#معرفی_متنی_کتاب_طرح_کتابخوان_ویژه_اردیبهشت_ماه_۱۴۰۳
🌺«مامان بابا من غول نیستم»
🌸پدیدآور: مسلم وافی – سعید شریف یزدی
🌺ناشر: دفتر نشر معارف
🌸تعداد صفحات: ۱۹۲
🌺واژهی غول را از کودکی وقتی میشنیدیم به یاد داستانهای ترسناک میافتادیم؛ موجودی با شاخهای بلند و صورتی بدترکیب و صدای هولناک؛ وقتی بزرگتر شدیم برای ترساندن دیگران و منصرفکردنشان از موضوعی یا فردی از کلمه ای مثل غوله یا از غول بدتره استفاده میکردیم.
امروزه میبینیم که، حتی بدون ذکر نام غول، برخی، بعضی موضوعات را چنان ترسناک و سخت جلوه دادهاند که متأثر از آن برخی دیگر حتی فکرش را هم نمیکنند که بخواهند به طرف آن موضوعات بروند. یکی از این موضوعات فرزند و فرزندآوری است. مقولهای که در گذشته نه چندان دور مهمان خانهها بود و همه به وجود و حضورش افتخار میکردند!
🌺ظاهراً ترس از فرزندآوری ریشه در تاریخ دارد. چنانچه قرآن کریم نیز درباره مشرکانی که اقدام به کشتن فرزندانشان میکردند از واژه ترس استفاده میکند: «وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکمْ خَشْیةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیاکمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْئًا کبِیرًا (اسراء:۳۱) فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید؛ ما به آنان و شما روزی میدهیم، یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است.»
این ترس از فرزندآوری میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند ترس از عدم تأمین نیازهای اقتصادی، ترس از عدم تربیت صحیح، ترس از محدودشدن و به طور کلی ترس از آینده خود و فرزندان باشد.
🌸در کتاب «مامان! بابا! من غول نیستم!» سعی شده ضمن تبیین شرایط موجود در حوزه جمعیت و آسیبهای آن و ارائه راهکارهای مرتبط در جهت کاهش آسیبها و ترویج فرزندآوری، به بررسی برخی از انواع ترسها در مورد فرزندآوری و عللشان پرداخته و در نهایت راهکارهای مقابله با آن ترسها بیان شود.
آنچه مقابله با روند کاهشی موالید را سختتر میکند، تبدیل موضوعاتی نظیر مسئله کنترل جمعیت به ارزش فرهنگی است به شکلی که شعار موقتی «فرزند کمتر، زندگی بهتر» (که در رد مناسب بودنش به عنوان یک شعار موقّتی هم ردّیههای متقن فراوان است) به شعور و فرهنگ و ارزشی دائمی تبدیل شد. از سوی دیگر، ایران تا وقوع فاجعهی جمعیتی و گرفتاری به کهنسالی مطلق جمعیتی زمان ناچیزی دارد و از این نظر است که تبیین ابعاد مهم این مطلب مسئلهای بسیار مهم در زمان ما است!
🌺کتاب سه بخش دارد، بخش نخست به ابعاد مختلف بحران جمعیت در ایران و تبیین پیامدهای شوم آن و راهکارهای خروج از این بحران پرداخته است. مهمترین موضوع بخش دوم، بحث راهکارهای معرفتی و بینشی لازم برای اصلاح نگرش نسبت به مقولهی فرزندآوری است؛ در بخش سوم نیز به بسیاری از شبهات و توجیهاتی که برای نپذیرفتن فرزندآوری بیان میشود با ادلهی عقلی و علمی و منطقی و نقلی پاسخهایی در خور و اقناعکننده ارائه شده است. توجیهاتی نظیر توان اقتصادیاش را نداریم؛ امکان تربیت صحیحش را نداریم؛ برای آیندهاش نگرانیم؛ از نظر ذهنی و روانی توان پذیرش زحمات و مسئولیتش را نداریم و... . در بخش پایانی نیز نویسنده به طور مفصل جایگاه و نسبت توکّل را با مسئلهی فرزندآوری و توکّل صحیح را در مقایسه با افراط و تفریطها در این خصوص تبیین کرده است.