نزنند. این معناى استقلال است. اگر از ملتى استقلال او گرفته شد؛ یعنى اگر بیگانگان - که یقیناً دلسوز او نیستند - بر سرنوشت او مسلّط شدند، دو چیز را از دست مى‏دهد: اوّل، عزّت نفس خود را، افتخارات خود را، احساس هویّت خود را؛ دوم، منافع خود را. دشمنى که بر سرنوشت یک ملت مسلّط شود، دلسوز آن ملت نیست و منافع آن ملت براى او اهمیت ندارد. آن‏که مى‏آید یک ملت را مسخّر سرپنجه قدرت خود مى‏کند، در درجه اوّل - در حقیقت، در اوّل و آخر- به فکر منافع خود است. آنچه براى او کمترین اهمیتى ندارد، منافع آن ملتى است که استقلال خود را از دست داده است. ما در این زمینه نمونه‏هاى فراوانى در قرن نوزدهم و سپس به دنبال آن در قرن بیستم، داریم......
. عزیزان من! برادران و خواهران من! نبودن استقلال، با یک کشور این‏طور عمل مى‏کند. هویّت ملى را از مردم آن کشور مى‏گیرد؛ افتخارات را از آنها مى‏گیرد؛ سابقه تاریخى را از آنها مى‏گیرد؛ منافع مادّى آنها را چپاول مى‏کند؛ هویّت فرهنگى و زبان آنها را هم مى‏گیرد. این وضع تسلّطِ یک قدرت بر یک کشور است. در دوران استعمار این‏گونه بود. در دوران بعد از استعمار - که معروف به دوران استثمار است - طور دیگرى بود. البته کشور ما هرگز استعمار نشد؛ یعنى بیگانگان نتوانستند به این کشور بیایند و یک حکومت غیر ایرانى - حکومت مثلاً انگلیسى؛ چون انگلیسیها این‏جا مسلّط بودند - تشکیل دهند. ملت ایران این را اجازه نداد؛ ....

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در اجتماع بزرگ مردم قم‏ 1379/7/14

 


دفاع از سرافرازی و عزت
.... انقلاب اسلامى نشان داد که اسلام مى‏تواند به یک ملت، سرافرازى و عزّت دهد؛ یک ملت را از زیربار فشار و تحمیل بیگانگان نجات دهد و از حالت تحقیرى که بر آن ملت تحمیل کرده‏اند، بیرون بکشد. مى‏تواند استعدادهاى یک ملت را در همه میدانها بروز و ظهور بخشد؛ مى‏تواند به یک ملت، قدرت دفاع از خود، قدرت دفاع از عقاید و از هویت و شخصیت خود بدهد. انقلاب اسلامى این را نشان داد. لذا آن وقتى که انقلاب اسلامى پیروز شد و وقتى امام بزرگ ما - آن شخصیت عظیم، آن شخصیت بى‏نظیر در زمان ما - توانست از زبان این ملت، سخن بگوید، همه مسلمانان عالم احساس افتخار و حیات کردند؛ احساس کردند که زنده شده‏اند. این خون تازه‏اى که در رگهاى امّت اسلامى دوید، دشمنان را بسیار دستپاچه و سراسیمه کرد. آنها نیروهایشان را روى هم گذاشتند تا با این پدیده عظیم - یعنى اسلام انقلابى که امروز آن را یک ملت فریاد مى‏کند - مبارزه کنند. از روزِ اوّل تا امروز - در طول این بیست سال - مبارزه کردند! مبارزه با چیست؟ مبارزه با عزّت و استقلال ملت ایران و مبارزه با هویت ملت ایران است؛ اما چون اسلام است که این عزّت را داده و به ملت ایران، هویت بخشیده است؛ چون اسلام است که به ملت ایران قدرت بخشیده است تا بتواند آرمانها، آرزوها و خواستهاى خود را علناً بر زبان آورد و آن را دنبال کند و از اخم قدرتها و دست نشاندگان آنها و حکومتهاى فاسد نترسد؛ چون اسلام است که این امتیاز را به ملت ایران بخشیده است، با اسلام دشمنند. دشمنى با اسلام انقلابى، اسلام امام، اسلام زندگى‏بخش، اسلامى که وقتى پرچمش برافراشته مى‏شود، همه دنیا را به خود متوجّه مى‏کند؛ همچنانى که امروز هم همین‏طور است. دشمنى با این اسلام به‏خاطر این است که اسلام، دست بیگانگان را از این جا کوتاه کرد و منابع این کشور را از دست بیگانگان نجات داد. لذا امروز خدمت به ایران و خدمت به ملت ایران، عبارت از خدمت به اسلام است. هرکس که امروز اسلام انقلابى، اسلام امام، اسلام زندگى بخش و اسلام مبارزه با ظلم و ستم را گرامى بدارد - نه آن چیزى که به نام اسلام در مقابل ظلم و ستم، تعظیم مى‏کند! آن اسلام نیست، فریب است - هرکس که امروز اسلام حقیقى و به تعبیر امام بزرگوار ما اسلام ناب محمّدى را تأیید و حمایت کند، اوست که براى ایران و ملت ایران، براى تاریخ ایران و آینده ایران و یکایک آحاد این ملت خدمت مى‏کند. ....

 

فرازی ازبیانات مقام معظم رهبرى‏ در جشن بزرگ منتظران ظهور همزمان با هفته بسیج و روز ولادت حضرت مهدى(عج) 3/9/1378

 


عدم سازش وتسلیم در برابرظلم و زور گویی
امروز هم ملت ایران، یک ملت آرمانگراست و با ظلم و زورگویى و تحمیل و تبعیض مخالف است. همه کسانى که اهل ظلمند، همه کسانى که اهل تبعیضند، همه کسانى که اهل زورگویى هستند و همه کسانى که اهل چپاولگری اند، طبعاً با این ملت میانه خوبى ندارند. البته بعضی ها مى‏گویند و ترویج مى‏کنند که ما توهّم مى‏کنیم که علیه مان توطئه هست و دشمنى وجود دارد! خیلى خوب؛ کسانى که دلشان مى‏خواهد چشم خودشان را روى هم بگذارند و بگویند ان‏شاءاللَّه گربه است، بگذارند؛ اما واقعیت که عوض نمى‏شود. وجود دشمن، با به خواب رفتن من و شما که از بین نمى‏رود. اگر دشمن، کمین گرفته و منتظر فرصت است که ضربه وارد کند، چه من و شما بدانیم، چه ندانیم؛ اگر به فرض خود را به ندانستن هم بزنیم، بالاخره دشمنى خودش را مى‏کند، چون دشمن است. با ندانستن ما، یا خود را به ندانستن زدن، دشمن از دشمنىِ خود دست برنمى‏دارد. افرادى مایلند اثبات کنند که نخیر؛ ملت ایران هیچ دشمنى ندارد! کنار خانه خودتان بنشینید و به کار خودتان سرگرم باشید؛ خاطرتان هم جمع باشد که همه جا امن و امان است! نه؛ این حرفها واقعیت ندارد. یک ملت زنده نمى‏تواند این‏گونه فکر کند. حتّى ما بعضى از ملتها و دولتها را سراغ داریم که در دورانى، که یا دشمنانشان آن‏قدر هم خطرناک نبودند، یا دشمنانشان آن‏قدر به آنها نزدیک نبودند، این‏طور وانمود مى‏کردند که دشمن در خانه آنهاست؛ براى این‏که بتوانند از خودشان درست دفاع کنند! در همین سالهاى طولانى جنگ سرد بین شرق و غرب، غالباً در کشورهاى غربى و عمدتاً در امریکا این‏طور بود. حتّى دشمن موهوم درست مى‏کردند؛ دشمنى که شاید آن‏قدرها هم دشمنى او نزدیک نبود؛ اما آن‏چنان دشمن را به افکار عمومى‏شان نزدیک جلوه مى‏دادند که بتوانند کارهاى بزرگ و اقدامات مورد نظر خودشان را انجام دهند! این مربوط به کسانى است که دشمن این‏قدر نزدیک به آنها هم نیست. آن‏وقت در کشورى مثل ایران، با این دشمنی‌ها و توطئه‏هاى آشکار، با آنچه که در داخل کشور مى‏بینیم، با آنچه که از اطراف و اکناف علیه ما به‏طور دائم توطئه و دشمنى انجام مى‏گیرد، عاقلانه نیست که بگوییم: «نه آقا، ما دشمنى نداریم. دشمنمان، دشمن نیست و در فکر توطئه نیست.» این حرف قابل اعتنایى نیست. پس، آن کسانى‏که نمى‏خواهند خودشان را به حماقت بزنند و بگویند دشمن نداریم، ناچارند در هر مرحله‏اى هدفهاى دشمنشان را بشناسند و بدانند که دشمن در فکر چیست.

 

فرازی از خطبه‏هاى نماز جمعه‏ى تهران‏ به امامت حضرت آیةاللَّه خامنه‏اى‏ 1378/9/26

 


مجهز شدن به قدرت
درس دیگرى که اعتقاد به مهدویّت و جشنهاى نیمه شعبان باید به ما بدهد، این است: عدالتى که ما در انتظار آن هستیم - عدالت حضرت مهدى علیه‏السّلام که مربوط به سطح جهان است - با موعظه و نصیحت به دست نمى‏آید؛ یعنى مهدى موعودِ ملتها نمى‏آید ستمگران عالم را نصیحت کند که ظلم و زیاده‏طلبى و سلطه‏گرى و استثمار نکنند. با زبان نصیحت، عدالت در هیچ نقطه عالم مستقر نمى‏شود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانى - آن طور که آن وارث انبیا انجام خواهد داد - و چه در همه بخشهاى دنیا، احتیاج به این دارد که مردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالت‏طلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگویان حرف بزنند. با کسانى که سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمى‏شود با زبان نصیحت حرف زد؛ با آنها باید با زبان اقتدار صحبت کرد. آغاز دعوت پیغمبران الهى با زبان نصیحت است؛ اما بعد از آن‏که توانستند طرفداران خود را گرد آورند و تجهیز کنند، آن‏گاه با دشمنان توحید و دشمنان بشریت، با زبان قدرت حرف مى‏زدند.

