کتابخانه عمومی سعدی

فرهنگسرای سعدی

۱۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

دفاع مقدس - بخش 1

با پیروزی انقلاب اسلامی، اختلافات ایران و عراق شدت گرفت. بحرانی که در گذشته توسط دو ابرقدرت وقت مهار می‌شد، به بحرانی تبدیل شد که یک طرف آن کشور انقلابی ایران و طرف دیگر دو قطب جهانی قرار گرفته بودند. به عبارت دیگر، انگیزه آغازگران جنگ علیه ایران، ترکیبی از دو انگیزه منطقه‌ای و جهانی بود؛ جنگی رژیم بعث عراق در آخرین روزهای شهریور 1359 به ایران تحمیل کرد و هشت سال به طول انجامید.


دلایل آغاز جنگ


پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اختلافات ایران و عراق شدت گرفت؛ بحرانی که در گذشته توسط دو ابرقدرت وقت مهار می‌شد، به بحرانی تبدیل شد که یک طرف آن کشور انقلابی ایران و طرف دیگر دو قطب جهانی قرار گرفته بودند. به عبارت دیگر، انگیزه آغازگران جنگ علیه ایران، ترکیبی از دو انگیزه منطقه‌ای و جهانی بود. دنیای تقسیم شده به بلوک‏های شرق و غرب و منطق حاکم بر روابط و مناسبات نظام دوقطبی، هرگونه انقلابی با ماهیت دینی و اسلامی را خلاف منافع خود ارزیابی می‌کرد. در نتیجه، اجازه تولد قطب مستقلی را - که نطفه آن با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسته شده بود - نمی‌داد. از سوی دیگر، اسرائیل و کشور‌های مرتجع عرب به دلیل عدم مشروعیت مردمی، از پیروزی انقلاب اسلامی احساس نگرانی کرده و از تأثیر آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند.

 

تاریخ شروع جنگ


تحرکات عراق علیه ایران، اگرچه در سال ۱۳۵۸ ضعیف بود؛ لیکن با آغاز سال ۱۳۵۹ با بروز حوادث مهمی، چون قطع رابطه آمریکا با ایران، حمله ناموفق آمریکا در طبس و نیز دستگیری و اعدام آیت‌الله محمدباقر صدر شدت یافت. البته تجاوزات مرزی عراق در شش ماهه اول سال ۱۳۵۹ روند یکسانی نداشت، بلکه از زمان قطع رابطه امریکا با ایران تا آستانه کودتای نوژه روبه شدت گذاشت؛ در تیرماه ۵۹، با فرارسیدن زمان اجرای کودتا و در هماهنگی با کودتاچیان، از شدت اقدامات مرزی عراق کاسته شد، اما پس از کشف کودتا مجدداً در مردادماه این تحرکات روند صعودی یافت. تجاوزات عراق در شهریور ماه فوق‌العاده تشدید شد و طی سه‌دهه اول، دوم و سوم شهریورماه روند تصاعدی به‌خود گرفت. بدین گونه که در شهریور ۱۳۵۹ جنگ سرد عراق علیه ایران به جنگ گرم تبدیل شد و در ۱۶/۶/۱۳۵۹ منطقه خان لیلی به تصرف ارتش عراق درآمد. چند روز بعد، منطقه میمک و پس از آن، پاسگاه‌های رشیدیه، چیلات، بیات و نیز ارتفاع گیسکه به اشغال ارتش عراق درآمد.

 

 

اقدامات ارتش عراق در آغاز جنگ


به موازات عملیات منظم ارتش عراق در سرتاسر نقاط مرزی، دشمن به اقدامات دیگری از جمله توزیع سلاح بین عشایر خوزستان و عناصر ضدانقلاب در سراسر مرز دست زد. این اقدام تا حدی گسترده بود که در برخی شهر‌های مرزی، از جمله در مناطق کردنشین، خرید و فروش سلاح کاری عادی شده بود و بعضاً بازار گرمی داشت. همچنین، عملیات‌های نامنظم که عموماً با حمایت عراق و گاهی به دست نیرو‌های عراقی انجام می‌شد، وضعیت استان‌های مرزی را ناآرام کرده بود و تلفات فراوانی را از مردم و نیرو‌های نظامی و انتظامی می‌گرفت. مین‌گذاری در جاده‌ها، بمب‌گذاری در معابر عمومی و مراکز اقتصادی، کمین به ستون‌های نظامی و خودرو‌های عمومی و شبیخون به مراکز مختلف، از جمله این اقدامات بود.



آغاز هجوم


تهاجم هوایی

عراق هجوم سراسری خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱/۶/۱۳۵۹ با حملات هوایی آغاز کرد و ظرف چند ساعت ۱۹ نقطه مهم، از جمله فرودگاه‌های کشور را مورد هدف قرار داد.

 

تهاجم زمینی

نیروی زمینی ارتش عراق از سه جبهه به خاک ایران تهاجم کرد:

جبهه جنوبی

- دو لشکر ۳ زرهی و ۱۱ پیاده به اضافه ۲ تیپ نیروی مخصوص از محور شلمچه برای تصرف خرمشهر و آبادان.

- لشکر ۵ مکانیزه از محور کوشک با هدف هجوم به اهواز.

- لشکر ۹ زرهی از محور چزابه با هدف تصرف بستان و سوسنگرد و پیشروی به سمت اهواز.

- لشکر‌های ۱ مکانیزه و ۱۰ زرهی به ترتیب از محور فکه و محور عین‌خوش به سمت شوش، دزفول و دهلران.

جبهه میانی

- لشکر ۲ پیاده کوهستانی برای تصرف مهران.

- لشکر ۱۲ زرهی برای تصرف سومار و نفت شهر.

- لشکر‌های ۴ و ۸ پیاده کوهستانی و لشکر ۶ زرهی برای تصرف قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب.

جبهه شمالی

- لشکر ۷ پیاده برای تصرف نوسود و ارتفاعات مرزی مریوان.

عراق توان قابل توجهی را برای تأمین اهدافش در خوزستان به کار گرفت. در روز اول جنگ ۱۰۰% توان مکانیزه و ۴۰% توان زرهی‌اش را در خوزستان به کار برد و پس از توقف در جبهه میانی، توان زرهی خود در جبهه جنوبی را به دو برابر افزایش داد و ۸۰% از قدرت زرهی‌اش را در خوزستان متمرکز کرد. ضمن آنکه یک لشکر پیاده را برای کمک تیپ‌های نیروی مخصوص راهی جنوب کرد.

مقاومت


جنگ در حالی آغاز شد که هنوز بیش از ۱۹ ماه از آغاز انقلاب اسلامی نگذشته بود، نظام جمهوری اسلامی تثبیت نشده بود و در گوشه و کنار کشور حوادث مختلفی رخ می‌داد. سپاه پاسداران و کمیته انقلاب اسلامی به همراه نیرو‌های مردمی مأموریت تأمین امنیت در داخل کشور را به عهده داشتند و ارتش همچنان تا انطباق با وضعیت جدید و انقلابی فاصله بسیار داشت.


در همین حال بحران مناطق کردنشین، تمام توان آزاد سپاه و نیز درصدی از توان موجود ارتش را درگیر کرده بود. تحلیل فرماندهان نظامی مبنی بر عدم احتمال هجوم سراسری ارتش عراق، موجب بی‌توجهی به پدافند جبهه میانی و جبهه جنوبی شده بود؛ لذا هنگام هجوم سراسری عراق، نیروی خودی به‌طور کامل غافل‌گیر شد. به عبارت دیگر، درک نیرو‌های انقلابی از ماهیت دشمن و قریب‌الوقوع دانستن حمله سراسری عراق، تا زمان اشغال منطقه خان لیلی، هرگز مورد تأیید فرماندهان عالی نظامی کشور قرار نگرفت و از آن تاریخ به بعد نیز بسیج تجهیزات و یگان‌ها به کندی انجام شد. طوری که اولین یگان‌های کمکی، ۲ گردان از لشکر ۲۱ حمزه بود که چند روز پس از آغاز جنگ به منطقه عملیاتی رسید و بقیه یگان‌ها نیز پس از آنکه پیشروی دشمن متوقف شده بود، وارد منطقه عملیاتی شدند. به عبارت دیگر در بُعد استراتژی، به علت عدم تشخیص تلاش اصلی دشمن و در بُعد تاکتیک با تدبیر "دادن زمین به منظور گرفتن زمان" از سوی بنی‌صدر، زمین‌های ارزشمندی از دست رفت.

