روز بزرگداشت سعدی گرامی باد.
#کتاب زن آقا نخستین تبلیغنگاره موجود، از نگاه یک همسر_طلبه است. این کتاب، خاطرات مستند خانم زهرا کاردانی، از سفر تبلیغیاش در ماه مبارک رمضان است. سفرنامهای که پیش از آن، با کسب مقام_اول جشنواره اشراق، نظر داوران را به خود جلب کرده بود. کتابی که روایتگر ۳۲ برش داستانی از این سفر تبلیغی سی روزه است. در این کتاب، روستا، مسجد، زمینهای کشاورزی، مردم و اتفاقات، از نگاه دقیق و جزئی یک زن روایت شده است. نویسنده بعد از ورود به روستا؛ به محیط و اعتقاداتی وارد میشود که برای خود و خوانندگان، جدید و گاهی وهمآلود است. کشف واقعیتهای ترسناک و عبور از آن خود یکی از پررنگترین کششهای درام «زنآقا» است. کاردانی میگوید:در ماه رمضان ۹۶ به یکی از روستاهای استان فارس اعزام شدیم. روستایی با چند هزار جمعیت و کلی امکانات که به شدت اهل خرافات و جادو بودند. به محض ورود به این روستا، متوجه شدیم که چه میزان خرافات در این روستا پررنگ است. دختران و زنان در این روستا خیلی به رمالی به نام «کل مراد» مراجعه و دعاهای مختلفی از او خریداری می کردند. برشی از کتاب زنآقا : ظهر بود. قبل از نماز در زدند. پیرزن آبله رویی بود. گیسهای حنا بستهاش را از وسط باز کرده بود. جثه درشتی داشت. چادرش را به گردن بسته و یک آفتابه روی دوش گرفته بود. فهمیدن حرف هایش از بقیه راحت تر بود. واضح و کم لهجه صحبت میکرد. جلوی در میخواست دستم را ببوسد که اجازه ندادم. اخم هایش را کشید توی هم و گفت حتما توی گوش سیدعلی باد رفته یا بهش بو خورده و یک سری تشخیصهایی که ازش سر در نمیآوردم. آفتابه را داد دستم و گفت: «این کریشکه! بچه را میبری حمام. خوب سر و بدنش رو میشوری. آخرِ کار این آفتابه رو می ریزی روی تمام بدنش. فهمیدی؟» اسمش چقدر هندی بود. و هند چقدر به جادو و اینجور خرافات نزدیک. لابد یک جوری آن محلول به جادو و جنبل مرتبط بود. توی آفتابه را نگاه کردم. آبِ سیاهی لب پَر میزد. بوی عجیب و تلخی داشت. ترکیب پودر بال مگس با استخوان مارمولک آفریقایی و خون پشه!؟ تصورش هم چندش آور بود.
دعای روز ششم مبارک ماه رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم.
اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهی رَغْبـةَ الرّاغبینَ.
خدایا، مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن و از موجبات خشمت دورم بدار،بحق احسان ونعمتهای بی شمار تو ای حد نهایی علاقه واشتیاق مشتاقان.
۳۰ فروردین روز علوم آزمایشگاهی
، سالروز گرامیداشت حکیم سید اسماعیل جرجانی بنیانگذار علوم آزمایشگاهی است.
این حکیم از اولین دانشمندان و اساتید ایرانی می باشد . حکیم اسماعیل جرجانی از اولین اساتید و دانشمندان ایرانی بود که در زمینه آزمایشگاه و علوم آزمایشگاهی کار کرده است. این حکیم بزرگوار نسبت به مبانی علم ژنتیک کاملا واقف بوده و با پیاده سازی علم ژنتیک مولکولی در ایران، فعالیت های آزمایشگاهی بسیاری را به ثمر رسانده است. بیش از ۸۰درصد آثار حکیم جرجانی به زبان فارسی است و در بسیاری از دانشگاه های بزرگ دنیا برای تدریس مورد استفاده قرار می گیرد.
#مناسبتی
۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران گرامی باد.