طرفداران عدالت باید خود را به قدرت مجهّز کنند
شما ببینید در همین آیه کریمه قرآن که راجع به قسط صحبت مى‏کند و مى‏گوید خداى متعال همه پیغمبران را فرستاد، «لیقوم النّاس بالقسط»؛ براى این‏که قسط و عدالت را در جامعه مستقر کنند، بلافاصله مى‏فرماید: «و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للنّاس»؛ (حدید: 25) یعنى پیغمبران علاوه بر این‏که با زبان دعوت سخن مى‏گویند، با بازوان و سرپنجگان قدرتى که مجهّز به سلاح هستند و با زورگویان و قدرت‏طلبان فاسد، معارضه و مبارزه مى‏کنند. پیغمبر اکرم وقتى به مدینه آمد و نظام اسلامى را تشکیل داد، آیات قرآن را بر مردم مى‏خواند، به گوش دشمنان هم مى‏رسانید؛ اما به این اکتفا نمى‏کرد. کسانى که طرفدار عدالت هستند، در مقابل زورگویان و زیاده‏طلبان و متجاوزان به حقوق انسانها باید خود را به قدرت مجهّز کنند. لذا شما مى‏بینید از روزى که نظام اسلامى به وجود آمد - یعنى اسلام مجهّز به قدرتِ یک ملت بزرگ و امکانات یک کشور و دولت بزرگ شد - دشمنان اسلام حرکت اسلام را جدّى گرفتند و علاقه‏مندان و طرفداران اسلام هم در اطراف و اکناف عالم امیدوار شدند. بسیارى از پیغمبران در میدان مبارزه و جهاد مقدّس و قتال قدم مى‏گذاشتند: «و کأیّن من نبىٍ‏ّ قاتل معه ربّیون کثیرٌ».( آل عمران: 146)

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلّاى تهران‏ 1381/7/30

 


تأمین آرمان‌های انقلاب
امیدوارم‌ خدای‌ متعال‌ توفیق‌ دهد، تا بتوانیم‌ در همین‌ خط صحیح‌ و درستی‌ که‌ به‌ اعتقاد ما همه‌ی‌ آرمانهای‌ انقلاب‌: رفع‌ محرومیت‌ و فقر، کمک‌ به‌ مستضعفان‌، زنده‌ کردن‌ و احیای‌ ارزشهای‌ اصیل‌ اسلام‌ ناب‌ و ... با تداوم‌ این‌ خط تأمین‌ می‌شود، حرکت‌ کنیم‌ و ان‌شاءالله‌ با تقویت‌ و ترویج‌ و توسعه‌ی‌ آن‌، به‌ طرف‌ اهداف‌ مقدسمان‌ پیش‌ برویم‌.

 

فرازی از بیانات‌ در مراسم‌ بیعت‌ اعضای‌ جامعه‌ی‌ مدرسین‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ قم 24/3/1368

 


ساختن کشوری نمونه
هدف‌ عمده‌ عبارت‌ است‌ از ساختن‌ کشوری‌ نمونه‌ که‌ در آن‌، رفاه‌ مادی‌ همراه‌ با عدالت‌ اجتماعی‌ و توأم‌ با روحیه‌ و آرمان‌ انقلابی‌، با برخورداری‌ از ارزشهای‌ اخلاقی‌ اسلام‌ تأمین‌ شود. هریک‌ از این‌ چهار رکن‌ اصلی‌، ضعیف‌ یا مورد غفلت‌ باشد، بقای‌ انقلاب‌ و عبور آن‌ از مراحل‌ گوناگون‌ ممکن‌ نخواهد شد.
رفاه‌ ‌ مصرف‌گرایی‌ نیست‌ ـ که‌ خود، یکی‌ از سوغات‌های‌ شوم‌ فرهنگ‌ غرب‌ است‌ ـ بلکه‌ بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ کشور از نظر آبادی‌ و عمران‌، استخراج‌ معادن‌ و استفاده‌ از منابع‌ طبیعی‌، تأمین‌ سلامت‌ و بهداشت‌ جامعه‌، رونق‌ اقتصادی‌ و رواج‌ تولید و تجارت‌، با تکیه‌ بر استعدادهای‌ ذاتی‌ نیروهای‌ انسانی‌ خودی‌، به‌ حد قابل‌ قبول‌ برسد و علم‌ و فرهنگ‌ و تحقیق‌ و تجربه‌ همگانی‌ شود و نشانه‌های‌ فقر و عقب‌افتادگی‌ رخت‌ بربندد.
عدالت‌ اجتماعی‌، بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ فاصله‌ی‌ ژرف‌ میان‌ طبقات‌ و برخورداریهای‌ نابحق‌ و محرومیتها از میان‌ برود و مستضعفان‌ و پابرهنگان‌ که‌ همواره‌ مطمئن ترین‌ و وفادارترین‌ مدافعان‌ انقلابند، احساس‌ و مشاهده‌ کنند که‌ به‌ سمت‌ رفع‌ محرومیت‌، حرکتی‌ جدی‌ و صادقانه‌ انجام‌ می‌گیرد. با قوانین‌ لازم‌ و تأمین‌ امنیت‌ قضایی‌ در کشور، بساط تجاوز و تعدی‌ به‌ حقوق‌ مظلومان‌ و دست‌اندازی‌ به‌ حیطه‌ی‌ مشروع‌ زندگی‌ مردم‌ جمع‌ شود. همه‌کس‌ احساس‌ کند که‌ در برابر ظلم‌ و تعدی‌ می‌تواند به‌ ملجأ مطمئن‌ پناه‌ برد، و همه‌ کس‌ بداند که‌ با کار و تلاش‌ خود خواهد توانست‌ زندگی‌ مطلوبی‌ فراهم‌ آورد.
روحیه‌ و آرمان‌ انقلابی‌، بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ میل‌ به‌ زندگی‌ راحت‌ و مرفه‌، جامعه‌ و مسئولان‌ را به‌ سازشکاری‌ و تسلیم‌ در برابر زورگویی‌ قدرتهای‌ جهانی‌ و غفلت‌ از توطئه‌ی‌ استکبار و بی‌اعتنایی‌ به‌ پیام‌ جهانی‌ انقلاب‌ نکشاند. آن‌ روزی‌ که‌ خدای‌ نخواسته‌ جمهوری‌ اسلامی‌، رفاه‌ و آبادی‌ را هدف‌ عمده‌ی‌ خویش‌ قرار داده‌ و در این‌ راه‌ حاضر به‌ چشم‌پوشی‌ از آرمانهای‌ انقلابی‌ و جهانی‌ و فراموشی‌ از پیام‌ جهانی‌ انقلاب‌ شود، روز انحطاط و زوال‌ همه‌ی‌ امیدها خواهد بود; و خدا چنین‌ روزی‌ را ان‌شاءالله‌ هرگز نخواهد آورد. بی‌شک‌، ملت‌ ایران‌ برای‌ دفاع‌ از اسلام‌ عزیز و استقلال‌ ملی‌ آماده‌ است‌ که‌ همه‌ چیز خود را فدا کند.
برخورداری‌ از ارزشهای‌ اخلاقی‌ اسلام‌ بدین‌ معنی‌ است‌ که‌ روح‌ فضیلت‌ و پرهیزکاری‌ و وارستگی‌ و بردباری‌ و اجتناب‌ از شهوات‌ ممنوع‌ و دوری‌ از حرص‌ و آز و دنیاطلبی‌ و حق‌کشی‌ و نامردمی‌ و مال‌اندوزی‌ و روی‌آوردن‌ به‌ خلوص‌ و پاکی‌ و پارسایی‌ و دیگر خصلتهای‌ اخلاقی‌ در جامعه‌ رواج‌ یابد و به‌ صورت‌ ارزشهای‌ اصلی‌ به‌ حساب‌ آید.
بر این‌ چهار ستون‌ اصلی‌ است‌ که‌ جامعه‌ی‌ رو به‌ رشد اسلامی‌ شکل‌ می‌گیرد و قوام‌ و استحکام‌ می‌یابد و استعدادها شکوفا و سرچشمه‌های‌ نیکی‌ و بهروزی‌ جوشان‌ می‌شود و جامعه‌ی‌ اسلامی‌ الگوی‌ جذابی‌ برای‌ همه‌ی‌ ملتها می‌گردد

 

فرازی از پیام‌ به‌ ملت‌ شریف‌ ایران‌، در پایان‌ چهلمین‌ روز ارتحال‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌(ره‌)23/4/1368

 


استقرار امنیت
امنیت، یکى از اساسى‏ترین و اصلى‏ترین نیازهاى یک ملت و یک کشور است. مهمترین مشکل براى یک کشور وقتى به وجود مى‏آید که در محیط کار، در محیط زندگى، در محیط تحصیل و در فضاى عمومى جامعه، مردم احساس امنیت نکنند. این‏جاست که مغزهاى فعّال، دستهاى توانا و سرانگشتان ماهر، هیچیک نخواهند توانست مسئولیت مهمّى را که هر کدام بر دوش دارند، به انجام برسانند. در فضاى امنیت است که هم تلاش علمى، هم تلاش اقتصادى، هم روحیه و نشاط و هم همه فعالیتهاى یک کشور مى‏تواند به‏درستى برنامه‏ریزى شود و با دقّت دنبال گردد و به نتایج خود برسد....
جوانان ایرانى در دوران مبارک انقلاب اسلامى به اثبات رساندند که کار ناممکن براى آنها وجود ندارد. نشان دادند که اراده و همت آنان مى‏تواند بر همه مشکلات فائق آید. همت کنید، اراده کنید، سعى کنید، خود را آماده کنید؛ براى این‏که بتوانید آنچه را که این ملت بزرگ و شجاع از شما انتظار دارد - یعنى استقرار امنیت کامل - به او هدیه کنید. این یک وظیفه بزرگ است و بازوان توانایى که این کار را متعهّد است، نیروى انتظامى است.....
امنیت، یک مقوله اساسى است. امنیت اجتماعى، امنیت فردى، امنیت در همه محیطهاى زندگى، امنیت فکرى و معنوى و روانى، همه اینها جزو انتظارات مردم است. بخش مهمى از این وظیفه بر دوش نیروى انتظامى است. جوانهاى بااستعداد، جوانهاى مؤمن، بحمداللَّه در این نیرو خود را آماده مى‏کنند که به این وظایف بزرگ برسند.