 

کسب اعتماد به نفس


هجوم عراق به کشور انقلابی و اسلامی ایران با این فرض طرح‌ریزی شده بود که ارتش نظام جدید، فاقد توان لازم است. اگرچه این فرض صحت داشت، لیکن دشمن بدون شناخت صحیح از انقلاب اسلامی، انرژی متراکم و استعداد عظیم آن را برای حل مشکلات و بحران‌های گوناگون از جمله وضعیت جنگی، باور نداشت. این در حالی بود که عناصر انقلابی نیز از توان نهفته خود تصویر روشنی نداشتند. به همین جهت روز‌های اول جنگ با ابتکار دشمن و انفعال خودی آغاز شد. اما استعداد‌های نهفته در انقلاب به تدریج بروز کرد و نیروی مسلح جدیدی را متولد ساخت که نه تنها خلأ ناشی از فروپاشی ارتش شاهنشاهی را پوشش می‌داد، بلکه عامل تعیین‌کننده‌ای در سرنوشت جنگ گردید. این استعداد شکل‌گیری سیستم نظامی منبعث از انقلاب - که به مرور در سپاه پاسداران متجلی می‌شد - هرچند که از همان روز‌های اول جنگ بروز یافت، لیکن تا رسیدن به مرحله بلوغ کامل، زمان قابل توجهی بر آن گذشت. در ابتدا، سازمان نظامی جدید نه‌تن‌ها برای دشمن ناشناخته بود و نیرو‌های انقلابی نیز پیش‌بینی روشنی از آینده آن نداشتند، بلکه برخی عوامل داخلی نیز به علت باور‌های غیرانقلابی و بعضاً ضدانقلابی، از تسریع در روند شکل‌گیری سازمان جدید جلوگیری می‌کردند.


در آغاز جنگ اشخاصی در رأس امور نظامی قرار داشتند که اولاً فاقد بینش انقلابی بودند. ثانیاً به دلیل کوچک انگاشتن ارتش عراق، نابرابری مقدورات خود در برابر دشمن را باور نداشتند. ثالثاً شیوه‌های پدافندی طراحی شده در رژیم گذشته را برای مقابله با ارتش عراق کافی می‌انگاشتند. آن‌ها با همین بینش سه عملیات بزرگ را طرح‌ریزی کردند؛ لیکن هر سه عملیات به شکست انجامید. متأسفانه این شکست‌ها هیچ تأثیر مثبتی بر بینش آنان نگذاشت. فرماندهی کل قوا (بنی‌صدر) که راه حل نظامی را مسدود شده می‌دید، به فعالیت‌های سیاسی روی آورد. وی که تنها عامل آغاز جنگ را، احساس خطر غرب از انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینیره تصور می‌کرد، در صدد برآمد رهبری امام را تضعیف کند و با کودتای خزنده علیه خط امام، اوضاع را در داخل کشور به دست گیرد تا زمینه را برای سازش با غرب فراهم کرده و با زد و بند‌های پشت پرده، برای پایان دادن به جنگ راهی بیاید.
به موازات بحرانی شدن اوضاع داخلی ایران، مواضع سیاسی عراق نیز تغییر می‌کرد؛ به طوری که شعار مذاکره برای پایان جنگ را کنار گذاشت و آشکارا خواستار تجزیه ایران شد. در حالی که بنی‌صدر با حادثه ۱۴ اسفند حرکت جدیدی را آغاز کرده بود و می‌رفت با دامن زدن به بحران داخلی، اوضاع را به نفع جناح خود سوق دهد، تلاش امامره در خنثی کردن توطئه‌های او و ایجاد جو آرامش تأثیر زیادی داشت.


بنی‌صدر و حامیانش گمان نمی‌کردند، ابتکار عمل در دست امام باشد. در این موقعیت و در حالی که چنین القا می‌شد که حذف بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا میسر نیست و ارتش از بنی‌صدر حمایت خواهد کرد، امام خمینی بنی‌صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد و این امر موقتاً به تیمسار (شهید) فلاحی سپرده شد. ارتش نیز به رغم همه القائات سوء، پایبندی خود را به امام و نظام نشان داد.


در عین حال، دشمن همچنان در فضای ذهنی خود سیر می‌کرد و به تحولات بعدی دل بسته بود. حوادثی که بعد از رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت بنی‌صدر و برکناری وی از ریاست جمهوری به وقوع پیوست، همچون حرکت مسلحانه سازمان مجاهدین خلق در نخستین روز برکناری بنی‌صدر در ۳۰/۳/۱۳۶۰، حادثه هفتم تیر که طی آن ۷۲ نفر از مسئولان نظام و نمایندگان مجلس به شهادت رسیدند، ترور‌های پی‌درپی مسئولان و قشر وسیعی از مردم و انفجار مقر نخست‌وزیری که به شهادت رئیس‌جمهور (رجایی) و نخست‌وزیر (باهنر) در ۸/۶/۱۳۶۰ منجر گردید، عراق را به تغییر و تحول احتمالی در ایران و پیروزی جناح متحد (بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق) امیدوار می‌کرد.


این امید کاذب مانع از آن شد که عراق استحکام نظام اسلامی و قدرت رهبری امامره در موقعیت‌های بحرانی را درک کند، لذا به رغم موفقیت امامره در کنترل بحران و جلوگیری از فرعی شدن مسئله جنگ و نیز تولد نیروی جدید که همزمان با عزل بنی‌صدر، بلوغ خود را در عملیات "فرمانده کل قوا" به نمایش گذاشته بود، دشمن همچنان غافل بود و زمینه‌های اساسی در جنگ را درک نمی‌کرد. از سوی دیگر، نیرویی که از دل انقلاب برخاسته بود و در عین حال هنوز به خودباوری نظامی نرسیده بود، به تدریج درمی‌یافت که گره جنگ تنها به دست نیرو‌های انقلابی باز می‌شود. به همین منظور، در حالی که در شهر‌های بزرگ روز‌های بحرانی و سختی سپری می‌شد، فرماندهان عملیاتی سپاه همچون شهید حسن باقری، برای پایه‌ریزی استراتژی جدید، با تفکر و موشکافی، تجارب به‌دست آمده در صحنه عمل را مرور می‌کردند.

 


پشتیبانی دشمن در داخل


حرکت مسلحانه سازمان مجاهدین خلق که از سه ماهه آخر سال اول جنگ آغاز شده بود و شهادت و ترور بسیاری از مسئولان و مردم عادی و بی‌دفاع را در پی داشت، در سال دوم جنگ با تحرکات وسیع سازمان مجاهدین خلق در ۵/۷/۱۳۶۰ آغاز شد. هواپیمای فرماندهان عملیات ثامن‌الائمه (ع) ساقط شد و رئیس حزب جمهوری اسلامی خراسان - شهید هاشمی نژاد - نیز به شهادت رسید. سپس، چهار شخصیت بزرگ روحانی (شهیدان مدنی، دستغیب، صدوقی و اشرفی اصفهانی) شهید شدند.


در این دوران، جو داخل کشور همچنان ناامن بود. سپاه پاسداران ضمن حضور موفق در صحنه‌های جنگ، ماموریت مقابله با منافقین و بازگرداندن امنیت به شهر‌ها را نیز به عهده داشت. در اجرای این مأموریت تشکیلات سازمان مجاهدین خلق شناسایی و تعداد زیادی از آن‌ها دستگیر شدند.


در بهمن ۱۳۶۰ طی یک اقدام بسیار مهم، نیرو‌های سپاه مرکزیت سازمان مجاهدین خلق را -که پس از فرار مسعود رجوی به فرانسه، به موسی خیابانی (فرد دوم سازمان) و اشرف ربیعی (همسر رجوی) واگذار شده بود- منهدم کرد.

 

بعد از موسی خیابانی، تقی زرکش ماموریت تشکیلات داخل کشور سازمان مجاهدین خلق را به عهده گرفت. در فروردین ۱۳۶۱ نیز، در اقدامی مشابه، خانه تیمی مرکزیت جدید شناسایی شد و طی عملیاتی منهدم گردید. بعد از این حادثه، سازمان مجاهدین خلق که از امنیت لازم برخوردار نبود، تشکیلات خود را به خارج از کشور منتقل کرد و تنها تیم‌های عملیاتی خود را در کشور باقی گذاشت که آنان نیز کاری از پیش نبردند و به مرور منهدم و یا متواری گشتند.


مسئله مهم دیگری که در سال دوم به وقوع پیوست حادثه آمل بود. یک گروه مائوئیستی موسوم به "اتحادیه کمونیست‌ها" به تصور آنکه پایگاه مردمی دارد، در بهمن ۱۳۶۰ در آمل، خود را "سربداران" خواند و با تعدادی کادر متوهم، یک درگیری مسلحانه در شهر آمل به راه انداخت. این اقدام به وسیله سپاه و حمایت مردم به سرعت سرکوب شد.

