#معرفی_متنی_کتاب
«خنجر سپید شب»
رمانی جذاب و تاریخی از سرگذشتی غریب
ویژه عید سعید غدیر خم
«خنجر سپید شب»
اثر «مسلم ناصری»
نشر معارف
«خنجر سپید شب»، درباره کودکی است از خاندان بنیامیه که پسردایی معاویه بن ابیسفیان و پرورش یافته دست عثمان بن عفان، خلیفه سوم بود اما از دشمنان و مخالفان سرسخت فرهنگ جاهلی و از حامیان و عاشقان حضرت علی (ع) بود که جان و زندگی خویش را در راه دفاع از ایشان گذاشت و هرگز دچار وسوسههای نزدیکان اموی خود نشد.
«خنجر سپید شب» در واقع روایت هلال ماه است در تاریکی آسمان شب؛ روایتی که انسان را در دوراهیهای گوناگون زندگی به تصویر میکشد، جادههایی که انتخاب و پیمودن هرکدام میتواند به ذلت یا عزت آدمی بیانجامد. داستانِ زندگی محمد بن ابی حذیفه به قلم مسلم ناصری، برای نوجوان و بزرگسال خواندنیتر و تاثیرگذارتر شده است.
از ویژگیهای این کتاب، یافتن زاویهای تازه در بیان وقایع تاریخی صدر اسلام است که با اندکی شخصیسازی فضا و روایتی دراماتیک (عاشقانه)، همزادپنداری مخاطب را بیشتر برمیانگیزد و درک ماجراها و دشواری انتخابها و از خودگذشتگیها را ملموستر میسازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«میدانست که مادرش بیدار است و به خاطر ماجراهای این روزهای مدینه، غصهدار. از وقتی پدر به جنگ رفت و دیگر برنگشت، اینقدر مادر را ناراحت ندیده بود. به طرف دیوار برگشت و به سنگهای آن خیره ماند. احساس خوبی نداشت. مادرش دوست فاطمه دختر پیامبر بود و گاه به خانه آنها میرفت. همیشه میگفت دختر پیامبر، بانوی مهربانی است. از پسران شیرین او میگفت و اینکه پیامبر هر وقت سهله را در خانه دخترش میبیند، با مهربانی حال شیربچه حبشیاش را میپرسد. محمد هر وقت میشنید که پیامبر و دامادش سراغ او را گرفتهاند، در پوست خود نمیگنجید.»