 

فرازهایی از بیانات رهبر انقلاب و فرماندهى معظّم کلّ قوا در مراسم فارغ‏التحصیلى جمعى از پرسنل نیروى انتظامى‏ 1379/7/18

 


جلوگیری از اختلاف
تقواى خدا به این است که فریب دشمن را نخوریم و تسلیم تحمیل دشمن نشویم. دشمن مى‏خواهد بین ما اختلاف بیندازد. دشمن آرزو مى‏کند که بین مسئولان اختلاف باشد. دشمن آرزو مى‏کند که در ایران جنگ داخلى باشد. دشمن نمى‏تواند ببیند که جمهورى اسلامى توانسته است این کشور را امن و آرام نگه دارد. در هرجایى و به هر بهانه‏اى، چه جهالت کسى یا کسانى، چه غرض‏ورزى کسى یا کسانى، اگر ماجرایى درست کند که امنیت را به هم بزند، دشمن خوشحال مى‏شود.

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبرى‏ در خطبه‏هاى نماز جمعه تهران‏ 1379/1/26

 


اقتدار ملی
اقتدار ملى براى یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. تلاشى که براى نابودى ملتها و به زنجیر کشیدن آنها - از دورانهاى گذشته تا امروز - مى‏شود، همیشه در جهت نابود کردن یا ضعیف کردن اقتدار ملى آنها بوده است؛ و بعکس، ملتهایى که در راه تعالى و کمال قدم برمى‏دارند، باید در اقتدار ملىِ خودشان بکوشند. اقتدار ملى، فقط به معناى توانایی هاى نظامى نیست؛ اقتدار ملى یک مسئله همه جانبه است و بر دوش همه دستگاههاست و به عنوان یک وظیفه اصلى، بر دوش هر سه قوّه اساسى کشور نهاده شده است. اقتدار ملى به معناى این است که یک ملت، در مسئولان کشور جلوه‏هاى قدرت و توانایى و عزّت خود را مشاهده کند و کارها با سیاست هاى درست، با برنامه‏ریزى صحیح، با جدّیت و پشتکار و با هماهنگى و انسجامِ کامل پیش برود. در سایه اقتدار ملى است که مردم مى‏توانند به قدر استعدادشان و با شکوفایى این استعدادها، تلاش خودشان را مبذول کنند. هر سه قوّه باید تلاش کنند تا با جدّیت و پشتکار و توکّل به خدا و اعتماد به مردم و همکارى با یکدیگر، اقتدار ملى را تجلّى بخشند و مظهر اقتدار ملى شوند.

 

فرازی از پیام نوروزى رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ به مناسبت حلول سال 1380

 

ویژگی‌ها و صفات کارگزاران و مسئولین نظام اسلامی

داشتن انگیزه‌ی کار تا آخرین لحظه
من اولین نکته‏اى را که مى‏خواهم به شما مدیران ارشد این مجموعه عرض کنم، این است که «انگیزه»ى کار در آغاز و در انجام کار نباید هیچ تفاوت کند. یک مؤلف وقتى کتابى را مى‏نویسد، صفحه‏ى آخر را با همان همت و با همان انگیزه‏یى مى‏نویسد که صفحه‏ى اول را شروع کرده؛ زیرا اگر صفحه‏ى آخر را شما ننویسید، یا دقت به خرج ندهید، یا با خط خوب ننویسید، کتاب ناقص خواهد شد. به نظر من، مهمترین مسئله در آخرین سال مسئولیت و خدمت این دولت این است که دوستان و برادران و مدیران با همان انگیزه و با همان تلاشى که در آغاز ورودشان به عرصه‏ى خدمتگزارى داشتند، کار بکنند؛ نگذارید خداى نکرده همت‌هایتان کاستى بگیرد.
نکته‏ى دیگر این است که همه‏ى ما نسبت به آنچه که انجام مى‏دهیم، مسئولیم؛ منتها مسئولیت‌ها غالباً با پایان دوره‏ى مسئولیت تمام نمى‏شود؛ چون کارهاى ما تأثیراتى در کارهاى افراد بعد از ما مى‏گذارد. همان‏طور که ما بر روى بناى افراد قبلى شروع به کار کردیم، دیگران هم بر روى بناى ما شروع به کار خواهند کرد. بنابراین، پى‏ها را بایستى محکم گذاشت و ساختمان را بایستى استوار بنا کرد، تا هرچه که خواستند روى آن بسازند، بتوانند. و این، افتخارش براى شما خواهد بود. اگر شما سیاستهاى خوبى را امروز بگذارید و اجرا کنید - که این سیاستها در آینده سارى و جارى خواهد بود - هر کسى که بر اساس این سیاستها کار کند، ثواب و افتخار آن، براى شما خواهد بود؛ اما اگر خداى نکرده کوتاهى هم بکنید، باز همین‏طور است؛ یعنى «من سنّ سنّة حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها الى یوم القیامة و من سنّ سنّة سیّئة کان علیه وزرها و وزر من عمل بها الى یوم القیامة». کارهاى ما تأثیراتى در آینده مى‏گذارد. با این دید، با این نگاه، بایستى به همه‏ى کارهایمان نگاه کنیم....

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس جمهور و اعضای دولت 4/6/1383

 


پرهیز از اسراف وتجمل گرایی
مسئولان اسلامى نباید در رفتار و عملِ خودشان مسرفانه و متجمّلانه زندگى کنند. بالاتر از آن، نباید طورى زندگى کنند که روش اسراف‏آمیز و تجمّل‏آمیز به یک فرهنگ تبدیل شود. این هم نقطه بعدى است که اهمیتش از اوّلى بیشتر است، یا لااقل کمتر نیست. فرض بفرمایید اگر به وسیله یک نفر در سطح عالى و در میان صاحبان مناصب حکومت اسلامى، کیفیّت آرایش محلّ زندگى و محلّ کار، کیفیّت زندگى خانوادگى، چگونگى ازدواج فرزندان، مهریه‏ها و جهیزیه‏ها و از این قبیل، به شکل غیر اسلامى آن - به معناى مسرفانه - انجام گیرد، این به فرهنگ تبدیل مى‏شود؛ به این معنا که بقیه نگاه مى‏کنند و یاد مى‏گیرند؛ مهریه‏ها بالا مى‏رود، ازدواجها مشکل مى‏شود، زندگى سخت مى‏شود و همین رفتار بتدریج آثارش در طول مدتى کوتاه یا بلند، در متن جامعه منعکس مى‏گردد. بنابراین مهمترین مطلب اصلى امیرالمؤمنین در باب حکومت این است: حاکم نباید حکومت را براى خود وسیله‌ی اعاشه و زندگى و کسب درآمد و اندوختن ثروت قرار دهد، بلکه باید آن را یک مسئولیت بداند. بارى است بر دوش او؛ باید همه همّت خود را بگذارد که این بار را به منزل برساند.
نقطه‌ی محورى همین مسئولیت هم رعایت حدود و حقوق مردم، رعایت عدالت در میان مردم، رعایت انصاف در قضایاى مردم و تلاش براى تأمین امور مردم است. براى حاکم اسلامى، حوائج و نیازهاى مردم اصل است.

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در خطبه‏هاى نماز جمعه تهران‏ 1379/9/25

 


مسئول امور و صاحبِ منصب در نظام اسلامى، مسئله‏اش فقط مواجهه با مردم نیست؛ اگر با خدا متّصل نباشد، کارِ براى مردم و خدمت براى آنها - یعنى همان مسئولیت اصلى‏اى که دارد - لنگ خواهد ماند. پشتوانه این مأموریت و مسئولیت، همین ارتباط با مردم است؛ لذا باز امیرالمؤمنین - طبق روایت نهج‏البلاغه - در همین نامه به مالک اشتر مى‏فرماید: «واجعل لنفسک فیما بینک و بین اللَّه افضل تلک المواقیت»( نهج‏البلاغه، نامه 53) اوقات خودت را که براى کارهاى گوناگون صرف مى‏کنى، بهترین و بانشاط ترینش را بگذار براى خلوت بین خودت و خدا؛ یعنى حالت ارتباط با خدا و انابه به او و تضرّع را براى اوقات خستگى و کسالت نگذار. بعد مى‏فرماید: «وان کانت کلّها للَّه»؛( نهج‏البلاغه، نامه 53) اگرچه وقتى که تو صاحبِ منصب در حکومت اسلامى هستى، همه کارهایت‏ متعلّق به خداست - به شرطى که«اذا صلحت فیها النّیّة و سلمت منها الرّعیّة»؛( نهج‏البلاغه، نامه 53) نیّتت خالص باشد و کارى که مردم را بیازارد، از تو سر نزند - اما درعین‏حال در بین تمام این تلاشهایى که همه‏اش هم عبادت است، وقتى را بگذار براى این‏که بین خودت و خدا خلوت کنى. این چهره صاحبان مناصب در نظام اسلامى و در قاموس امیرالمؤمنین است.

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در خطبه‏هاى نماز جمعه تهران‏ 1379/9/25

 


مسئولان و دولتمردان باید خودشان را با ضوابط و شرایطى که متعلق به یک مسئول دولت اسلامى است، تطبیق کنند. یا چنان افرادى - اگر هستند - سر کار بیایند؛ یا اگر ناقصند، خودشان را به سمت کمال در آن جهت حرکت دهند و پیش ببرند. .... هر کدام از شما تلاش کنید که براى این مسئولیت ها خودتان را با الگوى اسلامى منطبق سازید؛ یعنى دین تان، تقوای تان، رعایت تان نسبت به حال مردم، رعایت تان نسبت به شرع، رعایت تان نسبت به بیت‏المال، اجتناب تان از خودخواه یها و خودپرستی ها و رفیق‏باز یها و قوم‏وخویش‏پرستی ها و اجتناب تان از تنبلى و بیکارگى و بى‏عملى و هوى‏ و هوس و این چیزها مطابق با الگوى اسلام باشد. هر کدام از شما بتوانید در این زمینه‏ها کار خودتان را بکنید و پیش بروید و خودتان را بسازید، البته ثواب شما از آن کسى که در زمان امیرالمؤمنین علیه‏الصّلاةوالسّلام این کار را مى‏کرد، یقیناً بیشتر است؛ چون او به امیرالمؤمنین علیه‏الصّلاةوالسّلام نگاه مى‏کرد و آن حضرت الگوى کامل بود؛ اما شما چنین کسى را ندارید که آن‏طور به او نگاه کنید و برایتان الگو باشد؛ لیکن ضوابط در دست همه ما هست و امروز همه‏مان وظیفه داریم.