 

تعقیب متجاوز


هرچند تا پایان دوره آزادسازی ۸۵% از مناطق تحت اشغال دشمن آزاد شده بود، لیکن نزدیک به نیمی از مرز مشترک همچون ارتفاعات مهم مرزی قصرشیرین تا چزابه و نیز طلائیه، کوشک و شلمچه و دو شهر مهران و نفت‌شهر همچنان در اشغال دشمن قرار داشت ضمن اینکه قصرشیرین و سومار زیر دید و تیر دشمن بود. به عبارت دیگر ۲۵۰۰ کیلومترمربع از سرزمین ایران در اشغال دشمن باقی مانده بود و هیچ تضمینی برای عقب‏نشینی کامل عراق وجود نداشت. در این حال محافل سیاسی بین‏المللی در مورد اعاده حقوق جمهوری اسلامی هیچ واکنشی نشان نمی‏دادند. به این ترتیب ادامه اشغال سرزمین‏های اسلامی، ارتش شکست خورده عراق را در موقعیت برتر نگه می‏داشت، لذا چاره‏ای جز ادامه جنگ و تعقیب متجاوز نبود. در سال سوم جنگ به موازات تلاش برای آزادسازی شهر‌های سومار و مهران و برخی ارتفاعات مرزی، تعقیب متجاوز نیز در دستور کار قوای خودی قرار داشت.
از نکات مهم سال سوم جنگ، تحول در سازمان رزم سپاه بود. منحنی جذب نیرو‌های مردمی، که از عملیات ثامن‌الائمه (ع) تا عملیات بیت‌المقدس رشد فوق‌العاده‌ای را نشان می‌داد، از عملیات بیت‌المقدس تا عملیات رمضان ثابت ماند. فرماندهان سپاه پاسداران که علت این وضعیت را محدودیت سازمان رزم خودی می‌دانستند، درصدد گسترش آن برآمدند. بر همین اساس، بعد از عملیات رمضان، سازمان رزم سپاه تغییرات کلی یافت. در عملیات والفجر مقدماتی سازمان رزم جدید به طور کامل وارد صحنه نبرد شد، لیکن عدم موفقیت عملیات، سپاه را به این نتیجه رساند که رشد کمی سازمان سریع‌تر از رشد کیفی آن بوده است؛ لذا پس از عملیات مزبور سازمان رزم سپاه مجدداً اصلاح شد.


عدم موفقیت در عملیات رمضان - که با هدف تعقیب متجاوز در منطقه شلمچه به اجرا درآمد - اتحاد نظر مسئولان سیاسی و فرماندهان نظامی کشور در زمینه ادامة جنگ بعد از عملیات بیت‌المقدس را به اختلاف نظر در این باره تبدیل کرد. از آن پس سیاستمداران تنها با انگیزه کسب یک پیروزی نظامی بزرگ به منظور کسب امتیازات سیاسی، با ادامه جنگ موافق بودند؛ اما نظامی‏ها با هدف کسب پیروزی مطلق نظامی به ادامه جنگ می‏اندیشیدند. این مسئله نوعی دوگانگی به وجود آورد. این دوگانگی از سال سوم جنگ آثار مثبت و منفی خود را نشان داد. میل به پایان جنگ با کسب یک پیروزی بزرگ، زمینه‌ساز آغاز تلاش دیپلماتیک در جنگ شد.

 

تحول غیر آشکار در جنگ


بعد از مسدود شدن راه پیشروی به سوی بصره در عملیات رمضان و نیز بی‌نتیجه بودن محور انتخاب شده به سمت العماره در عملیات والفجر مقدماتی، تلاش برای انتخاب زمین مناسب برای عملیات بعدی آغاز شد. حضور در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی این نتیجه را در پی داشت که طراحان سپاه به اهمیت منطقه هورالعظیم پی ببرند، لذا پس از این عملیات، شناسایی‌ها در هور آغاز شد. این اقدام که ابتکار جدیدی در جنگ محسوب می‌شد، می‌بایست در نهایت اختفا و پوشش انجام شود. همچنین به موازات شروع شناسایی منطقه، سپاه اولین گام خود را برای تشکیل سازمان رزم آبی - خاکی برداشت. این اقدام با تشکیل قرارگاه نوح نبی (ع) شکل گرفت. رعایت مسائل حفاظتی ایجاب می‌کرد که قرارگاه مزبور نیز تحت پوشش عمل کند. به این ترتیب فعالیت‏های شناسایی، ایجاد تحولات لازم در سازمان و نیز تهیه تجهیزات آبی - خاکی یک سال به طول انجامید و در نهایت، عملیات "خیبر" آغاز شد. در این عملیات اگرچه بیش از ۴۰% از اهداف موردنظر تأمین نشد، لیکن این نتیجه بسیار مهم را در پی داشت که نیرو‌های خودی قادرند از نقاط پیش‏بینی نشده، به عمق مواضع دشمن نفوذ کنند. این مهم حاکی از آن بود که هرگونه برنامه‏ریزی دشمن برای ناکام گذاردن ایران برای دست‏یابی به اهدافش در جنگ، نامطمئن خواهد بود. بر این اساس، می‏توان گفت که سال چهارم جنگ، سال تزلزل اساسی در افکار طراحان نظامی دشمن است.


 آغاز اقدامات سیاسی


نتایج عملیات‌ها در سال‌های سوم و چهارم جنگ، این احساس را القا می‌کرد که جنگ حالت فرسایشی به خود گرفته است؛ لذا استکبار غرب از یک سو برای فشار به ایران، به تقویت عراق اهتمام می‌ورزید؛ و از سوی دیگر برای بازگذاردن راه‌های بازگشت ایران به اردوگاه غرب، می‌کوشید به ایران نزدیک شود. در این راستا، اقداماتی از قبیل: انتقال فن‌آوری پیشرفته نظامی و نحوه تهیه سلاح‌های کشتار جمعی به عراق، سکوت در برابر بمباران‌های شیمیایی و کمک به آن کشور برای حمله به کشتی‌های تجاری و نفتی و تأسیسات صنعتی ایران از یک سو، و نیز اقداماتی همچون سفر گنشر وزیر خارجه آلمان به تهران به نمایندگی از ۷ کشور صنعتی جهان در سال چهارم جنگ، مؤید این ادعاست.

 

به موازات اقدامات بلوک غرب، ابرقدرت شرق نیز می‌کوشید از وضعیت جنگ سود جوید. شوروی‌ها از یک طرف با تقویت ارتش عراق به ویژه نیروی هوایی آن و ارسال هواپیما‌های میگ ۲۵ به عراق، نیروی هوایی عراق را قادر ساختند بالاتر از سقف بُرد پدافند هوایی ایران، پرواز کرده و به سادگی در آسمان تهران حضور یابد. در عین حال، آن‌ها به لیبی اجازه دادند، موشک‌های دوربرد در اختیار ایران قرار دهد. به این ترتیب، شوروی می‌کوشید ابتکار عمل در جنگ را به دست گیرد.


تغییر توازن به سود ایران


حمایت سیاسی و نظامی جهان از عراق روزبه‌روز افزایش می‌یافت. کمک‌های اطلاعاتی امریکا به عراق، تسهیل در انتقال تکنولوژی پیشرفته تسلیحاتی به این کشور و نیز حمایت مالی و ارسال تجهیزات پیشرفته، ارتش عراق را به رغم آسیب‌های فراوان تقویت کرده بود.

 

در وضعیتی که توان دشمن فقط از جنبة پیاده نظام به ۵۵۰ گردان پیاده می‌رسید و توان سپاه برای آفند از ۸۰ گردان تجاوز نمی‌کرد، اعتقاد برخی بر این بود که با توان موجود می‌توان به یک عملیات پیروزمندانه دست یافت و جنگ را به پایان رساند. گروهی معتقد بودند که ضرورت ادامه جنگ غیرقابل انکار است، گرچه با توان موجود میسر نباشد. مبتنی بر این اعتقاد، امام خمینی در آستانه ششمین سال جنگ، حکم تشکیل سه نیرو را به سپاه ابلاغ کرد. سپاه که از سال ۱۳۶۲ به فعالیت دریایی پرداخته و قرارگاهی را به همین منظور تشکیل داده بود و مسئولیت فرماندهی یگان موشکی کشور را نیز بر عهده داشت، برای اجرای این فرمان آماده بود؛ اما تحقق این فرمان به زمان و امکانات و نیز پشتیبانی و حمایت مسئولان کشور نیاز داشت.


سپاه برای اجرای عملیات موفق، حداقل به ۳۰۰ گردان نیاز داشت. ولی کشور برای تجهیز این تعداد گردان آماده نبود؛ لذا سپاه بر سر دوراهی اعلام عدم امکان ادامه جنگ و یا قبول ادامه جنگ با امکانات موجود، راه‌حل دوم را پذیرفت و به توان موجود بسنده کرد. تنها راه تقویت سپاه با اعزام بزرگ نیرو‌های بسیج تحت عنوان سپاهیان محمد (ص) میسر می‌شد. به این ترتیب، سپاه توانست ۱۴۰ گردان وارد صحنه عملیات والفجر ۸ کند و طی ۷۵ روز جنگ با ارتش عراق، منطقه آزاد شده را حفظ نماید. این اولین عملیات بزرگ سپاه بود که بدون حضور ارتش به اجرا درآمد و پیروزمندانه نیز به پایان رسید.


سال ششم، سال ورود نسبی دولت در جنگ نیز می‌باشد. تشکیل ستاد پشتیبانی جنگ با مسئولیت معاون نخست‌وزیر و به کارگیری برخی وزارت‌خانه‌ها و کارخانه‌های دولتی، نقش جدیدی را در جنگ به دولت بخشیده بود. در عین حال این اقدام مفید، تمام نیازمندی‌های جبهه را برطرف نمی‌کرد.


اصلی نبودن مسئله جنگ، تأثیرات ناشی از تحریم‌های بلندمدت اقتصادی، و نیز تعهد دولت به عادی نگه‌داشتن وضعیت زندگی مردم، مانع از نقش تعیین کننده دولت در جنگ بود. حضور دولت علی‌رغم مؤثر و مفید بودنش، تحولی در جنگ ایجاد نکرد. به عبارت دیگر، به آن معنا که دولت در عراق نقش داشت و به گونه‌ای که در تمام جنگ‌های مهم روی داده است، هرگز تمام امکانات کشور وارد جنگ نشد و یا زمینه‌های لازم برای ورود دولت در جنگ به وجود نیامد.