راهاندازی «نهضت خوانش آثار سعدی»
در محافل ادبی نهاد مهدی رمضانی، معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد با اشاره به توجه و تأکید رهبر فرزانه انقلاب در ضرورت پرداختن به آموزههای اجتماعی و تربیت اخلاقی، و توجه به آثار سعدی؛ و عزم نهاد با دستور کار قرار دادن خوانش آثار سعدی در محافل ادبی، گفت: قریب به یکسال و نیم از راهاندازی محافل ادبی نهاد کتابخانههای عمومی کشور میگذرد و این محافل توانستهاند با همراهی جمعی از پیشکسوتان و استادان عرصه شعر و ادب از طریق اجرای برنامههای متعدد فرهنگی و ادبی در گسترش جریانهای اصیل زبان و ادبیات فارسی مؤثر باشند.
کتاب «ولایت و حکومت:
بیانات مقام معظم رهبری درباره ولایت و حکومت»
مباحثی در باب مفهوم ولایت، حکومت الهی و حاکم اسلامی، تنظیم شده از بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنه ای معرفی کتاب ولایت و حکومت ناشر: موسسه ایمان جهادی صهبا این کتاب شامل مجموعه بیانات حضرت آیت الله خامنه ای در ارتباط با موضوع ولایت و حکومت که از سال 1353 تا 1390 توسط ایشان ایراد شده است. این پراکندگی زمانی، خود به سه بخش اساسی قابل تقسیم است. بخش اول شامل بخشی از سخنرانی های پیوسته ایست که در ماه مبارک رمضان سال 1353 ایراد شده و طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن نام دارد؛ این نامی است که توسط خود ایشان، در همان ایام انتخاب شده است. در این سخنرانی های سلسله وار، مباحث بسیار مهمی درباره ولایت و حکومت مطرح شده است که در کتاب خواهید خواند. البته مباحث طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، مطالبی سرشار از معارف ناب است که شامل موضوعات ایمان، توحید، نبوت و ولایت است که جا دارد به صورت یکجا و در کنار هم دیده و خوانده شوند. بخش دوم شامل مجموعه ی نماز جمعه هاست و بیانات ایشان در خطبه هایی که در دوران ریاست جمهوری، در سال های 1362 و 1363 و 1366 ایراد شده است.مباحثی که از خطبه های نماز جمعه برای این کتاب انتخاب شده و به طور مفصل به آن پرداخته شده، مسئله ولایت و حکومت است. در این کتاب از بیست و پنج خطبه نماز جمعه، در ذیل این بحث استفاده شده است که بیش از شصت درصد از کتاب را شامل می شود. بخش سوم شامل بعضی سخنرانی های پراکنده در دوران ریاست جمهوری و رهبری ایشان است که به خوبی فضاهای خالی بحث را تکمیل کرده اند. در دوران رهبری، فرصت هایی همچون عید غدیر خم و همچنین دیدار با اعضای مجلس خبرگان، این فرصت را برای ایشان مهیا می کرده است که به این مباحث بپردازند.
#زیبایی_انسان_در_چیست؟
روزی شاگردان نزد حکیم رفتند و پرسیدند: استاد زیبایی انسان در چیست؟
حکیم دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: به این دو کاسه نگاه کنید، اولی از طلا درست شده و درونش زهر است و دومی کاسهای گِلی و درونش آب گواراست؛ شما کدام را انتخاب میکنید؟ شاگردان جواب دادند: کاسه گلی را. حکیم گفت: آدمی نیز همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درون و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیبا کنیم نه صورتمان را ...
داستان دوم
#مراقب_باشید_بزرگی_اسم_مشکلات_از_پای_درتان_نیاورد "مراد،" ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻫﺎﻟﯽ روستا ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ رﻓﺖ ﻭ در راه برگشت، به ﺷﺐ خورد و از قضا در تاریکی شب ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﺳﺨﺖ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺣﯿﻮﺍﻥ غالب ﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ ﻭ ﺍﺯ آنجاییکه ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪ، ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺵ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ آﺑﺎﺩﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ روستا، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﺍﺵ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺑﺎﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﺁﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ، مراد ﯾﮏ شیر ﺷﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ! مراد ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺍﺳﻢ ﺷﯿﺮ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻏﺶ ﮐﺮﺩ. ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺷﺪﻩ ﺷﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ است! ﻭﻗﺘﯽ به هوش آمد از او پرسیدند: «برای چه از حال رفتی؟» مراد گفت: «فکر کردم حیوانی که به من حمله کرده یک سگ است!» مراد بیچاره ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ یک سگ به او حمله کرده است وگرنه ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻭﻝ ﻏﺶ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺭﺍﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯽﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﻢ ﯾﮏ ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺑﺠﻨﮕﯿﺪ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﺗﺎﻥ ﻣﯽﺁﻭﺭﺩ.