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران 12/9/1379

من به رئیس جمهور محترم برادرانه توصیه مى‏کنم؛ در همه‏ى حالات، همین احساسى را که امروز بیان کردید - احساس خدمتگزارى به مردم - براى خودتان حفظ کنید. قدرت اگر با هدفِ خدمت به مردم باشد، عبادت است. شاید هیچ عبادتى بالاتر از عبادتِ مسئولى نیست که به خاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسایش و امنیتِ خود صرف‏نظر مى‏کند. این روحیه‏ى خدمتگزارى، خاکسارى، تواضع در مقابل مردم و شناخت عظمت مردم را براى خودتان حفظ کنید، که این نعمت بزرگى است. از خداى متعال لحظه‏اى غافل نشوید. این توفیقات به فضل و لطف الهى به ما داده مى‏شود. باید خود را قابل رحمت و تفضلاتِ روزافزون الهى کنیم. با یاد خدا و با توکل به خدا و با اخلاص در عمل، باید بتوانیم جلب رحمت الهى بکنیم. اگر جلب رحمت الهى شد، همه‏ى مشکلات آسان مى‏شود و موانع از سر راه برخواهد خاست. اگر صادقانه در راه خدا کار کنیم، خداى متعال به ما کمک خواهد کرد. اگر هدفِ قدرت، منافع مادى شد، قدرت، بزرگترین وزر و وبال براى انسان خواهد بود. کسانى که قدرت و منصب و مقام را براى بهره‏مندى‏هاى خود، پُر کردن کیسه‏هاى خود و دنیاى خود مى‏طلبند، آن‏جایى که منافع آنان با منافع مردم اصطکاک پیدا مى‏کند، نمى‏توانند به نفع مردم کار کنند. قدرت به خودى خود نه نعمت است، نه نقمت؛ اگر براى خدا و براى خدمت شد، نعمت است؛ اگر براى دستاوردهاى مادى و ارضاى هوس‏هاى انسانى شد، مى‏شود نقمت.
امیرالمؤمنین (علیه‏الصّلاةوالسّلام) به ابن‏عباس فرمود: ارزش ذاتى حکومت براى من از این کفش وصله‏خورده کمتر است - «الّا ان اقیم حقاً» - مگر این‏که حقى را اقامه کنم؛ آن وقت قدرت ارزش پیدا مى‏کند. امیرالمؤمنین با معارضانِ همین قدرت به جنگ برمى‏خیزد. قدرتى که براى عدالت و حقیقت است، ارزشمند است؛ این نعمت خداست؛ منتها شیطان باید ما را دچار تسویل نفسانى نکند. نباید اهواء و هوس‏هاى خودمان را به اشتباه جاى آرمانها بگذاریم و خود را توجیه کنیم. به انتقادها و عیوبى که براى ما مى‏شمارند، گوش فرا دهیم و خود را اصلاح کنیم تا وقتى‏که با خداى متعال ملاقات مى‏کنیم، بتوانیم عذر تقصیر داشته باشیم - ما که از تقصیر و قصور خالى نیستیم - بگوییم پروردگارا! ما تلاش و مجاهدت کردیم و آنچه از دست ما برآمد، انجام دادیم؛ نتیجه این شد. اگر نیت خالص شود، این ممکن خواهد شد. اگر نیت خالص نشود، دشوار است که انسان جواب مظالم فراوانى را که در یک جامعه اتفاق مى‏افتد و مسئولان بالاى کشور - خود بنده و دیگر مسئولان - خواه و ناخواه در مسئولیت آنها شرکت و دخالت دارند، بتواند بدهد. انسان نمى‏تواند پیش خداوند متعال خود را از آنها تبرئه کند.

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد 12/05/84

 


صداقت و مسئول‌پذیری دو ویژگی کارگزار
آنچه من مى‏خواهم عرض کنم این است که دولت در واقع فعّالِ اصلى در صحنه کشور است و هر گونه موفّقیتى که براى دولت به‏وجود آید، موفّقیت نظام اسلامى است..... صداقت و مسئولیت‏پذیرى باید در مدیران وجود داشته باشد. هنر یک مدیر این است که مسئولیت‏پذیرى داشته باشد. بر مبناى یک پایه منطقى، کار را انجام دهید و مسئولیتش را هم به گردن بگیرید؛ بگویید این کار را کردم، مسئولیتش هم با من است. از مسئولیت نباید هراس داشت. آن چیزى که پیش خداى متعال و پیش مسئولان ارشد نظام و پیش مردم عذر واقعى شمرده مى‏شود، همین است که انسان بگوید من این اقدام را بر این اساس منطقى کرده‏ام. پس باید یک اساسِ منطقىِ قانونى وجود داشته باشد، که ملاک هم قانون است. بنابراین هیچ مشکلى نباید وجود داشته باشد.
..... به نظر من اصلِ قضیه این است که ما اگر در کار خود احساس مسئولیت داشته باشیم و کار را بر مبانى منطقى استوار کنیم، چنانچه نقصى هم در کار به وجود آید، علاوه بر این‏که خداى متعال ما را مؤاخذه نخواهد کرد - چون «لا یکلّف اللَّه نفساً الّا وسعها» ( بقره: (286 - مردم هم ما را مؤاخذه نخواهند کرد؛ مردم هم خلاف توقّعشان نخواهد بود. ما باید تلاش‏ خود را بکنیم و کار را بر پایه منطقى استوار سازیم. وقتى مى‏گوییم پایه منطقى، معنایش این نیست که حتماً و صددرصد درست است؛ نه، ممکن است منطق ما درست هم نباشد؛ اما باید تلاشمان را براى جستجو از یک منطقِ درست آغاز کنیم و کار را بر پایه درستى استوار سازیم و مشورتهاى لازم را هم بکنیم......

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار اعضاى هیئت دولت، به مناسبت هفته دولت 4/6/1381

 

وظایف کارگزاران و مسئولین در برابر نظام و ملت

حمایت از برخورد افکار به شکل سالم
یکى از وظایف نظام جمهورى اسلامى، حمایت صریح از برخورد افکار به شکل سالم است. این‏کار، ظرف و مجرا لازم دارد و این مجرا بایستى به وسیله خودِ دوستان دانشگاهى و حوزوى در بخشهاى مختلف تنظیم شود. آنها باید این مجرا را درست کنند و امکان بدهند.

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار اعضاى انجمن اهل قلم‏ 1381/11/7

 


دفاع از هویّت انقلاب و اساس نظام
وظیفه‌ی ما این است که از هویّت انقلاب، اساس انقلاب و اساس این نظام دفاع کنیم و این نخواهد شد، جز این که در نظر داشته باشیم که وظایف ما در این قانون اساسىِ بحمداللَّه مترقّى و جامع - نمى‏گوییم بى‏عیب و بى‏نقص؛ اما قطعاً جزو جامع ترین و کامل ترین قوانین اساسى‏اى است که امروز در دنیا وجود دارد - چیست. همین قانون اساسى، مجلس را رکن مهم این نظام قرار داده است. اصل قضیه این است که این رکن، وابسته به این نظام الهى است. کسانِ پُر کار و پُرتلاش و پُر فعالیتى هستند که مایل نیستند این نظام با کلّیت خودش یا با روحِ اسلامى خودش باقى بماند.
وظیفه همه ما این است که در مقابل تسلّط مخالفان این انقلاب و این نظام، محکم و با قدرت باشیم. اگر خداى متعال به بنده هم - که یک خدمتگزارِ داراى مسئولیت هستم - توفیق دهد، مثل شما وظیفه من هم همین است. همه وظیفه دارند در مقابل کسانى که درصددند پایه‏هاى این نظام را - چه پایه‏هاى ایمانى آن را، چه پایه‏هاى فکرى آن را، چه پایه‏هاى اجرایى آن را - سست کنند، بایستند. این وظیفه اساسى همه مسئولان نظام است؛ چه قوّه مجریّه و در رأس آن رئیس جمهور، چه قوّه مقنّنه که شما برادران و خواهران عزیز هستید، چه قوّه قضاییّه و چه بقیه مسئولان که این حقیر هم در مجموعه مسئولان قرار دارم. سعادت ما در این است که در این راه بایستیم. ما با خداى متعال تعهّد کرده‏ایم که ایستادگى کنیم؛ ان‏شاءاللَّه به این تعهد عمل هم خواهیم کرد. ما نخواهیم گذاشت که ضدّانقلاب و کسانى که از اساس با این انقلاب مخالف بودند، بتوانند در مراکز اثر گذارِ برروى افکار عمومى و برروى ایمان مردم، مقاصد خودشان را عملى کنند. مردم هم این را از شما مى‏خواهند؛ خدا هم این را از شما مى‏خواهد......
اولین مطلبى که هر مسئولى در نظام اسلامى ... مناسب است که در ذهن داشته باشد، شکر خداوند متعال به‏خاطر این مسئولیت بزرگ است. این‏طور نیست که هر وقت انسان بخواهد در خدمت مردم، در خدمت اسلام و در خدمت هدفهاى عالى قرار گیرد، این کار برایش میسّر باشد. زمانها و شرایط مختلف است و امکانات همیشه در دسترس نیست. این شرف بزرگى براى یک انسان مؤمن و متعهّد است که احساس کند در جایى قرار گرفته که مى‏تواند براى مردم، براى کشور، براى اسلام، براى هدفهاى والایى که در عظمت آنها تردیدى نیست، تلاشى کند، زحمتى بکشد و قدمى بردارد.
عزیزان من! اگر خداى متعال هم کمک نکند، قدم از قدم نمى‏شود برداشت. کمک الهى یک امر تصادفى و غیرمنطقى و بى‏محاسبه نیست؛ کمک الهى هم مترتب بر این است که انسان از خدا بخواهد، تلاش کند، استغاثه کند و او را به کمک بطلبد.