استراتژی دفاع متحرک عراق


ارتش عراق پس از هجوم سراسری پنج ساله و نسبتاً ناموفق خود، در لاک دفاعی فرو رفت. اگرچه در این مدت، تلفات سنگینی بر تجهیزات و نیروی انسانی ارتش عراق وارد آمد؛ لیکن پشتیبانی همه‌جانبه ارتجاع عرب و ابرقدرت جهانی از طریق حمایت‌های سیاسی، کمک‌های نقدی، سرازیر کردن تجهیزات و امکانات و ارائه همفکری و مشاورت نظامی، نه تنها این ارتش رو به افول را سرپا نگه داشت، بلکه به تدریج بر قوت و قدرت آن افزود. علاوه بر آن، عوامل جدیدی از جمله اعطای مجوز استفاده از سلاح‌های شیمیایی و نیز موشک‌های دوربرد و مورد هدف قرار دادن مراکز مسکونی و اقتصادی، از فروپاشی ارتش دشمن جلوگیری کرد.

 

بر همین اساس، ارتش عراق که در ابتدای جنگ ۲۰۲ هزار نیرو داشت، تا پایان سال ۱۳۶۴ نزدیک به ۲۲۰ هزار کشته، زخمی و اسیر داده بود و از ۳۵۳۰ تانک و نفربر تحت اختیار خود در آغاز جنگ، نیز تا این زمان ۵۲۹۰ دستگاه منهدم و یا به غنیمت گرفته‌شده‌بود. با این‌حال، درآغاز سال ۱۳۶۵ ارتش عراق حدود ۵۸۵۰ تانک و نفربر و ۵۴۰ هزار نفر پرسنل در اختیار داشت.


در این وضعیت و در پی عملیات موفق والفجر ۸ و شکست تلاش‌های ۷۵ روزه ارتش عراق برای عقب راندن قوای خودی از منطقه فاو و در نتیجه تغییر توازن سیاسی - نظامی به نفع جمهوری اسلامی، ارتش عراق با به‌کارگیری شیوه‌ای جدید در جنگ کوشید تا از لاک دفاعی خارج شده و حالت تهاجمی به خود بگیرد. این اقدام می‌توانست ضمن جبران بخشی از شکست‌های رژیم عراق، روحیه ارتش آن کشور را ترمیم کند؛ بنابراین به سپاه‌هایش که در سراسر مرز مستقر بودند، مأموریت داد تا در نقاط ضعیف و قابل رخنه خطوط پدافندی، در مناطقی که از اهمیت نسبی برخوردارند، به عملیات بپردازند. بر همین اساس، در هجوم نسبتاً موفق به مهران - که نقطه اوج این تحرکات بود - عراق جرأت یافت اتخاذ استراتژی جدیدی موسوم به دفاع متحرک را رسماً اعلام کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

سخن بزرگان

اغلب شکست های زندگی برای افرادی رخ داده که موقع تسلیم شدن نمی دانستند چقدر به موفقیت نزدیک شده اند.

 “توماس ادیسون”

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

شهریار

 

 

شهریار در ۱۱ دی ماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز متولد شد. دوران کودکی را - به علت شیوع بیماری در شهر - در روستای اجدادی‌اش خشگناب واقع در شهرستان بستان‌آباد سپری کرد. پدرش «میرآقا بهجت خشگنابی» و به روایتی «سید اسمعیل موسوی» نام داشت که در تبریز وکیل بود.
پس از پایان سیکل (راهنمایی) در تبریز، در سال ۱۳۰۰ از تبریز رهسپار تهران شد و تحصیلش را در مدرسهٔ دارالفنون تا سال ۱۳۰۳ و پس از آن در رشتهٔ پزشکی ادامه داد.
شهریار در اوایل تحصیل پزشکی در تهران عاشق ثریا دختر عبدالله امیرطهماسبی می‌شود و چند سال با یکدیگر نامزد بودند. اما در نهایت آن دختر با چراغعلی سالار حشمت معروف به امیراکرم ازدواج می‌کند. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکترا، تحصیلش را به‌علت شکست عشقی و ناراحتی و خیال و پیش‌آمدهای دیگر، ترک کرد.
اولین کتاب شعر شهریار به کوشش ابوالقاسم شیوا متخلص به «شهیار» دوست صمیمی شهریار در سال ۱۳۰۸ منتشر گردید.
شهریار در جوانی در تهران با بزرگان هنر و ادب همنشینی و دوستی داشت از جمله با: ابوالحسن صبا، محمدتقی بهار و عارف قزوینی.در سال‌های بعد نیز با نیما یوشیج، هوشنگ ابتهاج، کریم امیری فیروزکوهی و برخی دیگر از هنرمندان دوستی و رابطه داشت.
پس از سفری چهارساله به خراسان، برای کار در ادارهٔ ثبت اسناد مشهد و نیشابور، شهریار به تهران بازگشت. در سال ۱۳۱۳ که شهریار در خراسان بود، پدرش میرآقا خشگنابی درگذشت. او در سال ۱۳۱۵ در بانک کشاورزی استخدام و پس از مدتی به تبریز منتقل شد. دانشگاه تبریز شهریار را یکی از پاسداران شعر و ادب میهن خواند و عنوان دکتری افتخاری دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی تبریز را نیز به وی اعطا کرد.
در سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۰ اثر مشهور خود، حیدربابایه سلام را می‌سراید. در تیر ۱۳۳۱ مادرش درمی‌گذرد. در مرداد ۱۳۳۲ به تبریز می‌آید و با نوهٔ عموی خود به نام عزیزه عبدِخالقی ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج سه فرزند، دو دختر به نام‌های شهرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی می‌شود

شهریار پس از انقلاب ۱۳۵۷ شعرهایی در مدح نظام جمهوری اسلامی ایران سرود. وی در روزهای آخر عمر، به دلیل بیماری، در بیمارستان مهر تهران بستری شد و پس از فوت در ۲۷ شهریور ۱۳۶۷، بنا به وصیت خود در مقبرةالشعرای تبریز مدفون گشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

معرفی متنی کتاب

 

 

کتاب دلتنگ مباش توسط زینب مولایی در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات روایت فتح به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر فراز هایی از زندگانی شهید مدافع حرم، روح الله قربانی می باشد. که حاصل مصاحبه های مولف با همسر شهید و نزدیکان ایشان است.
نویسنده در خصوص چگونگی نامگذاری اسم کتاب چنین می گوید:
اسم هایی مطرح شد اما چون خود شهید روحیه ی خاص و هنری داشت بنده و انتشارات دوست داشتیم یک اسم خوب و هنری برای کتاب انتخاب کنیم. بعد از مطرح شدن چند اسم آخر به عنوان «دلتنگ نباش» رسیدیم که اشاره به یکی از خاطرات همسر شهید بعد از شهادت روح الله دارد. وقتی روح الله شهید شد چند وقت بعد زینب که خیلی دلش برای روح الله تنگ شده بود به خانه ی خودش می رود و وقتی کتابی که روح الله به او هدیه داده بود را باز می کند و می بیند روح الله روی برگ گل رز برایش نوشته بود: «عشق من دلتنگ نباش"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

قیام خونین 17 شهریور، خروش سرخ تکبیر

17 شهریور از ایام اللّه است؛ روزی که شهدا سند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را با خون خویش امضا کردند و با خروش سرخ تکبیر، کاخ سیاه استکبار را سرنگون ساختند. در 17 شهریور، مرزهای بیگانگی و جدایی در هم شکست و مردم یک پارچه به پا خاستند و به رهبری امام بت شکن، خمینی کبیر در زیر لوای توحید گرد آمدند و عاشقانه راه حسینی را برگزیدند.

  • بی شک، جمعه خونین17 شهریور، یکی از روزهای ماندگار و فراموش ناشدنی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. در این روز، مردم تهران پس از برگزاری نماز صبح، به حرکت درآمدند و شعارهای انقلابی و اسلامی سردادند. به این ترتیب شهریور، روزنه امید پیروزی و نقطه عطف تاریخ سازی را در نهضت اسلامی پدید آورد.

زمینه های شکل گیری رویداد 17 شهریور

در پی سیاست سرکوب خونین در اواخر بهار تا اواسط تابستان سال 1357 از شدت و گستره اعتراضات و فعالیتهای مخالفان رژیم تا حد زیادی کاسته شد و در تیر ماه همان سال، اوضاع کشور کاملاً رو به آرامش نهاد. ناظران خارجی و مفسران سیاسی رژیم به این جمع بندی دست یافتند که شاه پس از یک رشته در گیری با شورشیان و سرکوب مخالفان از دی ماه 1356تا خرداد ماه 1357، اکنون ابتکار عمل را به دست گرفته و کاملاً بر اوضاع مسلط است و اکنون هیچ خطر جدی رژیم را تهدید نمی کند. امّا شهریور ماه سال 1357 که مصادف با ماه رمضان بود. در شبهای این ماه مبارک، در اکثر مجالس مذهبی ومساجد از اسارت و خفقان و نبودن آزادی و توهین رژیم به مقدسات ملت ایران صحبت می شد و مردم اعتراض خود را در قالب راه پیمایی نشان می دادند. افزایش نارضایتی های مردمی، گسترش بحران و تنش داخلی که بی وقفه از آغاز ماه رمضان در سراسر کشور خود را نمایانده و سپس از آتش سوزی سینما آبادان شدت یافته بود، بار دیگر شاه و نخبگان رژیم را هراسان ساخت و به بازنگری در سیاستهای موجود وادار کرد، تا با ساز و کاری جدید آرامش را به کشور بازگردانند؛ زیرا مخالفتها با رژیم، اکنون از حد اعتراضات موردی فراتر رفته و خواستار سرنگونی نظام شاهنشاهی شده بودند.

