#معرفی_متنی_کتاب
#بلندیهای_بادگیر
#امیلی_برونته
که در ایران به نام عشق هرگز نمیمیرد نیز شناخته میشود یکی از رمانهای شاخص کلاسیک و دوره ویکتوریا میباشد که امیلی برونته آن را در سال ۱۸۴۷ منتشر کرده است. این کتاب که تنها رمان به جامانده از امیلی برونته است در زمان خود به دلیل ساختار جدیدی که در آن بکار رفته بود و همچنین لحن شاعرانه راوی داستان مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و با گذشت زمان به یکی از محبوبترین رمانهای دنیا تبدیل شد. متون اصلی رمان بلندیهای بادگیر ابتدا در یک کتاب سه جلدی که توسط امیلی برونته و خواهرش آنه برونته نوشته شده بود چاپ شد که دو جلد ابتدایی مربوط به رمان بلندیهای بادگیر (امیلی) بود و در جلد سوم رمان اگنس گری (نوشته آنه برونته) جای داشت. در سال ۱۸۵۰ ویرایش دوم رمان، پس از اعمال اصلاحات نگارشی و املایی از سوی شارلوت برونته (خواهر امیلی و نویسنده رمان جِین ایر) به چاپ رسید. نکتهای که در رابطه با این ویرایش میتوان گفت این است که شارلوت برونته تنها به اصلاح نگارشی در این کتاب اکتفا نکرده و اصلاحاتی را هم در بخشی از داستان یا به عبارت بهتر در مورد یکی از شخصیتهای داستان به نام جوزف (در نسخه اصلی جوزف با لهجه بسیار غلیظ یورکشایری سخن میگوید که شارلوت این لهجه را در ویرایش دوم کمی متعادل کرده) انجام داده است. هرچند که در دستهبندیهای ارائه شده این کتاب در میان آثار کلاسیک طبقهبندی میشود، لیکن نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که رمان بلندیهای بادگیر حاوی موضوعات و پس زمینههایی از قبیل خشونت فیزیکی و روحی و به چالش کشیدن برخی از عقاید دوره ویکتوریا از قبیل اعتقادات مذهبی، اخلاقیات، طبقات اجتماعی و تبعیض جنسیتی میباشد که باعث شده تا از سایر آثار همدورهاش متمایز گردد و گاهاً مورد انتقادات شدید قرار گیرد. در ابتدای قرن بیستم اکثر منتقدان ادبی بر این باور بودند که کتاب جِین ایر نوشته شارلوت برونته، برترین رمان به یادگار مانده از خانواده برونته میباشد، اما با گذشت زمان، بلندیهای بادگیر نیز با استقبال خوانندگان روبرو شد و محبوبیت زیادی پیدا کرد. و میتوان گفت که در حال حاضر هر دو کتاب نزد خوانندگان بسیار محبوب بوده و خواندن آنها به دوستداران ادبیات کلاسیک توصیه میشود. همچنین تا کنون آثار هنری زیادی با اقتباس و یا الهامگیری از رمان بلندیهای بادگیر ساخته شدند که شامل فیلمهای سینمایی، مجموعههای تلویزیونی و رادیویی، تئاتر و آلبوم موسیقی میشوند که در سالهای مختلف تولید شدند و این روند تا به امروز ادامه یافته است. درباره داستان داستان در ابتدا توسط شخصی به نام آقای لاکوود روایت میشود که به منظور فرار از شهر و جامعه شهری، یک اتاق در امارت تراش کراس اجاره کرده. وی در آغاز داستان بسیار از انتخاب خود خرسند به نظر میرسد و با روحیه شاد به استقبال شخصیتهای اصلی داستان میرود. چهار فصل ابتدایی کتاب توسط آقای لاک وود روایت میشود و در طی این فصول، با شناختی که راوی نسبت به شخصیتهای داستان پیدا میکند، رفته رفته احساس شاد اولیه خود را از دست میدهد و از محیط بیزار میگردد. با کنار رفتن آقای لاکوود، بخش اصلی داستان توسط راوی اصلی یعنی نلی دین روایت میشود. نلی دختر خدمتکار خانواده اِرنشا است که خودش نیز به همین عنوان خدمت به سه نسل متفاوت از خانواده ارنشا و دو نسل از خانواده لینتون را تجربه کرده. در واقع میتوان گفت که نلی (یا به نام دیگر الن) در تمامی ماجراهایی که در ادامه نقل میشود به شخصه حضور داشته و حتی در بسیاری از آنها نقش تعیین کننده و تأثیرگذاری را ایفا کرده است. داستان اصلی کتاب، همانطور که از نام دوم آن نیز میتوان دریافت، داستان عشق و دلدادگی اعضاء و خدمتکاران دوخانواده ارنشا و لینتون، و همچنین کینه و عناد میان آنها است. عشق نا فرجام هیتکلیف به کارترین ارنشا و در پی آن رشد حس انتقام جویی نسبت به خانواده ارنشاء در هیت کلیف اصلیترین منشأ حوادث داستان است. و الن به عنوان کسی که از هنگام خردسالی تا به حال در این دو خانواده خدمتکار بوده، وقایع را با جزئیات و حساسیت هرچه تمامتر نقل میکند. داستان زیبای رمان بلندیهای بادگیر و نثر شاعرانه آن برای مخاطبان بسیار جذاب است. همچنین هنرمندی نویسنده در بیان احساسات و ساختن شخصیتها در کنار نحوه روایت سلسله وقایع پیچیده و درهمتنیده داستان باعث جاودانگی این اثر تا به امروز شده است.