 

فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبرى‏ در دیدار با نمایندگان دوره ششم مجلس شوراى اسلامى‏ 1379/3/29

 


پیشرفت اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی
ما رونق اقتصادىِ همراه با عدالت اجتماعى را مى‏خواهیم. البته نمى‏گوییم عدالت اجتماعى باشد، اما رونق اقتصادى نباشد؛ چون در آن‏جایى که هیچ رونق اقتصادى نیست، عدالت اجتماعى عامل چندان مهمى نیست و در عین حال جامعه به رفاه و به برخوردارىِ لازم نخواهد رسید. اگر عدل اجتماعى همراه با پیشرفت اقتصادى باشد، جامعه شکوفا خواهد شد. نمى‏شود که ما عدالت اجتماعى را رعایت نکنیم.
مسئولان سررشته دار امورند. از طرفى باید اجازه بدهند که کسانى از مجارى صحیح، تلاش اقتصادىِ سالم و قانونى بکنند - چون تولید ثروت در اسلام مذموم نیست - اما باید جلوِ استفاده از روشهاى غیرقانونى، استفاده از راههاى تقلّب و خدعه و مکر و سوءاستفاده از ثروتهاى عمومى را بگیرند. اینها ممنوع است. .... مسئولان باید دنبال عدالت و دنبال آسان کردن زندگى براى طبقات مستضعف و محروم و پابرهنه باشند. مراد کسانى است که در روز خطر این مملکت را نجات دادند و اگر خداى نکرده بار دیگر خطرى این مملکت را تهدید کند، باز هم همین جامعه کارگرى، همین معلمان، همین قشرهاى محروم و همین کارمندانى که از لحاظ درآمد در سطوح پایینى قرار دارند، مى‏روند دفاع مى‏کنند و سینه سپر مى‏سازند.

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبرى‏ در دیدار کارگران و معلمان‏ به مناسبت روز جهانى کارگر و سالگرد شهادت استاد مطهرى‏ 1379/2/14

 


ایجاد فرصتهای شغلی
مسئولان باید سالى چند صد هزار فرصت شغلى به‏وجود آورند تا بتوانند جوانانى را که عازم و آماده میدان کار هستند، به کار وادار کنند. تولیدِ شغل کار آسانى نیست؛ برنامه‏ریزى و تلاش و خیال راحت مى‏خواهد. عدّه‏اى مى‏خواهند نگذارند این کارها انجام گیرد. این عده چه کسانى هستند؟ دشمنان و تحریک شدگان. اینها به جان قشرهایى مى‏افتند که دچار نابسامانی هایى هستند. البته تا امروز نیّت غرض‏آلود دشمنان نتوانسته است بر جامعه فرهنگى و کارگرى ما غلبه پیدا کند و آنها را ابزار دست سازد. آنها بدانند یقیناً بعد از این هم نخواهند توانست؛ اما شرط اصلى هوشیارى است. همه باید هوشیار باشند. جوانان، معلمان، کارگران، دانش‏آموزان و دانشجویان باید بیدار باشند و بدانند که دشمن در پى چیست. دولت و مسئولان گوناگون هم باید تلاش خود را بکنند. برنامه‏هایى هست؛ ان‏شاءاللَّه این برنامه‏ها اجرا شود و پیش برود و بتدریج نابسامانی ها برطرف گردد.

 

فرازی از بیانات مقام معظم رهبرى‏ در دیدار کارگران و معلمان‏ به مناسبت روز جهانى کارگر و سالگرد شهادت استاد مطهرى‏ 1379/2/14

 


دولت کارآمد
نصیحت اوّل من این است که دولت را، دولت کار و عمل قرار دهید. ببینید عزیزان من! جمهورى اسلامى آمد تا حرفهاى خوب را به عملهاى خوب تبدیل کند؛ ... در جمهورى اسلامى و حاکمیت اسلام، این حرفها باید به اعمال خوب تبدیل شود. این اعمال خوب چیست؟ همان عمل صالح است؛ «الّا الّذین امنوا و عملوا الصّالحات»؛ (عصر: 3) اینها دیگر خسران ندارند. باید همان ایده‏ها و آرمانها و خواسته‏ها به واقعیت‏
تبدیل شود و تبلور پیدا کند و عملِ صالح شود. هر مقدار توانستید در این زمینه پیش بروید، براى خودتان ذخیره‏اى درست کرده‏اید. امیرالمؤمنین فرمود: «فلیکن احبّ الذخائر الیک ذخیرة العمل الصّالح»؛{نهج‏البلاغه، نامه 53} ذخیره عمل صالح، باید محبو ب ترین ذخیره‏ها پیش تو باشد؛ یعنى از ذخیره پول، ذخیره خواسته‏ها و تنخواه هاى زندگى - مثل خانه و ... - و حتّى ذخیره اعتبار و آبرو براى تو محبوب تر باشد. از فرصتِ زودگذر، حدّاکثر استفاده را بکنید و براى مردم کار کنید تا بتوانید هم رضاى الهى را کسب کنید - که باید باور کنیم این بسیار مهمتر است - و هم البته نام نیک دنیوى و مردمى را کسب کنید و مردم بگویند خدا پدرش را بیامرزد؛ وقتى این وزیر آمد، این بخشِ کار و این قسمت اصلاح شد؛ یا وقتى این دولت آمد، این مجموعه کارها درست شد.....
. مردم تشنه خدمتند؛ واقعاً هم احتیاج دارند؛ بنابراین دولت باید کارآمدى خودش را نشان دهد. این کارآمدى را چگونه باید به دست آورد؟ دو سه نقطه اساسى در مورد کارآمدى وجود دارد که من به آنها اشاره مى‏کنم. یکى این‏که عناصر نزدیک به خودتان را - که در واقع دستها و بازوهاى شما هستند - از آدمهایى انتخاب کنید که کار را بشناسند. ممکن است یک وزیر با کار، چندان آشنا نباشد، اما معاونانش اگر با کار آشنا باشند، این خلأ پُر خواهد شد. اگر بنا شد معاون - که مشاور و بازوى وزیر است - کارى را که در معاونت به او سپرده‏اند، نشناسد، واویلا خواهد شد. همه جاى دنیا معمول است که با آمد و رفت دولتها، وزرا عوض مى‏شوند؛ لیکن در بسیارى از کشورها این‏گونه است که یک معاون وزیر همیشه ماندگار است. ....
عامل مؤثّر دیگر در کارآمدى، زیر نظر داشتن دائمى مدیران است. ..... مهمترین کار وزیر این است که به طور دائم حرکات مجموعه مدیران خودش را زیر نظر داشته باشد؛ درست مثل مربّىِ کهنه‏کارِ یک تیم ورزشى که بیرون یا نزدیک میدان ایستاده و دائم بازیکنانِ خودش را زیر نظر دارد: یکى خسته شده، او را از بازى بیرون مى‏آورد؛ یکى بد بازى مى‏کند، یکى ناهماهنگ بازى مى‏کند - بازى شخصى و فردى مى‏کند - فورى اینها را اخراج مى‏کند و یکى دیگر را به جایشان مى‏فرستد؛ یکى هست که بازى‏اش بد نیست، اما الان در میدان به یک کار برجسته نیاز است؛ لذا بازیکن ذخیره‏اى را که روى نیمکت نشسته، وارد میدان مى‏کند و مى‏داند که او مى‏تواند آن حرکت برجسته را بکند.
.... از مجموعه مدیران ارشدتان گزارش بخواهید و به گزارشها صددرصد اعتماد نکنید. لازم نیست ابراز بى‏اعتمادى کنید؛ اما در دل تان جایى براى بى‏اعتمادى بگذارید؛ چون باز هم تجربه ما مى‏گوید که بسیارى از گزارشها با واقعیت تطبیق نمى‏کند. آن مدیر بیچاره نمى‏داند؛ یک نفر آمده کارى کرده و کاغذى را روى میز لغزانده؛ او هم برداشته تحویل شما داده و شده گزارش مستند؛ در حالى که دستگاه بازرسى شما باید همیشه مراقب باشد. دستگاه بازرسى را از نزدیکترین ها انتخاب کنید. ....

نصیحت دوم من، مسئله ی عدالت‏پرورى است. ما براى اجراى عدالت آمده‏ایم.
عزیزان من! این نکته را در این‏جا بگویم: از جمله چیزهایى که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند مى‏کند، نمود اشرافیگرى در مسئولان بالاى کشور است؛ از این اجتناب کنید. اشرافی گرى دو عیب دارد؛ عیب دومش از عیب اوّلش بزرگتر است. عیب اوّلِ اشرافی گرى، اسراف است – اشرافی گرىِ حلال را مى‏گوییم؛ یعنى آن چیزى که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر است و آن این است که فرهنگ‏سازى مى‏کند؛ یعنى چیزى براى مسابقه دادن همه درست مى‏کند. البته در این زمینه مسئولان درجه یک بسیار نقش دارند؛ تلویزیون بسیار نقش دارد؛ منش من و شما هم بسیار نقش دارد. .....

نصیحت سوم ما این است که این دولت باید شعار خودش را امانت و درستکارى قرار دهد. البته شما درستکارید. من بارها از وزرا - چه شما، چه کسانى که قبل از شما بودند - با همین عنوان و صفت، تمجید و تجلیل کرده‏ام؛ چون عقیده ما این است. بالاخره نمى‏شود وزراى ما درستکار و امین نباشند. این جمله امیرالمؤمنین معروف است که فرمود: «انّ عملک لیس لک بطعمة»؛(نهج‏البلاغه، نامه 5) این طعمه‏اى نیست که تو به دست آورده باشى و بخواهى از آن، لقمه‏ى چربى‏ بزنى؛ «ولکنّه فى عنقک امانه»؛ این یک امانت و مسئولیت بر دوش شماست.
از جمله مصادیق امانت، رعایت اولویّتها در هزینه کردن است. گاهى هزینه‏ها، هزینه‏هاى درستى است؛ اما اولویّت‏دار نیست.