نقش شریف امامی(نخست وزیر نالایق وقت) در بروز واقعه خونین 17 شهریور

شاه و مشاوران نزدیکش تصمیم گرفتند تا با استعفای آموزگار و یک رشته اقدامات و اصلاحات دموکراتیک، پشتیبانی ملی را ـ که اینک تصور می شد در حال از دست رفتن است ـ برای رژیم فراهم آورند. از همین رو نخست وزیر جدید جعفر شریف امامی با شعار «دولت آشتی ملی» در 5 شهریور 1357 بر کرسی صدارت تکیه زد.

شریف امامی به اصرار محمدرضا پهلوی و با این شرط که شاه در امور کشور دخالت مؤثری نکند، کابینه خویش را تشکیل داد و بلافاصله سیاستها و برنامه‏هایی ضربتی برای آرام نمودن مخالفان در پیش گرفت. قمارخانه‏ها و بسیاری از اماکن فساد را که همواره مورد تعرض انقلابیون قرار می‏گرفت، تعطیل کرد. حقوق کارمندان را بدون توجه به بحران اقتصادی کشور افزایش داد.

تاریخ و تقویم برساخته شاهنشاهی را ـ برغم آنکه خود اندکی قبل نطقی در تمجید آن ایراد کرده بود ـ منسوخ نمود. برخی از مقامهای بالای سیاسی، از جمله منسوبین به فرقه بهاییت را برکنار ساخت، صدها زندانی سیاسی را آزاد و وزارت مشاور در امور زنان را از کابینه حذف کرد و اعلام کرد که انتخابات آزاد بزودی برگزار خواهد شد و قول داد آزادیهای بیان و قلم و اجتماعات و تأسیس احزاب سیاسی مستقل اعمال خواهد گردید، با مخالفان مذاکره خواهد شد، امور مذهبی و اوقاف مورد توجه ویژه دولت قرار می‏گیرد و مقرراتی برای برخورد با فساد مالی خانواده سلطنتی وضع خواهد گشت و … .

شریف امامی و شاه که اینک به انتظار ثمرات سیاستها و شعارهای جدید خود نشسته بودند، به زودی خود را در گرداب حوادثی غوطه‏ور دیدند که بتدریج در حال برچیدن بساط سلطنت‏بود. مخالفت های مسالمت‏آمیز که از 21 رمضان به بعد، به شکلی فزاینده سراسر کشور را در برگرفته بود، با شعارها و برنامه‏های شریف امامی شتاب بیشتری گرفت.

در شب های هفتم،هشتم و نهم شهریور ماه به هنگام تظاهرات بین مردم و عوامل رژیم درگیری به وجود آمد. این درگیری منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از هم وطنان در میدان ژاله نیز شد. مهمترین راهپیمایی های آن روزها روز عید فطر در تمام نقاط ایران بود.

عید سعید فطر و 16 شهریور، سرآغاز قیام خونین

برگزاری راهپیمایی بزرگْ در روز عید سعید فطر سال 1357، سرآغاز حرکت خونین17 شهریور همان سال به شمار می رود. در این روز که مصادف با سیزدهم شهریور بود، مردم در شهرهای خمین، تهران، قم، کرج، ایلام و چند شهر دیگر، پس از برگزاری نماز عید، به حرکت درآمدند و شعارهای دینی و کوبنده بر ضد رژیم سر دادند. جواد منصوری محقق و پژوهشگر مسائل تاریخی در گفتگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، با اشاره به نقش قیام 17 شهریور در پیروزی انقلاب، گفت: در ماه رمضان 57 مساجد و هیئت‌ها بسیار پرتحرک بودند و مباحث سیاسی پرشوری را پی‌گیری کردند و سرانجام در نماز عید فطر در شهرهای مختلف با یک فضای متفاوت از سال‌های قبل مباحث سیاسی در میان مردم مطرح شد.

در تهران نیز نماز عید فطر به امامت شهید دکتر مفتح(ره) در تپه های قیطریه و با حضور دهها هزار تن برگزار شد. انبوه نمازگزاران پس از پایان مراسم نماز به همراه عابران پیاده و مردمی که همواره در طول مسیر به آنها می پیوستند، راهپیمایی بزرگی ترتیب دادند که تا آن روز سابقه نداشت. آرامش، نظم و سازماندهی تظاهرات که با هیچ برخورد قهرآمیزی به پایان رسید.

روحانیت مبارز ایران در اعتراض به کشتارهای فجیع رژیم شاه در تهران و شهرهای دیگر از اول ماه رمضان، روز پنجشنبه 16 شهریور را روز عزای عمومی و تعطیل اعلام نموده جهت بزرگداشت شهدای چند روز اخیر دعوت به راهپیمایی گسترده‌تری نمودند.

در سه روز بعد 16 شهریور، بزرگترین راهپیمایی کشور شکل گرفت که گفته می شد در تهران نزدیک به یک میلیون نفر فعالانه در آن شرکت جسته اند. در این تظاهرات، مانند راهپیمایی روز عید فطر، زنان مشارکت گسترده ای داشتند و در همین روز شعار معروف «استقلال، آزادای، جمهوری اسلامی» که عصاره خواست های ملت بود، سر داده شد. این رویدادها زنگ خطر سقوط زود هنگام دولت را به صدا درآورد.

به دلیل گستردگی و عظمت تظاهرات 16 شهریور، ارتش علیرغم حضور در خیابانها نمی توانست به خشونت یا خونریزی متوسل شود. تظاهر کنندگان که در پایان مراسم در میدان آزادی گرد آمدند، نام این میدان را از «شهیاد» به آزادی تغییر دادند.

لحظه‌ای که مردم و ارتش بهم رسیدند، سکوت معناداری در میان آنها حکمفرما شد؛ یکباره از میان جمعیت این شعار برخاست: «برادر ارتشی چرا برادرکشی؟» و به دنبال آن بر گردن سربازان و لوله های سلاح شان شاخه های گل جای گرفت. بدین ترتیب تظاهرات 16شهریور پیروزی بزرگی در روند انقلاب اسلامی ایران بود که ضمن آن ارتش در آغوش محبت ملت قرار گرفت. (1)

به هر تقدیر شاه و سران رژیم که از روند تحولات کشور سخت وحشت زده و بیمناک به نظر می رسیدند، برای مقابله با بحران و ناآرامی های رو به گسترش بلافاصله در پایان روز 16 شهریور موضوع را در دستور کار شورای امنیت ملی قرار دادند.

بر همین اساس، به دستور شاه، نشست اضطراری شورای امنیت ملی با حضور فرماندهان بلندپایه نظامی و امنیتی و اعضاء دائمی از ساعت 8 بعدازظهر 16 شهریور آغاز و تا پاسی از شب ادامه یافت.

در این نشست، رئیس ساواک گفت: راهپیمایی و ناآرامی های تهران پس از عید فطر همچنان ادامه یافته است و مطابق گزارشها و اطلاعات واصله قرار است فردا جمعه 17 شهریور آشوب و اغتشاش گسترده، کشور را فراگیرد. لذا برای جلوگیری از آن لازم است در پایتخت حکومت نظامی اعلام شود.

با بیان این موضوع شاه دستور داد که موضوع در شورای امنیت ملی بررسی شود. پس از بیان دستور جلسه هر یک از حاضران تحلیل و دیدگاه خود را پیرامون رویدادهای اخیر کشور و راهکارها و شیوه های رویارویی با آنها را ارائه دادند.

این نشست سرانجام تصمیم گرفت در تهران و یازده شهر بزرگ، قم، تبریز، مشهد، اصفهان، شیراز، آبادان، اهواز، کرج، قزوین، کازرون و جهرم حکومت نظامی به مدت شش ماه برقرار کند.

ساعت 6 بامداد روز 17 شهریور، اولین اعلامیه حکومت نظامی و برقراری آن در یازده شهر از رادیو به اطلاع مردم رسید و همچنین فرماندار نظامی تهران، ارتشبد غلام علی اویسی، ضمن اعلامیه های متعدد به مردم هشدار داد که مقررات حکومت نظامی را کاملاً رعایت کنند.

از بامداد پنجشنبه، شهر تهران به صورت یک قلعه نظامی درآمد و تانک ها و مسلسل های سنگین در نقاط حساس و مهم استقرار یافتند.

جمعه خونین

سرانجام روز حادثه فرا رسید. جمعیت معترض که از نخستین ساعات صبح دسته دسته در میدان ژاله گرد آمده بودند، از اعلام ناگهانی حکومت نظامی اطلاع نداشتند. زیرا رسانه های رژیم بویژه رادیو، تنها ساعت 6 صبح این خبر را پخش کرده بودند. هنگامی که تلاش کماندوهای رژیم برای پراکندن جمعیت اجتماع کننده و جلوگیری از راهیابی جمعیت بیشتر، به میدان ناکام ماند، خشونت آغاز گردید و مردم بی دفاع به رگبار بسته شدند. با شروع درگیری انواع سلاحهای آتشین به خدمت گرفته شد. تانکها، مسلسلها و هلی کوپترها از زمین و هوا جنگ خونینی علیه قیام کنندگان به راه انداختند. در پی آن صحنه ای به پا شد که به میدان اعدام شباهت داشت. سربازان مسلح، میدان شهدا را از چهار طرف محاصره کرده و با استقرار در پشت بامها از هر جهت مردم را با صفیر گلوله ها بدرقه می کردند.
دود غلیظی از سمت میدان برخاسته بود و با نزدیک شدن ظهر به تدریج میدان ژاله ـ که اینک واقعا به میدان شهدا تبدیل شده بود ـ در هاله ای از سکوت مرگ بار فرو می رفت. در پیرامون میدان، آنچه به چشم می آمد، جنازه شهیدانی بود که در صحنه نبرد نابرابر، هم چنان باقی مانده و خون هایی که لکه لکه، آسفالت خیابان را رنگ آمیزی کرده بود.

سایروس برآم در کتاب خود، «انقلاب ایران و مبانی رهبری امام خمینی(ره)»، درباره فاجعه 17 شهریور آورده است: ابتدا خاک اره های آغشته به بنزین را که بر کف خیابان ریخته بودند، آتش زدند و چون انبوه جمعیت هراسان در تلاطم افتاد، چند اتومبیل و اتوبوس را مشتعل ساختند. سپس فروشگاه بزرگ خیابان فرح آباد را به آتش کشیدند. آنگاه، آتش مسلسل ها را گشودند؛ بی خبر، بی امان و از همه سو؛ از زمین و از هوا، همه راههای گریز، و همه کوچه ها و خیابان های فرعی را با تانک و زره پوش مسدود کردند تا کسی را توان گریختن نباشد. هدف نه پراکنده کردن مردم و نه مرعوب ساختن آنان بود. همه گلوله ها به قصد کشت، شلیک می شد. حتی کسانی را که به خانه های دیگران پناه می بردند تعقیب می کردند و از پای در می آوردند و از رساندن خون به مجروحان و مصدومان هم جلوگیری می کردند.

گوزیچکین، سفیر وقت شوروی، در خاطراتش می نویسد، هدف دولت به هیچ وجه متفرق ساختن تظاهرکنندگان نبود، بلکه می کوشید همه کسانی را که در تظاهرات شرکت داشتند یکجا از میان بردارد. به هر حال جمع کثیری از حاضران در صحنه به شهادت رسیدند.

نظام شاه در سرکوب واقعه خونین 17 شهریور، از سربازان اسرائیلی نیز استفاده کرد. شاهدان عینی ماجرا می گفتند: سربازها خیلی بودند و بعضی از آنها موهایشان بُوربُور بود که دوزانو روی زمین می نشستند و تیراندازی می کردند و معلوم بود که خارجی هستند.

رژیمِ در حال فروپاشی، تعداد کل شهیدان 17 شهریور را 58 نفر و مجروحان این فاجعه را 205 نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظیم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام کرد. شمار دقیق قربانیان مظلوم حادثه 17 شهریور در میدان شهدا هیچ گاه مشخص نگردید، ولی به یقین، این رقم از چهار هزار تن افزون تر بود و یکی از بزرگ ترین فجایع تاریخ انقلاب به شمار می رود.

پیام امام حمینی(ره) به ملت سلحشور ایران

امام خمینی(ره)، در 18 شهریور سال 1357، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز هم‏دردی با ملت، کشتار وحشیانه رژیم شاه را محکوم و دولتِ آشتیِ ملی را، دولتی تحمیلی و غیر قانونی اعلام کردند. ایشان فرمودند: «... چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می‏خورد. آری این چنین است راه امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام و سرور شهیدان امام حسین علیه‏السلام ... ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می‏شد ... باید علما و روشن‏فکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران که تصمیم گرفته‏اید خود را از شر رژیم شاه خلاص گردانید، در رفراندمی که در سوم و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید، به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد ... 17 شهریور مکرِّر عاشورا و میدان شهدا مکرِّرِ کربلا و شهدای ما مکرِّرِ شهدای کربلا و مخالفان ما مکرِّرِ یزید و وابستگان او هستند.»

پیام 17 شهریور

در بامداد17 شهریور، خونین کمان از لاله زار ژاله به سوی افق روانه شد و تا ظهر آن روز، سراسر ایران زمین را گلگون کرد. در روز 17 شهریور 57، دو فریاد از گلوی ستم دیدگان مظلوم بلند بود که این دو، دو پیام در برداشت: نخستین فریاد «درود بر خمینی» بود که او فریادگر «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود و دومین فریاد «مرگ بر شاه» بود که این پیام را می رساند: «لا اله الا اللّه » و یا به زبان مردم: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». آری طنین این فریاد که صدایش در آن روز در هر کوی و برزن و در هر شهر و روستای ایران به گوش می رسید، هیچ گاه از طنین نیفتاد تا این که انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانید. آن روز، گلوله ها فریاد را رساتر کرد و و از آن پس، میلیون ها انسان در سراسر میهن اسلامی، همان فریاد را تکرار و همان پیام را ابلاغ کردند

مهم ترین پیامدهای 17 شهریور

1. تردید و تزلزل در اراده سیاسی رژیم شاه

  به دنبال کشتار 17 شهریور، رژیم در رویارویی با ملت‏ سخت‏ به تردید و تزلزل افتاد؛ زیرا شیوه ‏های مرسوم، اعم از سرکوب و سازش در عمل شکست ‏خورده بود. اجرای حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت ‏برقراری امنیت و آرامش تلقی می‏شد، نتیجه عکس بخشید.
  چند روز پس از واقعه ‏17شهریور هنگامی که «شریف امامی» برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس می‏رفت، دست کم ‏9 نفر از نمایندگان فریادزنان صلاحیت «‏شریف امامی» را زیر سؤال بردند، که البته در نهایت رأی اعتماد را از مجلس اخذ کرد.(2)

2. تعمیق شکاف بین مردم و حکومت پهلوی

  17 شهریور، شکاف میان حکومت و ملت را عمیق تر کرد و امکان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. بدین‏ترتیب واقعه ‏17شهریور به اعتبار میانه‏روها و هواداران اندیشه اعاده مشروطیت ‏سلطنتی به نحو اجتناب‏ناپذیری آسیب وارد نمود؛ زیرا، دولت آشتی ملی بیش از دو هفته نتوانست به وعده‏های خود وفادار بماند و در 17شهریور نقاب دروغین از چهره خود برافکند. توجیه‏ناپذیری این رویداد، راه مسالمت میان شاه و مخالفان را برای همیشه بست. بنابراین، هنگامی که امکان  راه حل سیاسی با رژیم از بین رفت، انقلاب در مسیر تازه‏ای افتاد و شتاب بیشتری گرفت. از این دیدگاه رویداد 17شهریور باعث انسجام فکری و اتحاد عملی مخالفان شد و همگان به این نتیجه رسیدند که تنها یک راه برای نجات جامعه ایران باقی مانده است و آن خروج شاه و سقوط رژیم او و استقرار یک نظام مطلوب است.

 3. حکومت نظامی و تزلزل ارتش

  حوادث ‏17شهریور و ادامه حکومت نظامی، انسجام و اراده ارتش را متزلزل ساخت. استقرار طولانی مدت ارتش در میدانها و چهارراهها و مراکز مهم شهر، موجب فرسایش آنان می شد. ارتش می‏بایست تحت فرمان فرمانداریهای نظامی و شورای امنیت استان عمل کند که خواه‏ناخواه با هیات دولت و سایر مراکز قدرت در نحوه و اجرای فرمانهای حکومت نظامی اختلاف نظر می‏یافت. این واقعیت‏ با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با بدنه نیروهای مسلح از نظر گرایشهای سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت، موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان، سخت تضعیف می‏کرد.(3)

 4. آمریکا و تحوّلات پس از 17 شهریور

  دو روز پس از 17شهریور «اردشیر زاهدی»، سفیر ایران، در واشنگتن با «وارن کریستوفر»، معاون وزارت خارجه آمریکا، دیدار نمود. «کریستوفر» ضمن تأکید بر حمایت دولت آمریکا از ایران، خواستار رعایت اعتدال در اجرای حکومت نظامی شد؛ امّا «زاهدی» ادعا کرد که کمونیستهای سازمان یافته تظاهرات را ترتیب می‏دهند و دولت آمریکا همراه با نیروهای اپوزیسیون، توطئه براندازی شاه را تدارک دیده است. «کریستوفر» این اتهام را زشت و ناروا خواند و گفت تضعیف اعتماد به نفس شاه در این زمان مهمترین عامل بروز و گسترش شورشهاست.(4)

 5. هجرت امام خمینی(ره) از نجف به پاریس

  «شریف امامی» در آغاز تصدی نخست‏وزیری و درباره برنامه‏ها و سیاست های دولت آشتی ملی در مورد بازگشت آیت‏الله خمینی اعلام کرده بود که بازگشت ایشان به کشور بلامانع است.(5) در پی آن در تاریخ ‏  7 شهریور1357 - و پس از تقریبا 15 سال - روزنامه اطلاعات عکس امام را در صفحه اول خود چاپ کرد و از اعزام هیاتی به منظور مذاکره و بازگشت ایشان به نجف خبر داد، امّا رهبر انقلاب در همان روز، نخست‏وزیری «شریف امامی» را «نیرنگ شیطانی شاه‏» خواند و پیشنهاد آشتی با روحانیان را «وعده پوچ و فریبکارانه‏» دانست و مردم را به مقاومت و مبارزه تشویق کرد.(6) با وقوع حادثه ‏17شهریور، امام، شاه را مسئول مستقیم کشتار مردم دانست و خواستار انهدام رژیم شاهنشاهی شد.

