۲۶ رجب، مصادف با سالروز وفات حضرت «ابوطالب» ۱۴۲۸ سال پیش (به روایتى) در ۲۶ رجب سال ۱۰ بعثت، حضرت ابوطالب، عمو و و یاور پیامبراسلام(ص) به دیار باقی شتافت. ابوطالب (عبد مناف یا عمران قرشی) عمو و حامی بزرگ پیامبر اسلام(ص) و ازشخصیتهای بزرگ قریش بود. پدرش عبدالمطلب و مادرش فاطمه دختر عمرو بود. حضرت ابوطالب بن عبدالمطلب مانند بیشتر رؤساى قریش مردى تاجر بود و پس از درگذشت پدرش بر اساس وصیتش سرپرستى پیامبر اسلام(ص) را از هشت سالگى بر عهده گرفت. در سفرى که حضرت محمد(ص) را براى تجارت با خود به شام برد، بشارت پیامبرى آن حضرت را از راهبى به نام «بحیرا» شنید و در حراست از پیامبر تلاش بیشترى از خود نشان داد. ابوطالب مردی سخاوتمند، با درایت، بانفوذ، صاحب رأی، اندیشه و عدالتمدار بود که قبایل عرب مکه قبولش داشتند و او را داور خود میشناختند. او نیز در داوری جانب حق را نگه میداشت و با وجود این، مردی تنگدست، اما بلند طبع بود. وی مردی سخنور و شاعر بود. اشعار وی در مجموعهای با عنوان «دیوان ابوطالب» گردآوری شده است. از مشهورترین قصاید او «قصیده لامیه» است. حضرت محمد(ص) که به توصیه ابوطالب با حضرت خدیجه(ع) ازدواج کرده و از توانایی مالی برخوردار بود، در سال قحطی، برای کاستن از بار عموی خود، یکی از پسران او، امامعلی(ع)، را در خانه خود پذیرفت و به تربیتش همت گماشت. ابوطالب منصب رفادت و سقایت (مهمانداری و آبرسانی حاجیان) را از پدر به ارث برده بود، ولی به دلیل تنگدستی، این منصب را در عوض بدهیای که به عباس بن عبدالمطلب داشت، به او واگذار کرد. پس از بعثت نیز ابوطالب، یاور و پشتیبان همیشگى پیامبر بود و در حمایت از ایشان دریغ نمىکرد. ابوطالب در حالى که با دیگر مسلمانان در شعب ابوطالب، در محاصره مشرکان مکه بود، درگذشت در همان سال حضرت خدیجه همسر با وفاى پیامبر نیز وفات کرد و رسول خدا(ص) بر اثر شدت غم و اندوه، آن سال را «عام الحزن» یعنى سال حزن و اندوه نامیدند. ابوطالب چهار پسر و یک دختر داشت. پسران او به ترتیب سن «طالب»، «عقیل»، «جعفر» و «امامعلی(ع) بودند که هر کدام ده سال با هم فاصله داشتند و دختر او «امامین» نام داشت و همسر «هبیره مخزومی» بود. فرزندان ابوطالب همگی از تنها همسر او فاطمه بنت اسد دخترعموی وی بودند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «وقتی ابوطالب از دنیا رفت، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت: "ای محمد، از مکه بیرون برو که دیگر یاوری در آنجا نداری."» رسول خدا (ص) اندکی پس از ارتحال عمویش، ابوطالب، وارد خانه او شد. ابوطالب را در پارچهای پیچیده بودند. رسول خدا با عمویش اینگونه سخن گفت: «ای عمو، مرا که یتیم بودم سرپرستی کردی، در کوچکی پرورشم دادی و در بزرگی یاریم کردی. خداوند از جانب من به تو پاداش خیر دهد.» آن گاه به امام علی(ع) فرمان داد که پدرش را غسل دهد. سال نهم بعثت را که سال مرگ ابوطالب و خدیجه بود، عام الحزن (سال اندوه و غم) نامیدهاند. با مرگ ابوطالب، شورش قریش علیه رسول خدا به طور جدّی آغاز شد.