نصیحت چهارم ما، پاسخگو بودن است. پاسخگو بودن در مقابل مجلس و قانون، یک روال معمولى دارد. من مى‏خواهم از این یک قدم بالاتر بروم؛ مى‏خواهم بگویم هر کارى مى‏کنید، باید طورى باشد که براى آن استدلال و توجیه قانع‏کننده‏اى داشته باشید. .... نمى‏خواهیم جرأت مدیرها را بگیریم؛ منتها آن مدیرى که پشت کارش استدلال هست، جرأت دارد؛ اما آن مدیرى که استدلال ندارد، خودش جرأت ندارد. کارش «یقدّم رجلا و یؤخّر اخرى» است؛ یک قدم جلو، یک قدم عقب؛ آخر هم کار را ضایع و خراب مى‏کند. پاسخگو بودن به این معناست......

.نصیحت پنجم....
من عرض مى‏کنم، این‏که ما مى‏گوییم سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست - که مرحوم مدرّس حرف درستى زد و امام آن را تأیید کرد - معناى واضحى دارد؛ اما یک روى دیگرش این است که سیاست ما باید دیندارانه و پرهیزگارانه باشد. هر کار سیاسى‏اى خوب نیست.

نصیحت ششم، هماهنگى و همنواختى است. من بارها گفته‏ام، در جلسه هیئت دولت قبل هم گفته‏ام که دولت مثل چهارراهى است که رئیس جمهور، پلیس راهنمایى است؛ یک راه را مى‏بندد، یک راه را باز مى‏کند. مقصود این است که همه بتوانند از این مرکز، بدون تصادف عبور کنند. لذا باید با هم هماهنگى داشته باشید - هم میان دولت و هم در دیگر مجموعه‏هاى نظام - یعنى همه باید یک آهنگ را بنوازید؛ تک‏نوازى و جدا شدن، معنا ندارد. سیاستهاى اجرایى کلّى دولت را ملاک قرار دهید و همه با هم کار کنید.

آخرین نصیحت من - که مهمترینش هم هست - توجه به معنویّت و اخلاق است. عزیزان من! همه شما - پیرتان، جوان تان، روحانی تان، غیر روحانی تان، بخشهاى اقتصادی تان، بخشهاى فرهنگی تان، بخشهاى مربوط به جهات انسانى - باید خودتان را سرباز دین بدانید و همّت شما این باشد که مردم متدیّن شوند.البته اعتقاد من این است که بخشهاى اقتصادى ما اگر مى‏خواهند مردم متدیّن شوند، معاش مردم را تأمین کنند؛ چون «من لامعاش له لامعادله». اگر بخشهاى اقتصادى دولت، معاش مردم را تأمین کردند، مردم متدیّن خواهند شد.

 

فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت‏ 1380/6/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

سخن امام علی (ع) در باره چهار گروه مردم

 امام علی علیه السلام در مسجد کوفه: ای مردم، در روزگاری کینه توز، و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها، صبح کرده ایم، که نیکوکار، بدکار به شمار می آید، و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزاید.

 

 

سخن امام علی(ع) درباره چهار گروه مردمبه گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، امیرالمومنین امام علی علیه السلام این خطبه را در سال ۳۷. هجری در مسجد کوفه درباره شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) ایراد کردند:


۱. سیر ارتجاعی امّت اسلامی‌ای مردم،

 

در روزگاری کینه توز، و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها، صبح کرده ایم، که نیکوکار، بدکار به شمار می‌آید، و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می‌افزاید. نه از آن چه می‌دانیم بهره می‌گیریم و نه از آن چه نمی‌دانیم، می‌پرسیم، و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نیاید، می‌ترسیم


۲. اقسام مردم (روانشناسی اجتماعی مسلمین، پس از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم)


در این روزگاران، مردم چهار گروه اند:- گروهی اگر دست به فساد نمی‌زنند، برای این است که، روحشان ناتوان، و شمشیرشان کند، و امکانات مالی، در اختیار ندارند. - گروه دیگر، آنان که شمشیر کشیده، و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکر‌های پیاده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده کشتار دیگرانند. دین را برای به دست آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رییس و فرمانده گروهی شوند، یا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی، که دنیا را بهای جان خود بدانی، و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمایی. - گروهی دیگر، با اعمال آخرت، دنیا را می‌طلبند، و با اعمال دنیا در پی کسب مقام‌های معنوی آخرت نیستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می‌دهند. گام‌ها را ریاکارانه و کوتاه بر می‌دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می‌آرایند، و پوشش الهی را وسیله نفاق و دو رویی و دنیا طلبی خود قرار می‌دهند. - و برخی دیگر، با پستی و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زیور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز، در هیچ زمانی از شب و روز، از زاهدان راستین نبوده اند.


۳. وصف پاکان در جامعه مسخ شده

 

در این میان گروه اندکی باقی مانده اند که یاد قیامت، چشم هایشان را بر همه چیز فرو بسته، و ترس رستاخیز، اشک هایشان را جاری ساخته است، برخی از آن‌ها از جامعه رانده شده، و تنها زندگی می‌کنند، و برخی دیگر ترسان و سرکوب شده یا لب فرو بسته و سکوت اختیار کرده اند، بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنند، و بعضی دیگر گریان و دردناکند که تقیّه و خویشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گویا در دریای نمک فرو رفته اند، دهن هایشان بسته، و قلب هایشان مجروح است، آنقدر نصیحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان که کشته دادند، انگشت شمارند.

متن حدیث:

من خطبة له (علیه السلام) و فی‌ها یصف زمانه بالجور، و یقسم الناس فیه خمسة أصناف، ثم یزهد فی الدنیا:


معنی جور الزمان


أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِی دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ کَنُودٍ یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً لَا نَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا وَ لَا نَتَخَوَّفُ قَارِعَةً حَتَّی تَحُلَّ بِنَا.


أصناف المسیئین


وَ النَّاسُ عَلَی أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ مِنْهُمْ مَنْ لَا یَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَهَانَةُ نَفْسِهِ وَ کَلَالَةُ حَدِّهِ وَ نَضِیضُ وَفْرِهِ وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ لِسَیْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِینَهُ لِحُطَامٍ یَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ یَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ یَفْرَعُهُ وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَی الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَکَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً وَ مِنْهُمْ مَنْ یَطْلُبُ الدُّنْیَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا یَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْیَا قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِیعَةً إِلَی الْمَعْصِیَةِ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَی حَالِهِ فَتَحَلَّی بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًی.


الراغبون فی اللّه


وَ بَقِیَ رِجَالٌ غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِکْرُ الْمَرْجِعِ وَ أَرَاقَ دُمُوعَهُمْ خَوْفُ الْمَحْشَرِ فَهُمْ بَیْنَ شَرِیدٍ نَادٍّ وَ خَائِفٍ مَقْمُوعٍ وَ سَاکِتٍ مَکْعُومٍ وَ دَاعٍ مُخْلِصٍ وَ ثَکْلَانَ مُوجَعٍ قَدْ أَخْمَلَتْهُمُ التَّقِیَّةُ وَ شَمِلَتْهُمُ الذِّلَّةُ فَهُمْ فِی بَحْرٍ أُجَاجٍ أَفْوَاهُهُمْ ضَامِزَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ قَرِحَةٌ قَدْ وَعَظُوا حَتَّی مَلُّوا وَ قُهِرُوا حَتَّی ذَلُّوا وَ قُتِلُوا حَتَّی قَلُّوا.

" نهج البلاغه، خطبه ۳۲"

 

منبع:مشرق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

غدیر در کلام رهبر انقلاب

عیدالله ‌الاکبر 

غدیر در آثار اسلامی ما به "عیدالله‌الاکبر "، "یوم العهد المعهود " و "یوم المیثاق المأخوذ " تعبیر شده است. این تعبیرات که نشان دهنده‌ی تأکید و اهتمامی خاص به این روز شریف است، خصوصیتش در مسأله‌ی ولایت است. آن عاملی که در اسلام ضامن اجرای احکام است، حکومت اسلامی و حاکمیت احکام قرآن است، والا اگر آحاد مردم، ایمان و عقیده و عمل شخصی داشته باشند، لیکن حاکمیت -چه در مرحله‌ی قانونگذاری و چه در مرحله‌ی اجرا - در دست دیگران باشد، تحقق اسلام در آن جامعه، به انصاف آن دیگران بستگی دارد.

اگر آنها افراد بی‌انصافی بودند، مسلمانان همان وضعی را پیدا می‌کنند که شما امروز در کوزوو، دیروز در بوسنی و هرزگوین، دیروز و امروز در فلسطین و در جاهای دیگر شاهدش بوده‌اید و هستید - ما هم در ایران مسلمان عریق و عمیق خودمان، سالهای متمادی همین را مشاهده می‌کردیم - اما چنانچه حکام، قدری با انصاف باشند، اجازه خواهند داد که این مسلمانان به قدر دایره‌ی خانه‌ی خودشان - یا حداکثر ارتباطات محله‌ای - چیزهایی از اسلام را رعایت کنند؛ ولی اسلام نخواهد بود! (بیانات به‌مناسبت عید سعید غدیر 16 / 01 / 1378) 

اگر تخلف نمی‌شد... 

امروز ما و جامعه‌ی بشری، همچنان در دوران نیازهای ابتدایی بشری قرار داریم. در دنیا گرسنگی هست، تبعیض هست - کم هم نیست؛ بلکه گسترده است، به یک جا هم تعلق ندارد؛ بلکه همه جا هست - زورگویی هست، ولایت نابحق انسان‌ها بر انسان‌ها هست؛ همان چیزهایی که چهار هزار سال پیش، دو هزار سال پیش به شکل‌های دیگری وجود داشته است. امروز هم بشر گرفتار همین چیزهاست و فقط رنگ‌ها عوض شده است. "غدیر " شروع آن روندی بود که می‌توانست بشر را از این مرحله خارج کند و به یک مرحله‌ی دیگری وارد کند. آن وقت نیازهای لطیف‌تر و برتری، و خواهش‌ها و عشق‌های به مراتب بالاتری، چالش اصلی بشر را تشکیل می‌داد.