 6. گسترش اعتصابات و از پا درآمدن دولت

  مهمترین ویژگی دور تازه اعتصابات که در اندک زمانی پس از کشتار 17شهریور آغاز شد، ماهیت کاملاً سیاسی آن بود که با هدف از پادرآوردن رژیم و فلج‏ساختن آن صورت می‏پذیرفت. در روزهای دوم و سوم مهر همان سال، اعتصاب وسیع کارکنان پالایشگاه آبادان به نشانه همبستگی با سی هزار تن از کارگران اعتصابی نفت در تهران، اهواز، گچساران و آغاجاری به راه افتاد. به تدریج ‏شرکت مخابرات، راه‏آهن، ذوب‏آهن، بنادر و کشتیرانی، بازاریان، معلمان، دانشگاهیان و سایر مؤسسات اعتصابات را وسعت ‏بیشتری بخشیده و اعتصاب‏کنندگان خواستار کناره‏گیری شاه و ایجاد جمهوری اسلامی شدند. این اعتصابات به ویژه در شرکت نفت‏ سبب رکود عمده‏ترین منبع درآمد ارزی کشور و حتی دشواری دستیابی به نفت جهت مصارف انرژی، حمل و نقل و سوخت‏ حرارتی برای منازل شد. در نتیجه دولت در پی اختلال در سیستم اقتصادی در انجام تعهدات داخلی و بین‏المللی با تنگناهای فلج‏کننده‏ای روبرو شد. دولت آمریکا نیز در پی توقف پرداختهای ایران، برنامه فروش جنگ‏افزار نظامی را تا روشن ‏شدن اوضاع سیاسی تهران به حالت تعلیق درآورد.(7)

 پی نوشتها:

1. دبیرخانه مرکزی ائمه جمعه، رویدادها، تهران، دبیرخانه، مرکزی ائمه جمعه، چاپ اول، 1370هـ.ش، ص423 و 421.
2. آرشیو اسناد مرکز انقلاب اسلامی، ص279.
3. حسین فردوست و دیدگاه وی نسبت‏به شریف امامی در کتاب: ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات، ج1، 1371هـ.ش، ص581.
4. نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج‏ساله ایران: از کودتا تا انقلاب، تهران، رسا، چاپ چهارم، ج2، 1373هـ.ش، صص94- 95.
5. نجاتی، غلامرضا؛ همان، ج2، ص83.
6. صحیفه نور، ج1، صص 568- 569.
7. مایکل له دین، شاه و کارتر، ترجمه مهدی افشار، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، 1371هـ.ش، ص251.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

۷۲ سخن عاشورایی


علیرضا مختار پور قهرودی

این کتاب در ۲۹۶ صفحه، گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ا‌ی(مدظله‌العالی) درباره‌ی مسائل مختلف مربوط به نهضت حسینی را ارائه کرده که از خرداد ۱۳۶۸ تا تیرماه ۱۳۹۰ در محافل و مجالس گوناگون ایراد و در قالب ۷۲ سخن جمع‌آوری شده است.

کتاب «۷۲ سخن عاشورایی» به همت علیرضا مختارپور قهرودی جمع‌آوری و تدوین شده است و دارای یک فهرست تفصیلی است که بر اساس ترتیب زمانی رخدادها تنظیم گردیده است

📚 در این کتاب هم می‌توانید دلایل قیام امام حسین(ع) را از زبان معظم‌له بخوانید و هم عبرت‌ها و درس‌های عاشورا را. نکاتی هم درباره شرایط شرکت در مجالس عزاداری سیدالشهدا(ع) و ویژگی‌های یک مجلس عزاداری خوب در این کتاب بر اساس بیانات ایشان آمده است. کتاب 72 سخن عاشورایی، راهنمای مطالعه موضوعی هم دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

من و کتاب


این کتاب مجموع بیانات مقام معظم رهبری  در  مورد کتابخوانی  و  وضع  موجو‌د جامعه با محوریت کتابخوانی نوشته شده  ، از انتشارات سوره مهر میباشد و در شش فصل نوشته شده
 انچه در این کتاب بیش از هر چیزی نظر  خواننده   را  جلب میکند  سیر مطالعاتی مقام معظم رهبری میباشد
 شاید در نگاه  اول هر  خواننده ایی در این فکر  و گمان باشد که ایشان فقط به  مطالعه کتابهای دینی و در نهایت  دفاع   مقدس   را  مطالعه میکنند ولی نگاه ایشان در این کتاب به  نقش  و  اهمیت  کتابخوانی  و جایگاه کتاب ومطالعه درکشور و نیز میزان  اهمیت  کتاب و در اخر  چه باید کرد در این زمینه میباشدو ارائه راه  کار  برای قرار  دادن  وقتی برای مطالعه  برای  تمامی  اقشار  بویژه جوانان میباشد.
 مقام  معظم  رهبری  بجز کتابهای دینی  و  دفاع   مقدس   کتابهای نویسندگان  بزرگی  همچون  جان شیفته  اثر  رومن  رولان  بینوایان
 اثر  ویکتور هوگو  به رمان سرخ و
 سیاه اثر استاندال تا جنگ و صلح اثر تولستوی تسلط کامل داشته و به این مانند است که چندین بار کتاب را مطالعه کرده اند
 در  زمینه  دفاع مقدس  بر کتابهایی همچون خدا  حافظ  کرخه ، فرمانده من ، زنده باد کمیل،لشکر خوبان ،من زنده ام  تنفیذ نوشته و  به  طرز فوق العاده زیبایی به تفسیر آنها پرداخته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

هویت

 

 

 

انسان برای آنکه حافظه‌اش خوب کار کند، به دوستی نیاز دارد.
گذشته را به یاد آوردن، آن را همیشه با خود داشتن، شاید شرط لازم برای حفظ آن چیزی است که تمامیّت منِ آدمی نامیده می‌شود. 

برای آنکه من کوچک نگردد، برای آنکه حجمش حفظ شود، باید خاطرات را، همچون گل‌های درون گلدان، آبیاری کرد، و این مستلزم تماس منظم با شاهدان گذشته، یعنی دوستان، است. 

آنان آیینه‌ی ما هستند، حافظه‌ی ما هستند؛ از آنان هیچ چیز خواسته نمی‌شود، مگر آنکه گاه‌به‌گاه این آیینه را برق اندازند تا بتوانیم خود را درآن ببینیم.

     📕 هویت'

✍🏻 #میلان_کوندرا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

تشویق کودکان به مطالعه 8 گام برای علاقمندکردن کودکان به کتاب خواندن

بی‌شک یکی از لذت‌بخش‌ترین روش‌های تشویق برای کودکان همراهی والدینشان برای خواندن کتاب است. این کار هم باعث افزایش توانایی گفتاری و نوشتاری کودک خواهد شد و هم دایره لغات کودک را افزوده و حس کنجکاوی وی را بیدار کرده و سبب تشویق به مطالعه کتاب‌های گوناگون خواهد شد.

 
 

کتاب خواندن بچه ها

 

1. الگوی خوبی برای کودکتان باشید

برای این کار کتابخانه‌ کوچکی در منزل تهیه کنید و آن را پر از کتاب‌های مختلف کنید. طبقات پایین‌تر را برای کودکان در نظر بگیرید. هرگز کودکتان را مجبور به کتاب خواندن نکنید زیرا کودکان به‌ آسانی از والدین خود تاثیر می‌پذیرند کافی است خودتان کتاب را بردارید و چند ساعتی کتاب بخوانید.
 

2.  کودکتان را با کتابخانه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها آشنا کنید

از آنجا که کتابخانه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها کتاب‌های گوناگون و وسوسه کننده‌ای دارند به همین دلیل برای بچه‌ها جذاب هستند و توجه آن‌ها را جلب می‌کنند و با تکرار رفت‌وآمد به این مکان‌ها قطعاً کودکان هم به کتاب و کتاب‌خوانی علاقه‌مند خواهند شد.

بیشتر بخوانید

 7 روش برای علاقه‌مند‌کردن کودکان به انجام‌ تکالیف

3. با هم کتاب بخوانید

یکی دیگر از روش‌های تشویق کودکان به مطالعه خواندن شعر  و داستان از همان دوران نوزادی برای آنهاست. بی‌شک یکی از لذت‌بخش‌ترین روش‌های تشویق برای کودکان همراهی والدینشان برای خواندن کتاب است. این کار هم باعث افزایش توانایی گفتاری و نوشتاری کودک خواهد شد و هم دایره لغات کودک را افزوده و حس کنجکاوی وی را بیدار کرده و سبب تشویق به مطالعه کتاب‌های گوناگون خواهد شد.

در کنار دیگر هدیه‌هایی که برای کودکان در مناسبت‌های گوناگون تهیه می‌کنید کتاب را نیز بگنجانید و از آن به عنوان هدیه‌ای ارزشمند یاد کنید

 

4. کتاب مناسب انتخاب کنید

در آغاز کتاب‌هایی را انتخاب کنید که تصاویری واضح، ساده و رنگی داشته باشد که کودک هر روز در دنیای پیرامون خود می‌بیند. بهتر است هر صفحه، یک یا دو تصویر بدون جزییات پیچیده داشته باشد. با بزرگ‌تر شدن کودکان کتاب‌های متنوع‌تری برایش تهیه کنید. کتاب‌هایی با تصاویر گوناگون و جزئیات بیشتر، کتاب‌هایی در اندازه و شکل‌های مختلف اما باید دقت کنیم که چه کتابی و با چه محتوایی برای کودکمان تهیه می‌کنیم. کتابی را انتخاب کنید که مناسب با سن و جنس و روحیات کودکان باشد. توصیه می‌شود تا هر هفته همراه با کودکتان برای تهیه کتاب به باغ کتاب و یا دیگر کتاب‌فروشی‌های سطح شهر بروید و سعی کنید سلیقه کودک نیز در تهیه کتاب اعمال شود.

کتاب

5.  با صدای بلند کتاب بخوانید

زمانی که با صدای بلند برای کودکان کتاب می‌خوانید باعث می‌شود تا توجه کودک به کتاب بیشتر شده و درک مطلب بهتری داشته باشد.
 

6. کتاب هدیه بدهید

در کنار دیگر هدیه‌هایی که برای کودکان در مناسبت‌های گوناگون تهیه می‌کنید کتاب را نیز بگنجانید و از آن به عنوان هدیه‌ای ارزشمند یاد کنید.
 

7. کتابی تهیه کنید که فیلمش هم وجود داشته باشد

ابتدا کتاب را برای کودکتان بخوانید و سپس به تماشای فیلم بنشینید. بعد از تماشای فیلم نکاتی را که در کتاب‌ خوانده بودید ولی در فیلم نبود را پیدا کرده و با هم مرور کنید این کار باعث افزایش دقت و توجه کودک می‌شود.
 

کتاب خواندن

8. سوال طرح کنید

چند تا از کتاب‌های مختص گروه سنی کودکتان را مطالعه کنید و از آن‌ها سوال‌هایی طرح کنید و بعد از او بپرسید و برای راهنمایی جهت پیدا کردن پاسخ کتاب‌های موردنظرتان را به‌ عنوان منبع در اختیارش قرار دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی

چگونه مطالعه مفید و موثر داشته باشیم؟

۱. ابتدا نگاهی اجمالی به کل مطلب بیاندازید

پروفسور «بیل کِلِم» از دانشمندان علم عصب شناسی، این روش را یکی از کارآمدها تکنیک ها در به خاطر سپردن اطلاعات موجود در یک متن می داند.

پروفسور کِلِم در این باره می گوید، لازم نیست که برای انجام این کار تمام متن به طور کامل خوانده شود و نگاهی اجمالی برای آنکه بدانید قرار است چه موضوعی را مطالعه کنید می تواند کافی و بسیار کارآمد باشد.

 

۲. بر روی صفحات نوت برداری کنید

هرگز بدون در دست داشت مداد به خواندن هیچ نوع کتابی مبادرت نکنید. زیر برخی از جمله های کتاب که مهم یا برای تان جالب تر هستند خط بکشید. حتی می توانند دور پاراگراف هایی را که آنها را مهم و جالب تلقی می کنید را نیز به طور کامل خط بکشیدید.


۳. در مورد آنچه مطالعه می کنید از خودتان سئوالاتی بپرسید

این کار خصوصا در هنگامی که یکی از کتاب های درسی خود را مطالعه می کنید، بسیار کارآمد است. به عنوان مثال از خودتان بپرسید که ایده اصلی این بخش از کتاب چیست و به خود پاسخ بدهید.


۴. تاثیرپذیری، تداعی و تکرار را به کار گیرید

اگر خود را عمیقا متاثر از آن چیزی که می خوانید قلمداد کنید آن وقت خواهید توانست تصویری ذهنی از آن جریان را برای خود به وجود آورید.

برقراری ربط موضوعی کار دیگری است که باید انجام دهید. میان آنچه خوانده اید ارتباط برقرار کنید. مثلا ممکن است نام یکی از شخصیت های کتاب شباهتی به یکی از دوستان تان داشته باشد، آن فرد را در ذهن خود تداعی کنید.

و در نهایت تکرار است که می تواند موثر باشد. هرچقدر مطالب بیشتری بخوانید ذهن شما بهتر کار می کند و حافظه تان قوی تر می شود. اگر نمی خواهید هرآنچه را که خوانده اید دوباره تکرار کنید، با هایلایت کردن بخش های مهم تر، آنها را برای مرور مجدد آماده کنید.


۵. اطلاعات موجود در کتاب یا متنی را که خوانده اید با دیگران مبادله کنید

«پیتر دلیتل» روانشناس آموزشی بر این باور است که اگر می خواهید مطالبی را که می خوانید به خاطر داشته باشید آنها را با دیگران مبادله کنید.

کاربران بسیاری هم با این نظر هم عقیده هستند و بر این باورند که خصوصا در مورد مطلبی که تازه آموخته شده اگر به دیگران توضیح داده شود، بهتر در خاطر خواهند ماند.


۶. با صدای بلند مطالعه کنید

دکرت «آرت مارکمن» که روانشناس است در «سایکولوژی تودی» می نویسد: “تکنیک مطالعه با صدای بلند، به شما کمک خواهد کرد که نکات کلیدی را که نیاز به به خاطر سپردن آنها دارید را بهتر در خاطر داشته باشید. با این کار یعنی زمانی که گوش ها آن مطالب را می شنوند به خاطر سپردن شان راحت تر می شود.


۷. برای مطالعه از صفحات کاغذی استفاده کنید

اگرچه مطالعه الکترونیکی سبب خواهد شد کتاب یا کتاب هایی را با خود در سفرهای درون و برون شهری حمل نکنید اما پژوهش های علمی نشان داده اند که استفاده از این ابزار می توانند قدرت حافظه را کاهش دهند.

در یکی از این مطالعات، به خاطر سپردن اتفاقات موجود در داستان را میان دو گروهی که کتاب را با صفحات کاغذی یا از روی «کیندل» مطالعه کرده بودند را مورد بررسی قرار دادند. نتایج علمی بدست آمده نشان داد گروهی که کتاب را به صورت صفحات کاغذی می خوانند، جزئیات بیشتری از حوادث آن را به خاطر می آورند.

دکتر «آن مانگن» علت این امر را برقراری تماس دست ها با صفحات کتاب می داند. البته در مورد افرادی که به خواندن الکترونیکی عادت کرده اند، ممکن است جریان کمی متفاوت باشد.

با این حال مطالعه دیگر خانم مانگن بر روی دانش آموزان دبیرستانی نشان داد که آن گروهی که از روی کتاب مطالعه می کنند، درک بالاتری از مطالبی که خوانده اند در مقایسه گروهی با که این کار را از روی کامپویتر انجام می دهند دارند.

همچنین بخوانید: چگونه سریع درس بخوانیم

۸. به صورت غیر یکنواخت مطالعه کنید

پروفسور «بن یی. ژائو» استاد کامپیوتر در این باره می گوید اینکه بخواهید تمام آن صفحاتی را که مطالعه می کنید را به خاطر داشته باشید، عملا امکان ندارد. به جای این کار به صورت غیر یکنواخت مطالعه کنید. وی ادامه می دهد:

“منظور من از چنین مطالعه ای این است که تلاش نکنید که همه مطالبی را که مطالعه می کنید به صورت یکنواخت به خاطر بسپارید. به جای چنین کاری، تمرکز خود را روی مفاهیم کلیدی بگذارید. اگر بیشتر توجه خود را روی این نوع مطالب بگذارید، خواهید توانست آنها را با ربط های منطقی، بهتر به خاطر آورید.”


۹. از روش یادداشت برداری «کورنل» استفاده کنید

این روش که خود شامل ۵ مرحله است به یادآوری مطالبی که می خواهید در خاطر بسپارید بسیار کمک خواهد کرد. این ۵ بخش که در وب سایت دانشگاه کورنل نیز منتشر شده از قرار ذیل هستند:

  • ضبط کردن: از آنچه می خوانید نوت برداری کنید
  • سئوال: بر اساس آنچه نوت برداری کرده اید، طرح پرسش کنید و آن سئوال ها را نیز یادداشت کنید.
  • از حفظ گفتن: آنچه نوت برداری کرده اید را پوشانده و آن سئوال هایی که طرح کرده اید را پاسخ دهید.
  • بازتاب: در مورد مطالب عمیق تر تفکر کنید.
  • مرور: هفته ای حداقل ۱۰ دقیقه به یادداشت های خود رجوع و آنها را مرور کنید.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مهرداد جدیدی