#معرفی_متنی_کتاب 

#معرفی_کتاب : تولستوی و مبل بنفش

#نینا_سنکویچ در کتاب تولستوی و مبل بنفش، از روزهاى سخت از دست دادن مى‌نویسد، از درد جانکاه #فراق، از روزهایى که #امید و #یاس به هم گره خورده‌اند و زندگى بوى برگ‌هاى خشکیده را مى‌دهد.

__کتاب حاضر، یادداشت‌های نینا سنکویچ از خاطرات «یک سال هر روز یک کتاب‌» اوست. این اثر در سال 2011 از طرف #سایت_گودریدز نامزد بهترین کتاب خاطرات و #اتوبیوگرافی شد و قطعا هرکسی که به ادبیات پناه برده باشد، این کتاب را درک خواهد کرد...
__زمانی که انسان کسی یا چیزی را از دست‌ می‌دهد، دچار اندوه می‌شود. این اندوه، بخش جدایی‌ناپذیر زندگی هر انسانی در طول هر دوره از تاریخ است، اما نحوه رویایی با این اندوه یا غم جانکاه است که کیفیت زندگی هر آدمی را عمق می‌بخشد.
__نینا سنکویچ (Nina Sankovitch) هم این اندوه تلخ را تجربه کرده و در بین روزمرگی و خو گرفتن به ملال و اندوه از دست‌ دادن شریک تجربه‌های کودکی‌اش، یعنی خواهر بزرگ‌ترش آن‌ ماری، راه و روشی خاص پیش می‌گیرد. تا بدین ترتیب در خلال آن به زندگی عادی خویش بازگردد و از اندوه و تلاش برای مواجه با آن، فرصت زیستن دوباره و امید به زندگی را برای خود و اطرافیانش که همچون او با غم‌ ازدست‌ دادن مواجه هستند، رقم بزند.
📚اما یک سال، هر روز یک کتاب! این نسخه‌ی به نظر پیچیده‌ که نینا برای خودش و برای تمام لحظه‌هایی که ناتوان از تحمل و صبوری در برابر رنج و اندوه است، پیچیده است، تا چه اندازه می‌تواند کارساز باشد؟ او برای کنار آمدن با غم، برای خودش فراموشی را تجویز نمی‌کند. او برای کنار آمدن با غم، #مواجه با غم را تجویز می‌کند. برای همین است که به کتاب‌ها روی می‌آورد تا همچون راهنمایانی فانوس‌ به‌ دست، در غم او شریک باشند و همراه با شخصیت داستان‌ها، هزار زندگی نازیسته را زندگی کند و هزار غم تجربه‌ نکرده را به جان بخرد.
__کتاب تولستوی و مبل بنفش (Tolstoy and the purple chair) بیشتر از اینکه روایت برنامه کتاب‌خوانی یک زن در دهه چهل یا پنجاه زندگی‌اش باشد، همانند رساله‌ای‌ست در باب #اخلاق، #مهربانی، #انتخاب_کتاب، #ارزشمندی_خانواده، #تجربه_اندوه و... آنگونه که نینا از روزهای کتاب‌خوانی و یادآوری خاطرات، توجه به جزئیات، نتیجه‌گیری‌ها و... در این اثر می‌گوید، این کتاب را به کتابی با روایتی داستانی تبدیل کرده که صرفاً حالتی گزارش‌‌گونه ندارد که مخاطب مشتاق را خسته و ناامید کند.

__در این کتاب نینا علاوه‌ بر اینکه از برنامه کتاب‌خوانی‌اش روی مبل بنفش اتاق مطالعه‌اش می‌گوید، به کودکی‌اش سفر می‌کند، از رنج پدرش در زمان جنگ می‌گوید و تصویری دقیق از آن‌ماری، خواهری که مرگش برای او جانکاه است، ارائه می‌هد.
اما موضوع اصلی و درون مایه کتاب به چیزی جز کتاب و تأثیرات آن است. این کتاب برای آن‌هایی است که دل‌ سپرده کتاب‌اند و برای آن‌هایی‌ست که هنوز با اطمینان کامل قدم در راه خواندن و وقف خویش در ادبیات نگذاشته‌اند و هنوز تردید دارند که ادبیات می‌تواند آن‌ها را نجات بدهد یا نه؟!

__ما به کتاب‌هایی همانند کتاب تولستوی و مبل بنفش نیاز داریم که اثرشان بر ما مثل اثر یک فاجعه باشد؛ کتاب‌هایی که عمیقاً متأثر‌مان کنند؛ مثل تأثیر مرگ کسی که بیشتر از خودمان دوستش داشتیم؛ مثل تبعید شدن به جنگل‌هایی دور از همه؛ مثل یک خودکشی. کتاب باید همچون تیشه‌ای باشد برای شکستن دریای یخ‌ زدۀ درون‌مان. 
این کتاب برای همه است. برای آن‌ها که می‌خواهند با خواندن کتابی، درباره‌ی کتاب‌ها بدانند و با خواندن یک کتاب، در لذت خواندن چندین کتاب دیگر نیز شریک باشند.
نینا سنکویچ در اوانستون ایالت ایلینوی آمریکا در خانواده‌ای کتاب‌ دوست متولد شد. عشق به کتاب یکی از علاقه‌مندی‌های مشترک اعضای خانواده‌اش بود و بعد از مرگ خواهرش، آن‌ماری در چهل‌وشش سالگی، این علاقه انگیزه‌ای ‌شد برای اینکه تصمیم بگیرد برای تسکین و تسلی خود به دنیای نویسنده‌ها، کتاب‌ها و کلمه‌ها پناه ببرد.
__او در دنیای کتاب‌ها به جست‌و‌جوی پاسخ سؤال‌هایش دربارۀ چرایی مرگ و معنای زندگی می‌پردازد و از تجربیات شخصیت‌های داستان‌های نویسندگانی چون: جورج ساندرس، جولین بارنز، آلیس مونرو، موریل باربری، کالم مک‌کان، پل استر و لئو تولستوی می‌آموزد که چطور اندوه و سوگ را تاب آورد. نینا در سال 2008 وب‌سایت «هر روز کتاب بخوان» را راه‌اندازی می‌کند که در آن نظرات و دریافت‌های خود را دربارۀ کتاب‌هایی که خوانده با کتاب‌ دوستان جهان به اشتراک می‌گذارد


─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅
🌹🌀🌹🌀🌹🌀