راه پیشرفت بشر که بسته نیست! ممکن است هزارها سال یا میلیون‌ها سال دیگر بشریت عمر کند؛ هر چه عمر کند، پیوسته پیشرفت خواهد داشت. منتها امروز پایه‌های اصلی خراب است؛ این پایه‌ها را پیغمبر اسلام بنیانگزاری کرد و برای حفاظت از آن، مسأله‌ی وصایت و نیابت را قرار داد؛ اما تخلف شد. اگر تخلف نمی‌شد، چیز دیگری پیش می‌آمد. "غدیر " این است. در طول دوران دویست‌وپنجاه ساله‌ی زندگی ائمه (علیهم‌السلام) - که عمر دوران ظهور ائمه از بعد از رحلت پیغمبر تا زمان وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - هر وقت ائمه توانسته‌اند و خودشان را آماده کرده‌اند تا این‌که به همان مسیری که پیغمبر پیش‌بینی کرده بود، برگردند؛ اما خوب، نشده است دیگر. حالا ماها در این برهه‌ی از زمان، به میدان آمده‌ایم و همتی هست به فضل و توفیق الهی و ان‌شاءالله که به بهترین وجهی ادامه پیدا کند. (دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه امام صادق(علیه‌السلام) 9 / 10 / 1384) 

نباید طرح مسأله غدیر به جدایی مسلمان‌ها بینجامد 

مرحوم آقای مطهری(رضوان‌الله‌علیه) مقاله‌ای به نام "الغدیر و وحدت اسلامی " دارد؛ ایشان در آن، این مسأله را تبیین می‌کند که، طرح مسأله‌ی غدیر، چطور می‌تواند وسیله‌ای باشد برای نزدیک کردن دل‌های مسلمان‌ها به همدیگر. مرحوم علامه‌ی امینی هم عقیده‌ی شیعه را در "الغدیر " اثبات کرده است؛ اما کتاب، بیان، لحن، سلیقه و شیوه‌ی برخورد او با مسأله، طوری است که همه‌ی مسلمین را جذب می‌کند
شما تقریظهایی را که مسلمانان مصر، شام و دیگر نقاط دنیا بر کتاب ایشان نوشته‌اند، ببینید! ما باید توجه داشته باشیم که نوع طرح مسأله، طوری نباشد که به جدایی مسلمان‌ها بینجامد؛ این خیلی مهم است.

الان جمعیت انبوهی از مسلمانان دنیا به مکتب و مذهب ما معتقدند و در دنیا هم آبرومندند. هم جمهوری اسلامی در ایران و هم شیعیان در هر نقطه‌ای که هستند، مردم آبرومندی هستند و در عراق، لبنان و جاهای دیگر، مسلمان‌ها به وجود اینها افتخار می‌کنند. بنابراین باید مراقب باشیم که مسأله را طوری طرح کنیم که هم‌عقیده‌های خودمان ناراحت نشوند. البته باید عقیده‌ی خودمان را بیان و آن را تثبیت کنیم؛ اما اشتباهات و خطاها را هم برطرف کنیم. (14 / 09 / 1384) 

 

تصویری/ سخنرانی استاد رحیم‌پور ازغدی پیرامون غدیر

 

 

Get the Flash Player to see this player.

 

 

اعمال و مستحبات روز غدیر

غدیر دریایى از معارف است. فقه،  فرهنگ،  کلام،  اخلاق و تفسیر،  همه را دارد؛ ولى دریغ که گوهرهایش تا کنون استخراج نشده است،  هر چند دستان سخاوتمند امواج غدیر گاه دانه‏هاى گرانبهایى را به ساحل‏نشینانش ارزانى داشته است. در این نوشتار بر آنیم نگاهى به فقه غدیر افکنیم،  پیش از ورود به بحث توجه به چند نکته ضرورى مى‏نماید: 

مراد از فقه غدیر اعمال مستحب این روز است. روایات سى و شش عمل را در این روز مستحب شمرده‏اند که ما آنها را به ترتیب حروف الفبا ارائه مى‏کنیم. 

این تعداد حکم براى یک روز نشان از اهمیت،  حساسیت و عظمت آن دارد. در اسلام براى هیچ روزى،  هر چند بسیار مهم و مقدس،  این تعداد حکم ارائه نشده است. در برخى از روزهاى مهم مانند فطر و قربان،  عرفه و مباهله اعمال متعددى مستحب شمرده شده،  ولى اگر همه آنها را به یکدیگر ضمیمه کنیم،  با مستحبات غدیر برابرى نمى‏کنند. 

ادامه این مطلب و فهرست اعمال این روز بزرگ را می‌توانید در اینجا ببینید که برای پرهیز از طولانی شدن ویژه‌نامه پیش رو، بار دیگر در این صفحه ذکر نکرده‌ایم.

 

خطبه غدیر

خطبه غدیر از فضیلت و اهمیتی بسیار برخوردار است. خواندن این خطبه در روز عید غدیر یکی از رسوم و مستحبات وارده است. این خطبه محکم ترین سند بر ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان معصوم ایشان علیهم السلام است. دقت در مفاهیم این خطبه بصورت فردی، باعث محکم تر شدن اعتقاد ما در امامت و ولایت این بزرگواران می‌شود. نشر و فرهنگ سازی خطبه، منجر به کاهش غربت امیرالمؤمنین علیه السلام در بین مردم می‌گردد.

این کار، در حقیقت امتثال امر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند: فَلْیُبَلِّغِ‏ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ با توجه به روایاتی که با موضوع ذکر علی عبادة داریم، و این‌که خطابه ی غدیر در حدود دویست فضیلت از ایشان را بیان کرده، خواندن آن عبادت محسوب می‌شود. بنابراین دلایل، نذر خطابه و نشر آن، از نظر فقهی نذر «راجح» محسوب می‌شود. این تعبیر به تأیید مراجع بزرگ تقلید هم رسیده است. لذا با هدف کلی فرهنگ سازی خطبه ی غدیر و تعمق در مفاهیم آن، این نذر چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی ارزشمند، و ان شاءالله، مأجور خواهد بود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

ولایت فقیه مهمترین عامل استحکام درونی نظام است

ولایت فقیه مهمترین عامل استحکام درونی نظام است

رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی گفت: ولایت فقیه، مهمترین عامل استحکام درونی نظام جمهوری اسلامی است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، حسن بیگی در همایش استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران که هم اکنون در این دانشگاه در حال برگزاری است، افزود: ساخت درونی قدرت به عنوان یک ویژگی برای ملت است که در قدرت ملی متجلی می شود.
وی گفت: بقاء و سرافرازی ملی بر استحکام قدرت درونی متکی و اتکا به درون نیز در سایه عزت ملی است.
حسن بیگی در ادامه با بیان اینکه از بنیان های استحکام درونی نظام تکیه بر مبانی اسلامی، قرآنی و قانون اساسی است، گفت: مقابله با تهدیدات سخت و نرم نتیجه این استحکام و ساخت درونی قدرت ملی است که امری کلیدی و حائز اهمیت است.
رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی در ادامه با بیان اینکه دستیابی به استحکام درونی بدون فرهنگ ممکن نیست، افزود: حفظ و پایبندی به ارزشها، جهاد و مجاهدت ، حضور مردم در صحنه و تکیه نظام بر آراء ملی ، وحدت نظر مسئولان ، اقتصاد مقاومتی ، شکوفایی اقتصادی و تکیه بر ظرفیت های درون از دیگر بنیان های استحکام درونی نظام است.
حسن بیگی با اشاره به اینکه توسعه و اقتدار علمی از دیگر عوامل تعیین کننده استحکام درون است، گفت: عزم و اراده ملی ، بسیج ملی و مردمی ، ترویج فرهنگ و عمل جهادی و اقتدار نیروهای مسلح و تجهیز و آمادگی از دیگر مقوم ها و عناصر استحکام بخش نظام است.
وی در ادامه به برگزاری این همایش اشاره کرد و گفت: برای این همایش 310 چکیده مقاله به دبیرخانه همایش ارسال که در مجموع 285 مقاله پذیرفته که از میان آنها 86 مقاله برای ارائه انتخاب شده است.
رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی افزود: 65 مقاله در نشست های تخصصی ارائه خواهد شد و 21 مقاله نیز به صورت پوستر است.
حسن بیگی ادامه داد: همچنین شش جلد کتاب حاصل بخشی از پژوهش های علمی است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

 روز عرفه چه روزی است

روز عرفه چه روزی است

 
 


 

روز عرفه,روز عرفه چه روزیست

روز عرفه از اعیاد عظیم است اگر چه به اسم عید نامیده نشده و روزی است که حق تعالی بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فراخوانده و سفره های جود و احسان خود را برای ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده تر، و در خشمناک ترین اوقات خواهد بود، و روایت شده که حضرت امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را که از مردم کمک می نمود شنید، و به او فرمود: وای بر تو آیا از غیر خدا سوال می کنی در این روز و حال آن که امید می رود در این روز برای بچه های در شکم که فضل خدا شامل آنها شود و سعید گردند ...

پس در این روز در زیر آسمان روند و اعتراف و اقرار کنند نزد حق تعالی به گناهان خود تا سعادتمند گردند به ثواب عرفات و گناهانشان آمرزیده گردد و مشغول گردند به اعمال و ادعیه عرفه که از حجج طاهره علیهم السلام روایت شده است؛ برای اطلاع بیشتر به کتاب مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی اعمال روز عرفه مراجعه نمایید.

عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش میپردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز میگردند و وجه تسمیه آنرا چنین گفته اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد.

و نیز گفته اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است.

حضرت آدم (ع) در عرفات :
فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ

آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن بسوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه پذیر مهربان است.

طبق روایت امام صادق(ع)، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:

ـ چرا گریه می کنی ای آدم ؟

ـ چگونه می توانم گریه نکنم در حالیکه خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.