داستان سوم
#پهلوان_بی_طاقت مردی به پهلوانِ قوی هیکلی ناسزا گفت. پهلوان بسیار عصبانی شد به طوریکه از شدت عصبانیت از دهانش کف بیرون زد و بر سرِ ناسزاگو فریاد بسیاری کشید! صاحبدلی از آنجا عبور میکرد و پهلوان عصبانی را دید و پرسید: چرا پهلوانِ به این شجاعی چنین میکند؟ گفتند: کسی به او ناسزا گفته است. صاحبدل گفت: هزار مَن وَزنه بلند میکند چطور طاقت ناسزا ندارد؟ او در بدن، پهلوان است ولی در روح، ناتوان ... مَردی به آن نیست که مُشت بر دهان کسی بزنی اگر مَردی دهانی شیرین کن. گلستان سعدی کتابخانه عمومی ملامحسن فیض کاشانی: هر شب ساعت ۲۱ یک داستان کوتاه .﷽ مرگ ناگهانی و اهمیّت صلوات مرحوم قطب الدّین راوندی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از ابوهاشم جعفری حکایت نماید: روزی شخصی به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام وارد شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللّه! پدرم مرده است و دارای اموال و جواهراتی بسیار می باشد، که من از محلّ آن ها بی اطّلاع هستم. و من دارای عائله ای بسیار سنگین هستم، که از تامین زندگی آن ها عاجز و ناتوان می باشم. و سپس اظهار داشت: به هر حال من یکی از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فریاد من برسی و مرا از این مشکل نجات دهی. امام جواد علیه السلام در پاسخ به تقاضای او فرمود: پس از آن که نماز عشای خود را خواندی، بر محمّد و اهل بیتش علیهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهی دید؛ و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه می نماید. آن شخص به توصیه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب دید، به او گفت: پسرم! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد علیه السلام برسان. هنگامی که آن شخص از خواب بیدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد. و چون به آن جا رسید، پس از اندکی جستجو اموال را پیدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد علیه السلام آورد و جریان را برای حضرت بازگو کرد. و سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد علیهم السلام را این چنین گرامی داشت؛ و از شما را از بین خلایق برگزید، تا مردم را از مشکلات و گرفتاری ها نجات بخشید.
ناشر: گروه اسلام برای کودکانم
مجموعه مهمانی خدا
صفحه جلد دوم مجموعه مهمانی خدا: ۶۸ صفحه مجموعه بادبادک: ۱۰۰ ۳ کتاب مخصوص کودک و نوجوان در ماه مبارک رمضان مجموعه داستانهای محمد و محیا و مجموعه بادبادک .
کتاب مهمانی خدا بستهای است که برای هر روز از ماه رمضان یک قصه و یک فعالیت دارد. شخصیتهای اصلی داستانها، خواهر و برادری هستند به نامهای محمد و محیا که داستانهایی مبتنی بر آیات و نشانههای خلقت و نعمتهای خداوند را رقم میزنند. در خلال هر داستان، این خواهر و برادر فعالیتی انجام میدهند که در نهایت تحت عنوان کاربرگ همان روز، شما هم میتوانید این فعالیت را با فرزندتان انجام دهید. جلد اول این مجموعه مناسب سنین ۵ تا ۷ سال و جلد دوم آن مختص سنین ۷ تا ۹ سال میباشد. کتاب بادبادک نیز همانند مجموعه مهمانی_خدا از یک کتاب و یک سری کاربرگ تشکیل شده به همراه یک بسته راهنمای والدین.
مهلت شرکت در مسابقه داستاننویسی
«زندگی و شخصیت شهید حسن باقری» تمدید شد
پس از دریافت درخواستهای مکرر علاقهمندان به حوزه داستاننویسی برای شرکت در اولین فراخوان داستان کوتاه با موضوع زندگی و شخصیت شهید حسن باقری، مهلت ارسال آثار به دبیرخانه این رویداد فرهنگی که از ابتدای اسفند ماه ۱۳۹۹ تا پایان فرودین ۱۴۰۰ اعلام شده بود، تا سوم خرداد سال جاری تمدید شد.