کتاب خوب بخوانیم: پیامبر و قصه هایش نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری ناشر: نشر جمال
احتمالا : ۱.حرفهای نسنجیده زیاد میزنیم. ۲. خیلی حرفهای تکراری میزنیم. ۳. دایرهی واژگان ما بسیار محدود است. ۴. بخش استدلالی ذهن ما تقریبا تعطیل است. ۵. استعداد عوامگرا شدن را پیدا میکنیم. ۶. مستعد پذیرش شایعات هستیم. ۷. اهمیت تفاوت میان انسانها را کشف نمیکنیم. ۸. توان و انگیزه یادگیری ما کاهش مییابد. ۹. با واژه نقد بیگانهایم. ۱۰. زمینه استقرار و تداوم اقتداگرایی را فراهم میآوریم. ۱۱. از حقوق شهروندی خود و دیگران آگاه نیستیم. ۱۲. حاکمان مستبد را خوشحال میکنیم. ۱۳. راحت تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیریم. ۱۴. یا در همه زمینهها، اظهارنظر میکنیم یا اصلا توان اظهارنظر نداریم. ۱۵. جهل مرکب داریم، یعنی نمیدانیم که نمیدانیم! ۱۶. گرفتار توهم دانستن هستیم و به اشتباه فکر میکنیم میدانیم. ۱۷. دامنهی لذت ما محدود است. ۱۸. احتمالا ...
. با قلم سردار دلها قاسم سلیمانی در کوچههای کودکیاش قدم بزنیم، ذرهای از مهر مادری و لقمه حلال پدریِ سردار را بچشیم، تا بفهمیم که مردی به وسعت دریاها چگونه دریادل شد.
۲۶ رجب، مصادف با سالروز وفات حضرت «ابوطالب» ۱۴۲۸ سال پیش (به روایتى) در ۲۶ رجب سال ۱۰ بعثت، حضرت ابوطالب، عمو و و یاور پیامبراسلام(ص) به دیار باقی شتافت. ابوطالب (عبد مناف یا عمران قرشی) عمو و حامی بزرگ پیامبر اسلام(ص) و ازشخصیتهای بزرگ قریش بود. پدرش عبدالمطلب و مادرش فاطمه دختر عمرو بود. حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب مانند بیشتر رؤساى قریش مردى تاجر بود و پس از درگذشت پدرش بر اساس وصیتش سرپرستى پیامبر اسلام(ص) را از هشت سالگى بر عهده گرفت. در سفرى که حضرت محمد(ص) را براى تجارت با خود به شام برد، بشارت پیامبرى آن حضرت را از راهبى به نام «بحیرا» شنید و در حراست از پیامبر تلاش بیشترى از خود نشان داد. ابوطالب مردی سخاوتمند، با درایت، بانفوذ، صاحب رأی، اندیشه و عدالتمدار بود که قبایل عرب مکه قبولش داشتند و او را داور خود میشناختند. او نیز در داوری جانب حق را نگه میداشت و با وجود این، مردی تنگدست، اما بلند طبع بود. وی مردی سخنور و شاعر بود. اشعار وی در مجموعهای با عنوان «دیوان ابوطالب» گردآوری شده است. از مشهورترین قصاید او «قصیده لامیه» است. حضرت محمد(ص) که به توصیه ابوطالب با حضرت خدیجه(ع) ازدواج کرده و از توانایی مالی برخوردار بود، در سال قحطی، برای کاستن از بار عموی خود، یکی از پسران او، امامعلی(ع)، را در خانه خود پذیرفت و به تربیتش همت گماشت. ابوطالب منصب رفادت و سقایت (مهمانداری و آبرسانی حاجیان) را از پدر به ارث برده بود، ولی به دلیل تنگدستی، این منصب را در عوض بدهیای که به عباس بن عبدالمطلب داشت، به او واگذار کرد. پس از بعثت نیز ابوطالب، یاور و پشتیبان همیشگى پیامبر بود و در حمایت از ایشان دریغ نمىکرد. ابوطالب در حالى که با دیگر مسلمانان در شعب ابوطالب، در محاصره مشرکان مکه بود، درگذشت در همان سال حضرت خدیجه همسر با وفاى پیامبر نیز وفات کرد و رسول خدا(ص) بر اثر شدت غم و اندوه، آن سال را «عام الحزن» یعنى سال حزن و اندوه نامیدند. ابوطالب چهار پسر و یک دختر داشت. پسران او به ترتیب سن «طالب»، «عقیل»، «جعفر» و «امامعلی(ع) بودند که هر کدام ده سال با هم فاصله داشتند و دختر او «امامین» نام داشت و همسر «هبیره مخزومی» بود. فرزندان ابوطالب همگی از تنها همسر او فاطمه بنت اسد دخترعموی وی بودند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «وقتی ابوطالب از دنیا رفت، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت: "ای محمد، از مکه بیرون برو که دیگر یاوری در آنجا نداری."» رسول خدا (ص) اندکی پس از ارتحال عمویش، ابوطالب، وارد خانه او شد. ابوطالب را در پارچهای پیچیده بودند. رسول خدا با عمویش اینگونه سخن گفت: «ای عمو، مرا که یتیم بودم سرپرستی کردی، در کوچکی پرورشم دادی و در بزرگی یاریم کردی. خداوند از جانب من به تو پاداش خیر دهد.» آن گاه به امام علی(ع) فرمان داد که پدرش را غسل دهد. سال نهم بعثت را که سال مرگ ابوطالب و خدیجه بود، عام الحزن (سال اندوه و غم) نامیدهاند. با مرگ ابوطالب، شورش قریش علیه رسول خدا به طور جدّی آغاز شد.
همزمان با هفدمین سالروز تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور؛ نخستین جشنواره سرود «آوای کتابخانه» برگزار میشود نهاد کتابخانههای عمومی کشور با هدف ترویج کتابخوانی و ترغیب شاعران توانمند به تولید اشعار فاخر در حوزه کتابخوانی، کتابدار و کتابخانه اقدام به برگزاری جشنواره سرود با عنوان «آوای کتابخانه» میکند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، با توجه به اهمیت کتابخوانی در تعالی جامعه و تاثیرگذاری زبان شعر در فرهنگ سازی و گرایش بیشتر مردم به این امر، همزمان با هفدهمین سالروز تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور نخستین جشنواره سرود با عنوان «آوای کتابخانه» برگزار می شود. این جشنواره با رویکرد تاکید بر ضرورت گسترش فرهنگ کتابخوانی و جایگاه کتابخانههای عمومی و کتابداران، استفاده از سرود به عنوان تاثیرگذارترین نوع شعر، در ترویج کتابخوانی و توسعه کتابخانه ها، شناسایی استعدادها و ظرفیت های فرهنگی و هنری در اعتلای جایگاه کتابخوانی، نهادینه کردن فرهنگ مشارکت عمومی در فعالیتهای ادبی کتابخانهها و ایجاد تحول فرهنگی در خدمات کتابخانهها در دستور کار نهاد کتابخانههای عمومی قرار گرفته است. موضوعات محوری موضوعات محوری در نظر گرفته شده برای این جشنواره عبارتند از: - نقش کتابخانه، کتابدار و کتابخوانی در تعالی جامعه - نقش کتابدار در ترویج کتابخوانی - نقش کتابخانه و خدمات اجتماعی آن در توسعه فرهنگ کتابخوانی - دیدگاه جامعه نسبت به کتابدار و کتابخانه - تبدیل کتابخانه ها به پایگاه اجتماعی و پاتوق های فرهنگی - نقش پذیری کودک و نوجوان از کتابخوانی، کتابدار و کتابخانه نگاه نو و خلاقانه به موضوع، سادگی و ماندگاری در اذهان عمومی و پرهیز از تاثیرپذیری و مشابهت آثار از ارکان آثار ارائه شده به دبیرخانه این جشنواره هستند. ارسال اثر - آثار ارسالی در تمامی گروه های سنی ویژه مخاطبان کودک، نوجوان و بزرگسال و همچنین آثار با گویشهای محلی (ترجیحا همراه ترجمه) پذیرفته می شود - آثار ارسالی می بایست جدید بوده و پیش از این به جشنواره های دیگر ارسال و یا چاپ نشده باشند - آثار باید حتماً با موضوعات فراخوان تطبیق داشته باشد - هر شاعر امکان ارسال حداکثر چهار اثر به دبیرخانه جشنواره را دارد مهلت شرکت در جشنواره علاقه مندان می توانند از روز ۱۷ اسفند ۱۳۹۹ تا ۱ خرداد ۱۴۰۰ با مراجعه به سامانه مسابقات الکترونیک کتابخوانی به نشانی (www.samakpl.ir) در این جشنواره شرکت کنند. جوایز جشنواره - لوح تقدیر و جایزه نقدی ۲۰ میلیون ریالی به ۵ اثر برگزیده - لوح تقدیر و جایزه نقدی ۱۵ میلیون ریالی به ۹ اثر تقدیری - لوح و تقدیر و جایزه نقدی ۱۰ میلیون ریالی به ۳ اثر استعدادهای شعری زیر ۲۰ سال همچنین ۱۷ اثر برگزیده این جشنواره به چاپ خواهد رسید. لازم به ذکر است ارسال آثار صرفاً از طریق سامانه مسابقات الکترونیک کتابخوانی (www.samakpl.ir) امکان پذیر بوده و به آثار ارسالی خارج از فرایند قید شده ترتیب اثر داده نخواهد شد. علاقه مندان می توانند برای کسب اطلاعات بیشتر با رایانامه mahafeladabi@iranpl.ir مکاتبه کنند یا با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۹۵۱۴۹۳ تماس بگیرند.
نویسنده: محمدعلی دیباجی انتشارات سوره مهر متن تقریظ مقام معظم رهبری: «بسم الله الرحمن الرحیم، شرح خاطرات طلاب رزمنده جوان که ضمناً شرح گوشههایی هرچند کوتاه از مجاهدات معصومانه آنان نیز هست، در این کتاب با قلمی و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوهی نو است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پختهتر شود بسی شیواتر خواهد شد. خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها میدهد و در آزمایشهای دشوار زندگی با مردم شریک میگردد. این طلبههای جوان و خوش روحیهاند که اگر مدارج تحصیل را طی کنند رهبران برجسته باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دین زندگیساز. حوزهی علمیه بیشک از پرورش چنین طلاّب و روحانیونی به خود میبالد و احساس رضایت از انجام وظیفهی تاریخی خود که همواره بحمدالله بدان موفق بوده است میکند. تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه این کتاب در ایام 15 شعبان و مابعد آن که بهزیارت قم رفته بودم، دست داد.» معرفی کتاب: مبارزه روحانیون در جبهههای هشت ساله ما مردانه بود. یکدست و یکرنگ، درست مثل دل بسیجیها؛ بسیجیهایی که رو به دل امام خویش «قنوت عشق» میگرفتند. «تیپ 83 » نام کتابی است که ما را به دیدار بعضی از آن مردانگیها میبرد. این کتاب، دومین مجموعه از خاطرات روحانیون رزمنده است که از طرف واحد ثبت خاطرات تیپ مستقل 83 امام جعفر صادق(ع) روحانیون رزمی- تبلیغی (در سال 1370) تهیه، جمع بندی و تدوین شده است . تمام مطالب کتاب «تیپ 83 »، بر اساس گفته راویان نگاشته شده است. سید محمدعلی دیباچی آن را تقریر کرده و در 12 قسمت و 107 صفحه، خواندنی کرده است.
آمریکا از طریق ایجاد رعب و وحشت ، به طور علنی یا غیر علنی ، با استفاده از شبکه واحد ارتباطات در سراسر جهان ، مخالفین خود را به آن جا می کشاند که حتی جرات ارزیابی نظام میلیتاریستی آمریکا را به خود ندهند ؛ اگر نه ، در مواردی چون جنگ ویتنام و یا جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که موقعیتی تاریخی برای ارزیابی قدرت او فراهم گشته است ، همواره سستیِ بنیاد و پوکی و پوشالی بودن خود را آشکار ساخته ... اما از یک سو باز هم با حیله های سیاسی و اقتصادی و از سوی دیگر از طریق سلطه گسترده خویش بر تبلیغات جهانی ، با حیله های گوناگونِ تخریب اطلاعاتی ، کار را ظاهراً و فقط_ظاهراً به نفع خود فیصله داده است . و لذا آن کس که ضعیف تر است از قدرت آمریکا بیش تر می ترسد و انسان هایی وارسته و قدرتمند چون حضرت امام خمینی (ره) که پای بر فرق همه تعلقات نهاده اند و ترس را در وجود خویش کشته اند ، به حقیقت می دانند و می گویند که آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند .
میگویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او میگوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. ⇦ مرد کشک ساب میرود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد. بعد از مدتی شاگرد میرود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز میکند و مشغول فرنی فروشی میشود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد میشود. ⇦ کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او میگوید: «تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.»