ـ ای آدم به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد.

ـ چگونه توبه کنم؟

جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل بهنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:

خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می گویم سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک

جز تو خدایی نیست لا الهَ الاّ اَنْتْ

کار بد کردم و بخود ظلم نمودم عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی

به گناه خود اعتراف می کنم وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی

تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی اِنَّکَ اَنْتَ اَلغَفور الرّحیمْ

آدم (ع) تا بهنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می ریخت، وقتیکه آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت......

حضرت ابراهیم (ع) در عرفات
در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).


پیامبر اسلام (ص) در عرفات
و نیز دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.

و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت:

...... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی میشود. من به شما توصیه می کنم هرکس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانت های الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی برشما حلال شده اند.

هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیری از اموال مسلمانان بر مسلمان دیگری حلال نیست مگر این که به طیب خاطر به دست آورده باشد.

خواندن دعای عرفه امام حسین (ع) بسیار نیکو و عالی است. لکن مناجات با خدا تنها به خواندن دعای عرفه نیست. خیلی خوب است که انسان از معصوم یاد بگیرد که چگونه با خدا سخن بگوید، و بلکه به همان بیان مناجات کند؛ ولی هنگامی که نمی شود، کافی است که در مسیر رفت و برگشت دانشگاه زیر لب با خدا حرف بزنید؛ خیلی صمیمی و ساده. در دل به یاد او باشید و واقعاً از او استغفار کنید و با خود عهد تازه‌ای ببندید و با این کار عرفه را به خوب درک نموده اید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

چگونه می‌شود عرفه را درک کنیم؟/ روز عرفه بهترین زمان برای استجابت دعا

چگونه می‌شود عرفه را درک کنیم؟/ روز عرفه بهترین زمان برای استجابت دعا

 

چگونه می‌شود عرفه را درک کنیم؟/ روز عرفه بهترین زمان برای استجابت دعا

در روایات آمده است اگر کسی نتوانست از روز و شب ماه رمضان بهره ببرد، روز عرفه را دریابد.

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، انگار فرصت‌هایی که از دست داده بودیم، دوباره سراغ ما آمدند و در خانه هایمان را می‌زنند. انگار منادی فریاد می‌زند؛ آن‌هایی که شب‌های قدر را درک نکردید و از آن بهره نبردید، عرفه را از دست ندهید. بیهوده نیست که امیر المومنین علی (ع) می‌فرمایند: «مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لاتُغفَرُ إلّا بِعَرَفَاتٍ برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی‏ شوند.» (دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۲۹۴) همچنین رسول خدا (ص) می‌فرمایند: «ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللَّهُ فِیهِ عَبدَاً مِنَ النّارِ مِن یَومِ عَرَفَهَ خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان را از آتش دوزخ نمی‏ رهاند.» (صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۰۷)

این فرصت گران‌بها حالا فرا رسیده و همه کسانی که کم یا زیاد از خدا فاصله گرفته اند، فرصت بازگشت به سمت معبودشان را دارند. امام صادق‏ (ع) نیز می‌فرمایند: «تَخَیَّر لِنَفسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما أحبَبتَ واجْتَهِد، فإنَّهُ (یَومَ عَرَفَه) یَومُ دُعاءٍ و مَسألَهٍ هر چه می‏خواهی برای خود دعا بخوان و [در دعا کردن] بکوش که آن روز [روز عرفه] روز دعا و درخواست است.» (التهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۱۸۲)

در خصوص این روز با فضیلت با حجت الاسلام و المسلمین محمود ریاضت کارشناس مذهبی و پژوهشگر دینی گفت و گو کردیم.

وی در‌این‌باره گفت: روز عرفه در معارف دینی ما به نام عید نامگذاری شده است، اما به مناسبت شهادت حضرت مسلم بن عقیل (ع) که اول شهید راه امام حسین (ع) است، جنبه عید بودن روز عرفه تحت الشعاع قرار گرفته است. یکی از وجوه مهم در روز عرفه، دعا و نیایش به درگاه خداوند است. فرمودند بیش از همه زمان ها، در روز عرفه دعا به اجابت نزدیک‌ است. همچنین در روایت داریم که شخصی سوال کرد، اگر ماه رمضان بر ما گذشت و کسی نتوانست به درگاه خدا کاری کند، او صبر کند سال دیگر ماه رمضان را درک کند یا تلاش کند عرفه را درک کند؟ در پاسخ آمده است که فرد باید روز عرفه را درک کند. عرفه با اینکه ۲۴ ساعت یا همان یک شبانه روز است، اما پتانسیل یک ماه رمضان را دارد.

وی افزود: کاری که انسان در ۳۰ شبانه روز ماه رمضان و در اوج شب‌های قدر نتوانست انجام دهد، می‌تواند در شب و روز عرفه بجا بیاورد. در روایت داریم که شخصی روز عرفه در حال طلب حاجت از مردم بود. امام سجاد (ع) کمی با عصبانیت خطاب به این شخص فرمود امروز هم از غیر خدا چیزی درخواست می‌کنی در حالی که روز عرفه روز درخواست از غیر خدا نیست؟! نکته دیگری که باید مد نظر قرار دهیم این است که روز عرفه یک ارتباط تنگاتنگ با وجود سید الشهدا (ع) دارد. یکی از اعمال روز عرفه، خواندن دعای امام حسین (ع) در روز عرفه است. دعای امام حسین (ع) در این روز، بسیار مفصل است و جنبه‌های اعتقادی، معرفتی و اخلاقی در آن موج می‌زند. اگر این دعا فهم و درک شود، انسان به جایگاه والایی دست پیدا کرده است.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: دعای امام حسین (ع) در روز عرفه یک کلاس معرفتی و دوره تربیتی است؛ این دعا همه بخش‌های اعتقادی، اخلاقی و عبادی دین را در خودش شکل داده است. از همه مهمتر اینکه اگر کسی بتواند در چنین روزی زائر سید الشهدا (ع) باشد، حاجاتش به مرحله استجابت نزدیکتر است؛ چراکه در غروب روز عرفه، خداوند متعال پیش از اینکه به اهل عرفات در مکه توجه کند، به زوار امام حسین (ع) نگاه ویژه‌ای می‌کند و حاجات آن‌ها را می‌دهد. در روایت است که غروب عرفه خدا به ملائکه می‌فرماید، «اِنتشرو فی الأرض» در زمین پخش شوید و حاجت هر کسی که روز عرفه را درک کرده است، بدهید؛ اما قبل از این که حاجت حاجیان در عرفات را بدهید، نگاه کنید، چه کسی زیارت امام حسین (ع) را انجام داده است؛ ابتدا حاجات آن‌ها را دهید و بعد سراغ کسانی که در عرفات بودند، بروید. مجموع این روایات نشان می‌دهد که اگر عرفه روز نیایش و دعا است و دعا از هر زمان دیگری در این روز به اجابت نزدیک است، بهترین وسیله هم برای استجابت سریع دعا، وجود سید الشهدا (ع) است.

حجت الاسلام و المسلمین ریاضت در ادامه اظهار کرد: اگر ما درِ خانه خدا می‌رویم و طلب حاجت می‌کنیم، باید با وسیله برویم و چه وسیله‌ای بهتر از امام حسین (ع). در روایت داریم بهترین وسایلی که می‌تواند ما را سریع تر از دیگر وسایل به هدفمان برساند، توسل به سید الشهدا (ع)است. خوب است که ما با توسل به سید الشهدا (ع) و از طریق دعای امام حسین (ع) و فهم عبارات ابا عبدالله (ع) در دعای عرفه ایشان را وسیله کنیم که ان شاء الله دعا‌ها و خواسته هایمان برآورده شود. در دعای عرفه می‌بینیم که امام حسین (ع) یکی بودن بعد مادی و معنوی را در مباحث معرفتی مطرح می‌کند.

این پژوهشگر دینی درباره جزئیات دعای عرفه گفت: در عبارات ابتدایی دعای عرفه امام حسین (ع) آناتومی بدن را تشریح می‌کند و خیلی با جزئیات تمام، می‌فرماید همه جزئیات جسم من می‌گوید خدا. این عبارات نشان می‌دهد ارتباط با خدا یک ارتباط روحی نیست؛ بلکه موقعی انسان موفق و مومن می‌شود که جسم و روحش خدا را عبادت کند. بعضی‌ها فکر می‌کنند عبادت فقط جنبه روحی و روحانی انسان است، اما امام حسین (ع) می‌فرمایند این شیار‌های دست و پره‌های بینی من خدا را صدا می‌زند؛ این مژه‌ها و پِلک چشمم می‌گوید خدا. این‌ها مخلوق خداست. إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ یعنی هیچ چیز نیست مگر اینکه خدا را عبادت کند. حضرت سید الشهدا (ع) به ما نشان می‌دهند که بحث عبادت و بندگی منحصر در بعد روحانی انسان نیست.

حجت الاسلام و المسلمین ریاضت در پایان اضافه کرد: انسان وقتی در بعد روحانی صعود داشته باشد و ترقی کند، جسمش مانند روح او به عبودیت و بندگی می‌رسد. به همین دلیل می‌بینیم که امام حسین (ع) به جزئیات امور مادی دقت می‌کند و این را به امور معنوی متصل می‌کند. معنویات و مادیات جدا از هم نیستند. برخی سوال می‌کنند که درک عرفه به چه معناست؟ منظور از درک عرفه، «انقطاع عن ما سوی»است، اینکه امام سجاد (ع) می‌فرمایند، در روز عرفه از هیچ کس غیر از خدا درخواست نکنید، برای درک عرفه است. در مناجات شعبانیه آمده است، إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ اگر کمال انقطاع صورت بگیرد و انسان از غیر خدا دور شود، درک عرفه محقق می‌شود. به قول امروزی‌ها باید از غیر خدا قطع امید کرد. به عبارت بهتر باید صفر تا صد امیدمان به خدا باشد. عرفه یعنی خدا را موثر در همه حالات و ابعاد و زوایای زندگی بدانیم.

منبع:باشگاه خبرنگاران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی